عباس آخوندی پس از سفر شی جین پینگ، رئیسجمهور چین به عربستان تجارب خود را درباره دورزدن ایران توسط چین روایت کرد و نوشت: «وقتی که حضرات، سیاست نگاه به شرق را مطرح کردند، من مسئولیت نداشتم اما گفتم که اتکا به چین، امری موهوم است.»
به گزارش پایگاه خبری ترابران، عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت تدبیر و امید در حاشیه سفر شی جین پینگ به عربستان در یادداشتی از بدعهدیهای چین پرده برداشت و نوشت: «بحث موضعگیری چین برای من هیچ تازگی نداشت. چین این رویه را سالهاست که اتخاذ کردهاست. لیکن، گروهی در تهران به هر دلیلی نمیخواستند که نشانههای آن را ببینند. شاید هم به دلیل حجم فساد فوقالعادهای که پیرامون قراردادهای چینی وجود داشت و دارد.»
تصمیم گرفتهاند ایران را دور بزنند
آخوندی در آن یادداشت آورده است که: تنها دو نمونه را برایتان ذکر میکنم. یکی کلی و دیگری جزئی.
1-چین سرمایهگذاری بسیار بزرگی در توسعه کریدور دریای عمان-بندر گوادر تا چین انجام دادهاست. پروژهای که به گفتهای بیش از ۴۲میلیارد دلار ارزش آن است. عبور از کوههای هندوکش با تمام ناامنیهای آن و کشور پاکستان از حیث مهندسی در مقایسه با عبور از یک مسیر موازی نسبتا مسطح از چابهار تا چین، و تا حد زیادی آماده بهرهبردای و نیازمند سرمایهگذاری یک دهم آن پروژه به هیچ وجه قابل توجیه نیست. بخش جادهای آن تا حد زیادی موجود است و تنها نیاز به ارتقای سطح سرویس داد و بخش ریلی آن نیز تا حد زیادی اجرا شده است. تنها چیزی که این پروژه را با معنی میکند، دور زدن ایران است. در همان موقع من به چینیها پیشنهاد کردم که شما بیایید روی این پروژه سرمایهگذاری کنید و اگر میخواهید وارد خاک افغانستان شوید، از طریق خواف-هرات و سپس تاجیکستان و قرقیزستان اقدام نمایید که کمترین هزینه را دارد. به قرقیزستان رفتم و با رئیسجمهور آنجا صحبت کردم. ایشان گفت من نیز موضوع را با چینیها طرح خواهم کرد. قرقیزها بهشدت نیازمند این کریدور بودند. همین پیشنهاد را با تاجیکها نیز در میان گذاشتم. چندین مکاتبه انجام دادم. لیکن، دریغ از کوچکترین پاسخ. معلوم بود که آنها تصمیم گرفتهاند ایران را دور بزنند، تا از حیث استراتژیک هیچ گونه وابستگی به ایران برای اتصال به دریای عمان و خلیج فارس نداشته باشند.
سیاستمداران ایران در امور راهبردی واقعیتگریزند
2- پروژه برقی کردن راهآهن تهران-مشهد را با هدف سرعت 200کیلومتر در ساعت و با ظرفیت حدود 40میلیون مسافر در سال با مبلغی در حدود 2 میلیارد دلار قطعی کردم. در سفری که آقای شی چین پینگ به تهران داشت، تنها قراردادی که امضا شد، همین یک قرارداد بود که خود او هم قبل از سفرش به تهران بر آن تاکید کرده بود که میخواهم این قرارداد در حضور من امضا شود. دقت کنید، «قرار داد». نه «یادداشت تفاهم».
قرارداد یعنی همه مذاکرات در باره مسیر، مشخصات فنی، قیمت و جزئیات به نتجه رسیده و همه چیز قطعی شده و دو طرف متعهد به اجرای پروژه شده بودند. پس از آن ما می بایست 15 درصد مبلغ پروژه را به صندوق پروژه تودیع کنیم. علیرغم تنگنای ارزی دولت، با هماهنگی مجلس ، بلافاصله این کار انجام شد و امروز که این مطلب را مینویسم، این مبلغ در صندوق پروژه موجود است. یعنی چیزی در حدود 300میلیون دلار. برای شروع فعالیت، طرف چینی میبایست یک ضمانتنامه پیشپرداخت به طرف ایرانی میداد تا قرارداد فعال گردد. ضمانتنامه پیشپرداخت کمترین ریسک را دارد. چون در برابر آن، طرف قرارداد کل مبلغ را برداشت میکند. از آن تاریخ تا کنون، هنوز چینیها این ضمانتنامه را در اختیار طرف ایرانی قرار ندادهاند و قراداد امضا شده متوقف است.
وقتی که حضرات سیاست نگاه به شرق را مطرح کردند، من در موقع مسئولیت نبودم. لیکن، به دلیل وظیفه ملی از تعدادی از دوستان که فکر میکردم در تصمیمگیریها و یا دستِ کم در توجیه قضایا موثرند از جمله آقایان مصباحی مقدم، احمد توکلی و مرتضی نبوی وقت گرفتم و خدمتشان رسیم و گفتم، داستان از این قرار است. این اتکا به چین، امری موهوم است. لیکن، گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من/آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.
و امروز باید شاهد پرده افتادن از چنین سیاستی باشیم.
چه کسی باور میکند که سیاستمداران ایران تا این حد در امور راهبردی واقعیتگریز باشند. البته من همچنان معتقد به همکاری با چین هستم. لیکن از روی هوشیاری و با حفظ منافع ملی.
با سلام و احترام
به نظر بنده در جهان سیاست و روابط بین الملل چیزی بنام عهد و پیمان و اخوت نداریم.لذا بد عهدی و خوش عهدی هم نداریم. اینجا قانون جنگل است و تنها چیزی که اعتبار دارد قرار داد است. یا طرفین به تعهدات خود عمل میکنند یا میروند دادگاه بین المللی.
سلام. پیام سفر آقای شی به جنوب خلیج فارس برای تهران اینست که ما چینی ها به تجارت با کشوری که با دنیا سر ستیز دارد و تحت تحریم است و گزینه حمله نظامی علیه آن همچنان روی میز غرب هست علاقه ای نداریم.
در جنوب شما تعدادی کشور نفت خیز وجود دارند که بیش از شما میتوانند به ما نفت و گاز بدهند و ثبات دارند و بانک ها و شرکت های ما بابت تجارت با آنها و سرمایه گذاری در میدان های نفتی و گازی آنها لازم نیست خطر تحریم را به جان بخرند. کلی هم از ما اسلحه و موشک خواهند خرید. به نصف قیمت مشابه امریکایی!!!
اگر خیلی هم بد اخلاقی بکنید همین چند بشکه نفت را هم از شما نخواهیم خرید.
بروید و رابطه تان را با دنیا درست کنید و با آژانس همکاری کنید، در آن صورت ما مخلص شما هم هستیم.