ترابران- حال و روز صنعت هوایی مانند بوکسوری است که در اوج آمادگی مصدوم شده و چند ماه را در بدترین وضعیت به سر برده و اکنون پس از بلند شدن از تخت، خسته و در حال بازیابی توان خود، به گوشه رینگی پرتاب میشود که حریفی سنگینوزن و آماده، در انتظار رویارویی با اوست. شاید تعبیری خشن باشد، اما اصلا از وضعیت صنعت حملونقل هوایی دور نیست، صنعتی که از کرونا بهشدت آسیب دیده و اکنون نیز بار سنگین حمل محمولههای واکسن کرونا بر دوشش گذاشته شده است، باری که به نظر میرسد خیلی سنگینتر از شانههای این صنعت باشد. آیا صنعت حملونقل هوایی آماده یاریرسانی به جهان برای رساندن بهموقع واکسن کرونا است؟ این سوال کلیدی بسیاری از متخصصان و موضوع بررسی این مقاله است.
ماهان هوشیار
بیش از یک سال از روزهایی که کرونا بهعنوان یک ویروس ناشناخته در ووهان چین شروع به کشتار کرد میگذرد و در این مدت، این ویروس جایگاه خود را از یک بیماری محلی به یک پاندمی ویرانگر رسانده است و توانسته با خشونت، جانهای بسیاری را بگیرد و اقتصادهای بینالمللی را یکی پس از دیگری زمینگیر کند.
خبرهای خوب اما در دو ماه اخیر از آزمایشگاهها آمده است، جایی که دانشمندان موفق شدهاند واکسنهایی را برای پیشگیری از کرونا تولید کنند و بعد از آن تقریبا همه چیز در اطراف این واکسنها میچرخید، از کارآیی تا قیمت و توان عرضه تولیدکنندگان. این نگاههای خوشبینانه اما خیلی زود با یک علامت سوال بزرگ مواجه شد؛ آیا توان توزیع این واکسن را داریم؟
آیا برای حمل واکسن کرونا آمادهایم؟
ساخت واکسن مناسب برای کرونا که تا به حال اصلیترین چالش پیش روی متخصصان و دولتها بود تنها یک روی سکه پیچیده مقابله با این بیماری است چراکه اکنون باید این سوال مهم را بپرسیم که آیا برای حمل این واکسن به مقاصد متعدد آماده هستیم؟ پاسخ این سوال را بهروشنی میتوان از Glyn Hughes شنید، مدیر بخش کارگو در انجمن جهانی حملونقل هوایی «اگر 50 میلیون دوز از واکسن همین امروز آماده باشد آیا برای حمل آن آمادگی داریم؟ جواب تقریبا قطعی و روشن است: خیر»
این جواب روشن شاید کمی ناامیدکننده باشد آن هم در مورد سوالی که میتواند سرنوشت جان بسیاری از افراد، سرنوشت کشورها و در ابعادی بزرگتر سرنوشت جهان را تعیین کند، اما به نظر میرسد واقعیت بزرگ آن است که شبکه حملونقل کالا در جهان آمادگی لازم برای توزیع گسترده واکسن کرونا را ندارد.
حمل زمینی یا دریایی را برای رساندن دارو از کشور سازنده به کشورهای مبدا تقریبا باید فراموش کرد؛ بهویژه وقتی صحبت از تقریبا همه کشورهای جهان بهعنوان مقصد است. اینجا صحبت از واکسنی است که باید در شرایط مشخصی نگهداری شود و باید خیلی زود به دست مصرفکننده نهایی برسد، پس راهحل نهایی تنها در حملونقل هوایی است و بهوضوح میتوان دید که شرکتهای حملونقل بینالمللی آمادگی لازم برای مواجهه با این حجم از درخواست را در بازه زمانی کوتاه ندارند.
اولین مشکل، تامین هواپیمای موردنیاز برای این حجم از تقاضا است. فراموش نکنید در حال صحبت از تقاضایی از تمام قارههای جهان هستیم و البته این را هم نباید فراموش کرد که تامین کالا (در اینجا واکسن) تنها از تعداد مشخصی از مبادی انجام میشود و این یعنی فشار زیاد به شرکتهای حملونقل برای ارسال دارو از مبادی محدود به مقاصد بسیار گسترده.
براساس یک ارزیابی انجام گرفته، هم اکنون حدود 2/4 میلیارد نفر از مردم جهان در کشورها و قارههای مختلف درگیر همهگیری کرونا هستند و نیاز به دریافت واکسن دارند. بحث بر سر امکان خرید واکسن از سوی دولتها و یا توان عموم مردم برای پرداخت هزینههای آن را کنار بگذارید؛ چراکه این مشکل بعدی است؛ مشکل فعلی آن است که نمیتوان هواپیمای لازم برای این حجم از تقاضا را در جهان یافت. برای مقایسه بد نیست نگاهی به انگلستان بیندازیم، کشوری با جمعیت 62 میلیون نفری. براساس ارزیابی یک نهاد مشاورهای اروپایی، اگر قرار باشد آنگونه که فایزر گفته دو دوز از واکسن کرونا به افراد تزریق شود، تنها برای تامین نیاز انگلستان نیاز به 100 فروند هواپیمای بوئینگ 777 است. حالا در نظر بگیرید باید این تقاضا را برای جمعیتی بیش از 4 میلیارد نفر تامین کرد تا به بزرگی ابعاد آنچه پیش روی صنعت هوایی است پی ببرید.
