رئیس هیئتمدیره اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین درباره آثار احتمالی تصویب عضویت دائمی ایران در سازمان همکاری شانگهای بر اقتصاد گفت: «در این باره دو نکته وجود دارد؛ یکی اینکه عضویت در هر پیمان، موافقتنامه و سازمان بینالمللی برای هر اقتصادی نوعی فرصت به شمارمی رود. با این حال، در چهار دهه گذشته، ایران در هیچ پیمان و سازمان بینالدولی و جمعی عضو نبوده است، بنابراین تصویب عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای دستاورد مثبتی برای ایران محسوب میشود. نکته دیگر این است که با پیوستن ایران به یک سازمان و عهدنامه بینالمللی، مشکلات اقتصادی کشور حذف نمیشود؛ زیرا تعدادی از مشکلات اقتصادی ما ساختاری هستند و تعدادی دیگر بهدلیل نبود زیرساختهای لازم به وجود آمدهاند، بخش دیگری از مشکلات نیز ناشی از عدم سیاستگذاری صحیح و بخشی هم مشکلات خارجی است که با پیوستن به سازمانهای بینالمللی شاید فقط بخشی از مشکلات خارجی تخفیف یابد. در نتیجه، درباره پیوستن به یک سازمان یا عهدنامه بینالمللی توقع خود را باید به حد معمول پایین بیاوریم.»
مجیدرضا حریری خاطرنشان کرد: «البته با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران در حوزه ترانزیت، سهمگیری و بهرهبرداری از این موقعیت برای ترانزیت بهویژه بین کشورهای جنوب آسیا مانند هند و پاکستان به سمت آسیای میانه و آسیای غربی، با عضویت در این سازمان برای ما فراهمتر است؛ یعنی در بستر کریدور شمال – جنوب میتوانیم میزان ترانزیت را از طریق بنادر جنوبی به نقاط آسیای مرکزی و شمال روسیه افزایش دهیم و از این شرایط بهره ببریم.»
او درباره چگونگی افزایش بهرهبرداری از این موقعیت اظهار کرد: «میزان بهرهبرداری ما از این موقعیت به کیفیت عملکرد ما، ایجاد زیرساختها و فرصتها، فعال ساختن زیرساختهای موجود و درنهایت استمداد از کشورهای قدرتمند عضو این سازمان برای شناسایی و تقویت زیرساختهای لازم وابسته است. پس ضروری است که هر چه سریعتر یک استراتژی دقیق تعریف کنیم و برای بهرهبرداری بهتر از این فرصت برنامهریزی داشته باشیم و آنها را در دستور اجرای عاجل قرار دهیم.»
به گفته حریری؛ باید آگاه باشیم که سازمان همکاری شانگهای بهمنظور توسعه زیرساختها تسهیلات بدون بهره یا کمبهره به اعضای خود اختصاص میدهد، بنابراین میتوان با شناخت کمبودها در زمینههای زیرساختی از این امکان بالقوه که با عضویت دائمی بالفعل میشود، برای تکمیل زیرساختها بهره جست.
او با بیان اینکه اعضای سازمان همکاری شانگهای 40 درصد جمعیت جهان را شامل میشوند که در آینده، بازیگران اصلی اقتصاد جهانی خواهند بود و عضویت ایران در آن سازمان میتواند دسترسی به آن بازار بزرگ را آسانتر کند، گفت: «ایران و روسیه بهعنوان دو کشور دارای منابع سرشار انرژی، عضو این سازمان هستند و در عین حال، هند و چین نیز بهعنوان بیشترین مصرفکنندگان انرژی هم در همین سازمان عضویت دارند؛ بنابراین ممکن است زمینه رایزنی و تبادل انرژی بین اعضا آسانتر از گذشته شود.»
حریری با اشاره به اینکه باید بدانیم موضوعی مانند روابط آتی هند و افغانستان، بندر چابهار را از ظرفیتی که قرار بود در آنجا ایجاد شود، در کوتاهمدت محروم میکند، یادآور شد: «بنابراین ما برای جایگزین کردن این ظرفیت اگر بتوانیم چابهار را از طریق ریل به شمال کشور متصل کنیم، میتوانیم بخش زیادی را از کار ترانزیت انجام دهیم. برای این مهم باید توجه داشته باشیم که همیشه از نظر اقتصادی، امنیتی و نظامی، اولویت برای ترانزیت کالا از جنوب آسیا به شمال، با مسیر ایران بوده است.»
او با بیان اینکه اکنون منازعاتی در جنوب آسیا شکل گرفته است که ممکن است بر مسیرهای ترانزیتی سایه اندازد، افزود: «هیچ زمان پاکستان و هندوستان رابطه خوبی با هم نداشتند. تاکنون افغانستان با هند ارتباط دوستانه داشت و روابطش با پاکستان خوب نبود؛ اما در حال حاضر، آرایش سیاسی برعکس شده و پاکستان و افغانستان در یک جبهه قرار گرفتهاند، بنابراین هند میتواند ممانعت ایجاد و حرکت را آرام کند و یا ترمز ایجاد کند؛ پس بهترین فرصت در شرایط فعلی بهرهبرداری از کریدور شمال – جنوب است.»
