نایب رئیس هیئتمدیره اتاق مشترک بازگانی ایران و روسیه با بیان اینکه فعالیت سازمان همکاری شانگهای در زمینه امنیتی، سیاسی، نظامی و دفاعی است و در زمینه اقتصادی کمرنگ است، گفت: «زمانی میتوانیم بگوییم یک پیمان منطقهای از نظر اقتصادی پیمان مفیدی است که نخستین گام آن حذف تعرفه و موانع گمرکی باشد، در حالی که بعید بهنظر میرسد که اکنون پیمان شانگهای در این مسیر حرکت کند، زیرا مشکلات خاصی هم در این مسیر اتفاق نیفتاده است، اما در مسائل امنیتی و سیاسی مشکلاتی وجود داشت که عضویت در این پیمانها را واجب میکرد.»
کامبیز میرکریمی خاطرنشان کرد: «نه تنها در کشورهای اروپایی و غربی بلکه در بین کشورهای شمالی ایران نیز انواع و اقسام پیمانهای منطقهای و فرامنطقهای، سیاسی و اقتصادی و امنیتی و دفاعی وجود دارد. آنها سالیان سال است که همکاری در سازمانهای منطقهای اقتصادی را تمرین و تجربه میکنند؛ اما ایران از همه این پیمانها و سازمانهای همکاری اقتصادی و سیاسی منطقهای و فرامنطقهای به دور بوده و خود را در گوشه رینگ منزوی نگاه داشته است. ایران فقط در سازمان اکو و چند همکاری منطقهای دیگر حضور دارد که در آنها هم همکاریهای قوی و چشمگیر اقتصادی رخ نداده است. بدون شک، پیمان شانگهای هم بیشتر در ابعاد سیاسی و امنیتی میتواند مهم باشد.»
او یادآور شد: «این پیمان، همکاری و ارتباط سازمانهای مختلف فعال را در حوزههای فرهنگی، امنیتی و سیاسی تسهیل میکند، اما بعید به نظر میرسد که بهزودی این سازمان به همکاری و همگرایی اقتصادی منجر شود که این زبطی به تحریم بودن اقتصاد ایران ندارد، بلکه همانطور که گفته شد فلسفه وجودی این پیمان اقتصادی نیست و مانند سازمان ناتو، انگیزه شکلگیری آن بر اساس پیمانهای مختلف سیاسی، نظامی و دفاعی در شرق است؛ البته در این سازمان پیشنهاد شده است که به سمت پیمانهای اقتصادی حرکت و بازار مشترک ایجاد کنند تا بتوانند به اقتصاد یکپارچه دست یابند.»
ناهمخوانیهای سیاسی و فرهنگی در شانگهای
او در پاسخ به پرسشی درباره تاثیر این عضویت ایران بر شرایط سیاسی و امنیتی منطقه و ارتباط کشورهای هندوستان، پاکستان و افغانستان با ایران گفت: «قطعا این سازمان فضایی برای انجام مذاکرات چندجانبه درباره همین مسائل، آن هم در قالب یک پیمان چندجانبه را فراهم میکند، در حالی که در صورت نبود این پیمانها، مذاکرات دوجانبه بهکندی پیش میرود و آنطور که باید مثمرثمر نخواهد بود. به همین دلیل ایران باید همه این پیمانها را چه اقتصادی و چه سیاسی و امنیتی شناسایی کند و برای عضویت در آنها اگر لازم بود امتیازاتی هم بدهد تا بتواند از طرفهای مقابل امتیازاتی هم بگیرد؛ زیرا اگر تبادل امتیازات نباشد پیمان در حد یک تعارف بینالمللی و روی کاغذ خواهد ماند.»
با این وجود، نایب رئیس هیئتمدیره اتاق مشترک بازگانی ایران و روسیه خاطرنشان کرد: «واقعیت این است که اختلافات زیاد ساختارهای اقتصادی کشورهای عضو این پیمان و تفاوتهای زیاد سیاسی آنها ممکن است مانند پیمانهای فرامنطقهای چالش ایجاد کند، زیرا ممکن است منافع آنها با هم مشترک نباشد که مشکلات را نسبت به پیمانهای منطقهای با تشابهات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی افزایش میدهد.»
میرکریمی تصریح کرد: «اگر بخواهیم در حوزه اقتصادی صحبت کنیم پتانسیل همکاری برای دو حوزه انرژی و حملونقل بالا است. بحث جاده ابریشم جدید میتواند برای شکلگیری همکاری و همیاری اقتصادی بین این کشورها موثر باشد، زیرا همه کشورهای عضو این سازمان با این پروژه موافق هستند؛ بنابراین مسیر را برای پیشرفت آن باز خواهند کرد. همچنین در حوزه انرژی هم در بین این کشورها، دو صادرکننده بزرگ و دو مصرفکننده بزرگ انرژی حضور دارند که همین موضوع انگیزههایی قوی برای آغاز همکاری اقتصادی ایجاد میکند. این مسائل برای همگرایی اقتصادی در دسترسی به بازار است که این همیاری زیرساختی در همه پیمانها و جلسات هم دیده شده و روی آن تمرکز هم شده است.»