در این زمینه یاتا هم برآوردهایی دارد که میتواند تخمینی از بزرگی کار را نشان دهد. براساس ارزیابی یاتا، برای ارسال 8 میلیارد دوز از واکسن (2 دوز به ازای هر نفر از جامعه هدف) نیاز به 8 هزار بوئینگ 747 است. اگر هنوز برآوردی از بزرگی این عدد ندارید بد نیست بدانید شرکت کارگو خط هوایی امارات که در سال 2020 عنوان بزرگترین خط حملونقل هوایی از دید میزان بار جابجا شده در کیلومتر را دارد تنها 11 دستگاه بوئینگ 777 در اختیار دارد و یا قطر ایرویز بهعنوان غول کارگو جهان، خدمات خود را تنها با 28 هواپیما انجام میدهد.
حتی با وجود کمک از جانب روشهای حملونقل زمینی هم همچنان این چالش به قوت خود باقی است.
دبیرکل یاتا در این زمینه میگوید: «حتی اگر در نظر بگیریم نیمی از واکسن موردنیاز از طریق زمین حمل شود، صنعت حملونقل هوایی با بزرگترین چالش حملونقل خود مواجه خواهد شد. دولتها بهویژه در کشورهای پیشرفته باید به محدودیتهای ظرفیت در حملونقل هوایی نیز توجه کنند.»
در یک ارزیابی، DHL به عنوان غول حملونقل آلمانی عنوان کرده برای ارسال واکسن به تمام متقاضیان در جهان نیاز به 15 هزار پرواز طی دو سال است و این یعنی کل ظرفیت صنعت حملونقل هوایی باید تنها به این کار اختصاص پیدا کند.
محدودیت در تعداد هواپیمای قابل تامین همه ماجرا نیست؛ چراکه احتمالا زمان آغاز عرضه واکسن، دقیقا با زمان پیک حملونقل هوایی در اوایل فوریه همزمان خواهد شد و این میتواند مشکلات را چند برابر کند. شرکتهای حملونقل هوایی پیش از این برنامههای حملونقل و تعهدات خود را بر مبنای درخواستهای مشتریان برای فصل شلوغ پس از تعطیلات ژانویه تثبیت کردهاند و اگر قرار باشد حمل واکسن در هر میزانی بر عهده صنعت حملونقل هوایی قرار گیرد باید تغییرات زیادی در برنامههای حملونقل بینالمللی ایجاد شود، چیزی که احتمالا موردپسند کسبوکارهای جهانی نخواهد بود و مشخص نیست شرکتهای حملونقل هوایی چگونه باید بین وظیفه اخلاقی خود در حملونقل واکسن کرونا و وظیفه حرفهای خود در قبال مشتریانشان انتخاب کنند.
یک چالش سرد
حتی اگر مشکل تعداد هواپیما و ایجاد ظرفیت خالی برای حمل واکسن کرونا حل شود، مشکل بزرگ دیگری در سر راه توزیع واکسن این بلای قرن بیستویکم باقی است و آن شرایط ویژه حمل واکسنهای کرونا است. واکسنها بهطور کلی شرایط حملونقل ویژهای را از نظر دمایی طلب میکنند و شاید این مسئله برای بعضی از انواع واکسنهای کرونا تشدید هم بشود تا جایی که انجمن جهانی تولیدکنندگان محصولات دارویی اعلام کرده در حال حاضر حملونقل واکسن کرونا مهمترین نگرانی آنها در زمینه این بیماری است.
البته حمل واکسن و به طور کلی فرآوردههای دارویی حساس در دمای پایین، پدیده جدیدی نیست و در تمام خطوط هوایی مطرح جهان، تجهیزات ویژهای برای آن وجود دارد، اما نه در حجمی که برای واکسن کرونا موردنیاز است و نه در دمایی که این واکسن باید نگهداری شود. واکسنهای کرونا تقریبا همگی بر مبنای ساختار تغییر یافته RNA ویروس طراحی شدهاند و این یعنی یک بافت زنده هستند که باید در دمای بسیار پایین نگهداری شده و بهسرعت حمل و تزریق شوند.
وقتی صحت از دمای خیلی پایین میکنیم منظورمان دمایی در حدود 50 تا 60 درجه سانتیگراد زیر صفر است و این میتواند بعد از بحث تعداد هواپیما، بزرگترین کابوس خطوط هوایی باشد. فراموش نکنیم وقتی از دمای پایین و کنترل شده برای بسیاری از واکسنهای فعلی صحبت میکنیم منظورمان دمایی در حدود 2 تا 8 درجه سانتیگراد است که ایجاد و نگهداری آن با تجهیزات فعلی ممکن است، اما وقتی صحت از دمایی تا این حد پایین میشود خطوط هوایی اصلا آمادگی لازم را ندارند.
