کامیون مهمترین عنصر حملونقل تجاری است، وسیلهای که در جادهها مشغول جابهجایی کالا است و راننده آن در حین سفر هر چقدر آسودهتر باشد، نفع آن بهخصوص از نظر افزایش ایمنی جادهها، بیش از پیش متوجه آحاد جامعه خواهد بود. از این رو شرکتهای کامیونسازی که عرضهکننده برندهای معتبر محسوب میشوند، همواره درصدد به دست آوردن تکنولوژی روز و ارائه محصولات مناسب جهت رفع نیازهای حملونقل و رانندگان، به جامعه هستند. از جمله این برندها، مرسدس بنز است که برخی از محصولات و قطعات این برند معتبر سالهاست که در کشورمان نیز بومیسازی و تولید میشود؛ همانند مرسدس بنز سری L که همگان آن را به نام مایلر میشناسند،
در مطلب حاضر، نگاهی داریم به لزوم ارتقای این کامیون تا بتوان از آن به عنوان گزینهای مناسب جهت نوسازی ناوگان حملونقل کشور و جلب نظر شرکتهای مالک ناوگان استفاده کرد.
کسری نظری
مایلر آلمانی با کابین ایرانی
مایلر محبوب ایرانیها که توسط مرسدس بنز با دماغه کوتاه طراحی شد و آن را Wagen Hood نامگذاری کردند، همیشه با مشکلاتی نظیر بالا آمدن بیش از حد مجاز آمپر آب مواجه بوده و به گیرپاژ کردن شهرت داشته است. کامیونی با کاپوتی کوتاه که در زیر داشبورد خود، دارای تونل موتور بوده و بخشی از موتور را در درون کابین جای داده است و حرارت موتور از طریق همین تونل، پای راننده را اذیت کرده و موجب سلب آسایش او میشود.
گیرپاژ کردن این کامیون، انواع مختلف و علل خاص دارد! پیستون گرفتن در فصلهای گرم سال و عجیبتر از آن، رخ دادن این اتفاق در فصل زمستان! در فصل گرما، عدم مراعات برخی رانندگان و بالا آمدن آمپر آب، این موضوع را تشدید میکند که رابطه مستقیمی با خستگی و عدم وجود رفاه و آسایش راننده دارد، حتی با وجود کولر!
از طرفی در فصل زمستان، اگر راننده مشغول بالا رفتن از گردنه باشد، شیب جاده و وزن بار موجب فشار آمدن به این کامیون میشود و آمپر آب بالا میآید؛ اما نه در حد تابستان. از طرف دیگر، پس از رسیدن به سراشیبی، این فشار از روی موتور برداشته میشود و با افزایش اندک سرعت در سراشیبی و به جریان درآمدن بیشتر هوای سرد توسط پروانه جلوی موتور و همچنین دنده معکوس دادن در جهت کنترل بهتر کامیون، باعث میشود بخش جلوی موتور منبسط و منقبض شود و پیستون شماره یک یا دو به مرحله گیرپاژ کردن برسد!
نمایی از کاپوت کوتاه بنز واگِن هود
موتور این کامیون برای اخذ استاندارد آلایندگی جدید، به توربوشارژر و اینترکولر مجهز شده و توانسته موفق به ادامه تولید این کامیون شود، اما نصب اینترکولر در جلوی رادیاتور آب باعث شده به علت فضای محدود در طول کاپوت، تولیدکننده مجبور به عقبنشینی بیشتر موتور به درون کابین شود که به افزایش طول تونل موتور در درون کابین میانجامد. این امر نهتنها بخشی از فضای درون کابین را اشغال میکند، بلکه محدودیتهای خنک کاری موتور را نیز افزایش میدهد!
نمایی از افزایش طول تونل موتور در بنز مایلر با قابلیت دسترسی به موتور از داخل کابین
تولیدکننده این کامیون به جهت پر کردن خلأ بازار کشنده کشور، تصمیم به ارائه این محصول با کاربری کشنده به صورت دو کابین دارد که تعبیه کابین خواب آن هم پس از چند دهه تولید برای رفاه حال راننده، جای خوشحالی دارد؛ اما بهتر بود برای ایجاد رفاه بیشتر، جعبه زیر تخت مرتفعتر در نظر گرفته میشد و از بیرون کابین توسط دو درب قابلیت دسترسی داشته باشد.
اما بدون حل کردن مشکلات این کامیون، قرار است راه به کجا ببریم؟!
انتقال بخشی از موتور به درون کابین در کامیونهای دماغدار، چند دهه است که منسوخ شده، زیرا جریان هوای عبوری از سطح موتور، در انتهای تونل موتور، نتیجه مثبتی در پی ندارد. به بیان سادهتر، در کامیونهای بیدماغ، انتهای تونل موتور کاملا باز است و جریان هوای عبوری از سطح موتور، بهراحتی از زیر کابین خارج میشود، اما در کامیون دماغدار کاپوت کوتاه که بخشی از موتور در داخل کابین و دارای تونل موتور بسته باشد، سبب خروج سخت هوای عبوری از سطح موتور است. این حجم از هوا، بار حرارتی تمامی قطعات زیر کاپوت را به دوش میکشد.
جهت اصلاح این مشکلات پیشنهاد میشود که کابین این کامیون مقداری عقبنشینی کند و موتور کاملا به بیرون از کابین منتقل شود و طول کاپوت افزایش یابد. همانند نمونه طراحی زیر که جهت ارتقای بهتر این کامیون ارائه شده است.
نمایی از ارتقای کاپوت بنز مایلر ایرانی با طول دماغه بیشتر
در این طراحی نهتنها طول دماغه افزایش پیدا کرده، بلکه بخشهایی برای خروج حجمی از هوا در کنار دماغه و در دو طرف تعبیه شده است.