رقابت بر سر خروج ایران از کریدورهای ترانزیتی
میرکریمی با بیان اینکه وقتی میخواهیم کریدورهای بینالمللی را راهاندازی یا تقویت کنیم و درباره انتقال انرژی تصمیم بگیریم، دیگر مذاکرات دوجانبه موثر نخواهد بود؛ درباره موضوعات حملونقلی و کریدورهای فعال بین کشورهای عضو سازمان شانگهای اظهار کرد: «متاسفانه رقابتی بسیار شدیدی بین کشورهایی که با ایران رقیب هستند برای کاهش سهم ایران و یا خروج ایران از این کریدورها وجود دارد، بنابراین اگر ایران عضو این کریدورها نباشد، ممکن است به خارج از گود رانده شده و این کریدورها را از دست بدهد و یا روی کریدورهایی سرمایهگذاری کند که مزیت نسبی چندانی ندارد.»
او افزود: «در کریدور شرق به غرب، کشورهای زیادی مانند گرجستان و ترکیه در حال تلاش هستند که مسیر این کریدور را تغییر دهند و مسیری را تعریف کنند که ایران در آن حضور نداشته باشد. شاید حذف ایران از این کریدور تا 10 سال پیش غیرممکن به نظر میرسید، اما اکنون مسیری تعریف شده که از ترکیه به گرجستان و از آنجا به آذربایجان و پس از آن با کشتی از دریای خزر به قزاقستان میرسد که برای آن سرمایهگذاریهای سنگینی شده است، حتی روسیه برای احداث بزرگراههای استاندارد در ابعاد جهانی پروژه عظیمی ترتیب داده و سرمایهگذاری گستردهای کرده تا به گرجستان وصل شود. همچنین در زمینه راهآهن هم سرمایهگذاری خوبی کرده است. گرجستان هم در حال توسعه بنادر پوتی و باتومی خود است تا جایگزین موقعیت استراتژیک ایران باشد. در نتیجه ایران باید در این پیمانها حضور داشته و در تصمیمات تاثیرگذار باشد.»
میرکریمی با اشاره به اینکه چنین پیمانها و قراردادهای منطقهای و بینالمللی میتواند دستاوردهای خوبی برای ایران در حوزه تجارت و اقتصاد داشته باشد، به نتایج خوب ایران در موافقتنامه همکاری با اتحاد اوراسیا اشاره و اظهار کرد: «بهموجب موافقتنامه ایران و اتحاد اوراسیا ما حتی در دوران کرونا هم جهش قابلتوجهی در حوزه صادرات به کشورهای عضو اوراسیا داشتیم؛ تا آنجا که در نخستین سال پذیرش این موافقتنامه، بهدلیل حذف تعرفه در کالاهای دارای مزیت نسبی جهش 60 درصدی در صادرات به روسیه بودیم. در سال 99 هم که بر اثر شیوع کرونا صادرات همه کشورها کاهش یافت، صادرات ایران به روسیه باز هم افزایشی بود و حتی در 3 ماه اول امسال هم بیش از 40 درصد صادرات ایران به روسیه افزایش یافت.»
او در عین حال تصریح کرد: «البته در موافقتنامه دوجانبه ایران و ترکیه چنین اتفاقی رخ نداد، زیرا تعرفه کالاهای دارای مزیت نسبی برای صادرات حذف نشد و بهجای آن تعرفه کالاهای بدون مزیت نسبی حذف شد که موجبات نارضایتی تولیدکنندگان و صادرکنندگان ایرانی را فراهم آورد؛ بنابراین اگر این موافقتنامهها درست تنظیم شود، هم به تولیدکنندگان و صادرکنندگان برای صادرات کمک میکند و هم دست دولت را در صدور بخشنامههای خلقالساعه و یکشبه میبندد.»
نایب رئیس هیئتمدیره اتاق مشترک بازرگانی ایران و روسیه افزود: «متاسفانه حجم عظیمی از بودجه کشور صرف کنترل مسائلی مانند تنظیم بازار و واردات کالای اساسی میشود، در حالی که اینها فقط مسکنی هستند که نه تنها به تولید آن کالا در داخل لطمه میزنند بلکه برنامهریزی برای سال آینده را هم دشوار میکند. اگر با پتانسیلی که ایران دارد این سرمایهگذاریها صرف زیرساختهای تجاری و سختافزاری و نرمافزاری تجاری ایران شود، قطعا میتوان از همه مزیتهای ژئوپلیتیکی ایران استفاده کرد.»
او افزود: «جای دوری نمیرود اگر بودجه و مشوقهای سرمایهگذاری خارجی به حوزه زیرساخت اختصاص یابد، زیرا موقعیت ایران بهگونهای است که در کوتاهمدت همه این سرمایهگذاریها بازگشت داده میشود و به بهرهبرداری میرسد و باعث رونق سایر بخشهای اقتصادی میشود، اما متاسفانه هنوز ایران از این موقعیت اقتصادی استفاده نکرده است.»