به عنوان نمونه فایزر در آخرین بهروزرسانی خود از شرایط حملونقل واکسن اعلام کرده است واکسن این شرکت باید در دمایی در حدود 62 درجه سانتیگراد زیر صفر حمل شود. وضعیت برخی دیگر از واکسنهای تولیدی کمی بهتر است و شرکتهای سازنده مدعی هستند میتوان واکسن آنها را در دمایی زیر صفر درجه حمل کرد هرچند این خبر هم در حال حاضر چندان برای صنعت هوانوردی گشایشی ایجاد نمیکند چراکه تامین این دما هم آسان نیست.
البته Ugur Sahin از مدیران ارشد شرکت BioNTech که در همکاری با فایزر توسعه نخستین واکسن موثر را بر عهده داشته است، خبرهای خوبی در این زمینه میدهد. او معتقد است اطلاعاتی که در آینده به دست خواهد آمد میتواند به توسعه روشهایی برای حمل واکسن – شبیه به واکسنهای فعلی – کمک کند. البته او همچنان عنوان میکند که محمولههای اولیه واکسن قطعا باید در شرایط کنترل شده و در دمای بسیار پایین حمل شوند.
همه دردسرها روی هوا نیست
تا به حال هر چه گفتیم بهویژه در زمینه مشکلات ناشی از حمل واکسن در دمای پایین مربوط به بخش هوایی بود، اما حتی اگر صنعت هوایی بتواند واکسن را بهموقع و در حجم مناسب و در دمای بسیار پایین به مقصد برساند این تازه اول ماجرا است چراکه هم اکنون نگرانیهای جدی در زمینه حمل واکسن تا محل نهایی (بیمارستان) هم به چالشهای صنعت حملونقل اضافه شده است و نیاز به مفهومی با عنوان زنجیره سرد یا لجستیک سرد را بیش از پیش باعث شده است.
حتی اگر فرض کنیم دارو در بهترین وضعیت از شرکت سازنده به فرودگاه مبدا و از آن جا باز هم در بهترین وضعیت به فرودگاه مقصد برسد، مشکلات تازه آغاز شده است چراکه هم اکنون تجهیزات نگهداری از واکسن در دمای پایین به میزان لازم در فرودگاههای جهان وجود ندارد و دولتها باید برای تامین آن اقدام کنند. نمونههای فعلی که تامینکنندگان محدودی هم دارند با قیمتی بیش از 15 هزار دلار ارائه میشوند و هنوز مشخص نیست چه تعداد از آنها باید در فرودگاههای جهان آماده باشد. این هم اما پایان ماجرا نیست چراکه واکسن باید در یک زنجیره طولانی از فرودگاه به انبارها و از آن جا به بیمارستانها برسد و در بیمارستان هم در دمای مناسب نگهداری شده و بهسرعت به افراد تزریق شود و ایجاد چنین زنجیرهای در حجم بالا برای بسیاری از کشورها یا بسیار دشوار و یا حتی ناممکن است.
در این زمینه DHL آلمان در همکاری با شرکت تحقیقاتی McKinsey ارزیابی گستردهای را انجام داده که نتیجه آن چندان خوشایند نبوده است. DHL با اشاره به نیازمندیهای واکسن کرونا در زمینه حملونقل هشدار داده است دوسوم جمعیت جهان شانسی برای دسترسی آسان به این واکسن که باید در شرایط دمایی بسیار پایین حمل شود نخواهند داشت. این ارزیابی نتایج بدتری را هم نشان داده است و مهمترین آن، مشکلات زیاد در آن چیزی است که از سوی DHL با عنوان «مایلهای آخر» نامیده میشود، دقیقا جایی که واکسن باید به بیمارستان برسد و در بیمارستان نگهداری شود و این یعنی یک دایره گسترده جغرافیایی که تامین تجهیزات مورد نیاز برای آن در بسیاری از کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای جنوبی وجود ندارد. همچنین براساس این ارزیابی، تجهیزات و شبکه موجود زنجیره سرد در بهترین حالت میتواند دارو را به حدود 5/2 میلیارد نفر از بیش از 4 میلیارد نفر از متقاضیان آن برساند و این جمعیت 5/2 میلیاردی نیز در 25 کشور توسعهیافته ساکن هستند.
در این زمینه DHL تاکید میکند اگر بتوان دمای حمل واکسن را در محدوده 2 تا 8 درجه سانتیگراد قرار داد، میتوان امیدوار بود که 70 درصد از افرای که نیاز به دریافت این واکسن دارند بتوانند به آن دسترسی داشته باشند.
همه اینها هم حتی تمام ماجرا نیست؛ چراکه برخی از کارشناسان ریسکهای دیگری را هم در نظر میگیرند. وقتی با واکسنی گرانقیمت و کمیاب طرف هستیم و قرار است این محموله ارزشمند در نقاط دورافتاده توزیع شود، تامین امنیت آن هم میتواند چالشی دیگر باشد و همه اینها احتمالا تازه شروع ماجرا است.