ایران نیازمند اقدامات عاجل زیرساختی است
رئیس هیئتمدیره اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین تصریح کرد: «البته به نظر میرسد که با توجه به ناوگان فرسوده زمینی ایران و ناوگان نهچندان قوی و خوب کشورهای آسیای میانه، ما باید در تاسیس خطوط ریلی اقدامات عاجل داشته باشیم تا هم ظرفیت ترانزیت بالا رود وهم ناکارآمدی ناوگان موجود در کشور خودمان و کشورهای هدف (کشورهای آسیای میانه) جبران شود.»
او درباره مانعآفرینیهایی از جنس تعرفهها و مقررات گمرکی گفت: «ما درباره ترانزیت صحبت میکنیم که شامل تعرفهگذاری نمیشود. همچنین همه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای عضو پیمان کارنهتیر نیز هستند، پس به نظر میرسد مقررات گمرکی نیز تاثیرگذار نخواهد بود. البته اکنون ارتباط زمینی ایران با بعضی کشورها مانند ترکمنستان دچار مشکلاتی شده که بیشتر مربوط به شرایط کرونا است و ما نباید بهعنوان شرایط دائم به آن نگاه کنیم. از طرف دیگر، همانطور که عضویت دائم هندوستان و پاکستان به سازمان همکاری شانگهای 2 سال زمان برد تا پیوستن کامل ایران نیز به این سازمان حداقل پروسه یک و نیم ساله پیشرو است، ما نباید پروسه عضویت را به بطالت بگذاریم، بلکه باید زیرساختهای خود را بهدرستی تعریف کنیم تا با نهایی شدن عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای بتوانیم بدون فوت وقت به بهرهبرداری از شرایط برسیم.»
او درباره ضرورتها و زیرساختهای لازم تاکید کرد: «نوسازی ناوگان جادهای، احداث خطوط ریلی مناسب و تجهیز بندر چابهار به تجهیزات بهروز و مناسب از ضروریات این راه هستند. همچنین در همین پروسه عضویت، اگر بتوانیم با دیپلماسی اقتصادی زمینههای همکاری آینده را با سرعت جلو ببریم تا به هنگام تکمیل عضویت، ابزار لازم را در اختیار داشته باشیم، میتوانیم نتیجه مطلوبی بگیریم، اما اگر کار را رها کنیم و هر زمان که عضویت تمام شد، تازه بخواهیم زیرساختها را آماده کنیم، به موانع دیپلماتیک مانند اختلاف با ترکمنستان بر سر گاز برخورد میکنیم که هنوز هم حل نشده است.»
هم نرمش قهرمانانه و هم تلاش مقتدرانه
حریری درباره تاثیر تحریمها بر بهرهبرداری ایران از این موقعیت گفت: «مطلوبترین شکل رفتار ما جهتگیری برای رفع تحریمها و باز شدن زنجیر تحریم از پای اقتصاد است، اما اختیار کامل آن دست ما نیست. ما یک طرف مذاکره هستیم، طرف دیگر هم باید به مذاکره راضی باشد. علاوه بر آن فرض کنیم که مذاکرات مانند مذاکرات وین به نتیجه رسید، پس از آن چه کسی میتواند تضمین کند که 2 سال دیگر با تغییر ریاستجمهوری در آمریکا دوباره نتیجه به دست آمده مانند برجام نقض نشود. در نتیجه، همزمان با اینکه باید همه سعی و تلاشمان برای رفع تحریمهای ریشهای و بحران سیاسی اقتصادی بین خودمان و کشورهای طرف مذاکره باشد، میبایست این نگاه را هم داشته باشیم که چقدر میتوانیم اثر تحریمها را کاهش دهیم. هر چقدر این دو موضوع با هم پیش برود، روابط سیاسی و اقتصادی منطقیتر پیش خواهد رفت و همکاریهایی مانند سازمان شانگهای و موافقتنامه اوراسیا میتواند به بهبود اقتصاد و روابط تجاری ما کمک کند؛ اما اگر فقط به یکی اکتفا کنیم و مثلا فقط به فکر دور زدن یا لغو تحریمها باشیم، همیشه این مشکل را داریم.»
او با بیان اینکه هدف تحریمکننده از تحریم اقتصادی بهنوعی به تحقیق عواید سیاسیاش منجر میشود، خاطرنشان کرد: «ما با آمریکا منازعه اقتصادی نداشتیم، اما منازعه سیاسی ما به جنگ در حوزه اقتصاد کشیده شد؛ زیرا اقتصاد ایزوله و محلی، نقطه ضعف ما است؛ بنابراین هرچقدر اقتصاد ما با اقتصاد کشورهای دیگر پیوند بخورد، هم تحریمکننده نمیتواند نتیجه 100 درصدی از تحریم بگیرد و هم اینکه ما در مذاکره به همپیمانان بینالمللی خودمان اتکای بیشتری داریم.»