در تصویر بعد، نمای قرارگیری موتور قابل مشاهده است.
نمای قرارگیری موتور که کاملا به بیرون از کابین منتقل شده و تهویه هوای بهتری را برای کاهش دمای موتور تأمین میکند
در این نمونه، صرفا جهت هدایت هوای خروجی که از سطح موتور عبور میکند، در زیر داشبورد و در قسمت میانی، تونل بسیار کوچکی تعبیه شده است که به خاطر شیبی که رو به پایین دارد، هدایتگر جریان هوا به زیر کابین است، حتی نام این بخش را نمیتوان تونل موتور گذاشت، بلکه باید از آن به عنوان تونل هدایتگر جریان هوا یاد کرد. در این بخش کوچک، خبری از موتور نیست. در تصویر زیر، به این بخش در زیر داشبورد کامیون دقت کنید.
نمای تونل هدایتگر جریان هوا در زیر داشبورد
با اصلاح طول دماغه و بیرون راندن موتور از درون کابین، تازه بخشی از مشکلات حل میشود، اما از آنجا که به گیرپاژ کردن پیستون شماره یک و دو در فصل زمستان اشاره شد، باید چارهای هم برای آن اندیشید.
برای حل این مسئله چند راهکار وجود دارد، ابتدا پیشنهاد میشود رادیاتور آب اندکی بزرگتر در نظر گرفته شود، به این ترتیب در هنگام بالا رفتن از گردنه، موتور کامیون داغ نمیکند (که بعدا بخواهد در سرازیری منبسط و منقبض شود) و موتور این کامیون در حالت تعادل دمایی بیشتری قرار میگیرد. در واقع علت گیرپاژ کردن این موتور در فصل زمستان، خارج شدن از حالت تعادل دمایی با رادیاتور کوچک است.
راهکارهای دیگری نظیر استفاده از پنجره ترموستاتیک در جلوی رادیاتور آب و یا انتقال اینترکولر به کنار موتور و یا استفاده از افترکولر هم میتواند در این زمینه موثر باشد.
فارغ از افزایش طول دماغه، این طرح در بخش کابین نیز دستخوش تغییرات مثبتی شده است، این کابین به دو عدد جعبه بزرگ در کنارهها مجهز شده و ارتفاع سقف اندکی افزایش پیدا کرده، به گونهای که تاثیر مثبتی در ظاهر این کامیون ایجاد کرده است و ارتفاع سقف و شیب جلوی آن و نمای بادگیر سقفی و جانبی، با ظاهر کامیون همخوانی مناسبی دارد. این ارتفاع سقف، نهتنها رفاه بیشتر راننده و کمکراننده را تامین میکند، بلکه سبب میشود با وجود ارتفاع زیاد جعبههای بزرگ در کنار کابین، دارای دو عدد تخت خواب باشد که این خود نیز یک مزیت است. البته ارتفاع این سقف بیشتر برای کاربری کشنده مناسب است؛ ولی چون ارتفاع سقف چشمگیر نیست، قابلیت استفاده در دیگر کاربریها را هم دارد.
تصویر بعد، نمایی از داخل این کامیون را نشان میدهد.
نمای داخلی با داشبوردی ارتقایافته
همانطور که مشاهده میکنید، داشبورد این کامیون، به کنسول میانی مجهز شده که با زاویهای که نسبت به راننده دارد، دارای ارگونومی مناسبی است، این داشبورد با استفاده از الهمانهای کلاسیک قبلی طراحی شده و نمای کنسول میانی و انحنای سطح داشبورد، با ظاهر منحنی کاپوت و گلگیرهای این کامیون همخوانی کامل دارد. از طرف دیگر، ظاهر کلاسیک تو دریها، با دیگر اجزای داخل کابین، بهخوبی همخوانی دارد، در این طراحی، گلگیرها از داخل کابین، همانند قبل فضای زیادی را اشغال نکرده است و تونل هدایتگر جریان هوا، با شیب خود، تنها بخش اندکی از زیر داشبورد را به خود اختصاص داده که این دو مورد به جهت عقبنشینی کابین و افزایش طول دماغه کامیون است.
حتی در طراحی غربیلک فرمان این کامیون حساسیت زیادی خرج شده است. تصویر بعد بیانگر این موضوع است.
غربیلک فرمانی تنها و تنها مناسب نمای بنز مایلر
این غربیلک، با لوگوی مرسدس بنز و ترکیب دکمههای کاربردی آپشنها که به شکل دایره طراحی شده ، یادآور جلوپنجره این کامیون است، همانند ستاره سهپر و چراغهایی که در جلوپنجره این کامیون طراحی شده است، ظاهر این غربیلک، همخوانی ویژه ای با تمامی اجزای کابین این کامیون دارد.
نسخه ارتقایافته این کابین و این کامیون، نیازمند اصطلاحی شایسته و درخور خود است، این نمونه را میتوان تحت عنوان Wagen Hood X با مخفف WHX نامگذاری کرد.
در نظر بگیرید با ارتقای این کامیون به این روش، میتوان به عنوان گزینهای مناسب جهت نوسازی ناوگان حملونقل کشور استفاده کرد. بهخصوص اگر موتور مرسدس بنز سری OM457 جایگزین سری OM355 شود؛ با ارتقای کابین و حتی موتور این کامیون به خصوص به عنوان کشنده، میتوان نظر شرکتهای حملونقل کامیون مالکی را جلب کرد و این کامیون را در قالب یک گزینه وطنی، آن هم تحت عنوان برند معتبر مرسدس بنز به فروش رساند.