در ایام برگزاری مراسم اربعین امسال، حدود 91 درصد از زائران از مرزهای زمینی وارد کشور عراق شدند، بنابراین کمبود اتوبوس در بخش عمومی کشور موجب شد ستاد مرکزی اربعین اعلام کند که باید بین ۸۰ تا ۹۰ درصد ناوگان اتوبوس کشور به سمت مرز عراق و بین ۱۰ تا ۲۰ درصد ناوگان به داخل کشور سرویسدهی داشته باشند. این امر، کمبود اتوبوس برای مسیرهایی غیر از عراق را به دنبال داشت و مسافران بسیاری از برنامه سفر خود جا ماندند. از طرف دیگر، در هنگام برگشت زائران از عراق، نبود بلیت و اتوبوس کافی، پایانههای مرزی را مملو از زائرانی کرد که پس از چند روز معطلی، حاضر بودند با هر قیمتی بلیت اتوبوسی پیدا کنند تا به خانههای خود برگردند. در این میان، اگرچه شهریار افندی زاده، معاون وزیر راه و شهرسازی از افزایش ۷۵ درصدی قیمت بلیت اتوبوس صرفا در ایام اربعین خبر داده بود، نرخ بلیت برای برخی مسیرها تا ۵۰ درصد دیگر نیز افزایش یافت. حالا که از آن بلبشو فاصله گرفتهایم از غلامرضا خادمیزاده، رئیس هیئتمدیره کانون انجمنهای صنفی رانندگان ناوگان مسافربری کشور خواستیم تا برایمان درباره علل این بیبرنامگی مزمن بگوید. او معتقد است با روالی که مسئولان کشور در پیش گرفتهاند، تا صد سال دیگر هم اوضاع همین خواهد بود.
ترابران: در برخی از روزهای برگزاری مراسم اربعین، اخباری منتشر شد مبنی بر معطلی و انتظار طولانیمدت زائران و ایجاد صفهای طولانی در ترمینال های مسافربری در مرزهای عراق که موجب نارضایتیهای بسیاری از مسافران شد. علت این ماجرا چه بود؟
بله، عدم برنامهریزی سبب شده بود که ما نتوانیم ناوگان موردنیاز را تامین کنیم و حتی خود ما هم نمیدانستیم که مسئولان چه برنامهای دارند. یک روز آقای وزیر کشور میگفتند که به سمت مرزها نروید، زوار را نبرید و پلیس جلوی اتوبوسها را میگرفت و آنها را برمیگرداند؛ یک روز دیگر آقای میراحمدی (رئیس ستاد مرکزی اربعین و معاونت امنیتی و انتظامی وزارت کشور) میگفت بروید و روزی سازمان راهداری میگفت کسانی که بلیت خریدند، بروند پولشان را پس بگیرند؛ یک روز میگفتند پیشفروش کنید، یک روز میگفتند رفتوبرگشت بفروشید و فردا با فروش رفتوبرگشت مخالفت میکردند!
این عدم برنامهریزی سبب شده بود که سردرگمی در جابهجایی زائران وجود داشته باشد. وقتی بخواهید 3 میلیون مسافر را با 14هزار و 500 دستگاه اتوبوس (آن هم با وجود نیاز داخلی) جابهجا کنید قطعاً کمبود پیش میآید، اما با برنامهریزی میشد این مشکل را رفع کرد که متاسفانه اینطور نشد و آنچه اتفاق افتاد تبلیغ و تشویق در روزهای اول برای رفتن به سمت کربلا و تشویق برای عدم حضور در مرزها در روزهای میانی بود. در روزهای آخر هم خودشان نمیدانستند برنامه چیست باید بروند یا نروند!
این چندگانگی در تصمیمات مسئولان سبب رخ دادن آن اتفاقات شد، وگرنه شرکتهای مسافربری، مالکان و رانندگان آماده بودند و با همه مشکلات، حماسهای مانند حماسههای پیشین و در مناسبتهای مختلف آفریدند که تاریخ باید آن را ثبت کند، حتی این حماسه بزرگتری بود؛ چون ما با عدم برنامهریزی مسئولان هم مواجه بودیم، اما توانستیم علیرغم این ناهماهنگیها از عهده کار بربیاییم.
از همه مهمتر بحث ایمنی سفرها بود؛ چون علیرغم اینکه رانندگان مجبور بودند به خاطر کمبود ناوگان ساعت کار رانندگی خود را بیشتر کنند و گاهی اوقات حتی یک ساعت هم استراحت نداشته باشند، اما با لطف پروردگار و همت رانندگان خوشبختانه هیچ حادثهای در این مدت نداشتیم. کمبودها فقط به خاطر تصمیماتی بود که در رأس گرفته میشد. عدم اطلاعرسانی دقیق به مسافران و بیبرنامگی مسافران موضوع بسیار چالشبرانگیزی بود؛ زائرانی که از مرز شلمچه خارج شده بودند، زمانی که به نجف میرسیدند، به دلیل خستگی، نزدیکترین راه را برای رسیدن به ایران انتخاب میکردند و به مرز مهران میآمدند؛ در حالی که ما برای شلمچه برنامهریزی داشتیم و مثلا 200 تا 500 دستگاه اتوبوس به آنجا اعزام کرده بودیم، در حالی که برای مرز مهران این تعداد اتوبوس پیشبینی نشده بود.
جالب بود که بسیاری از این زائران وقتی به مهران میرسیدند، برای مرز شلمچه اتوبوس میخواستند و وقتی به آنها میگفتیم چرا میخواهید به شلمچه بروید، میگفتند ما خودروی سواری خود را مرز شلمچه یا چزابه گذاشتهایم و از آن طرف خارج شدیم و حالا از و از این طرف وارد شدهایم. این بیبرنامگی زائران هم ایجاد اشکال میکرد. برخی از افراد قصد داشتند 5 یا 6 روز در عراق بمانند، اما با اتفاقاتی که در آن سوی مرز افتاد و حملونقل کشور عراق دچار مشکل شد، مسئولان ایرانی اعلام کردند که سفرتان را کوتاه کنید و بیشتر از یک روز در کربلا نمانید، همین موضوع مجدداً سبب شد حتی افرادی که برای سفرشان برنامهریزی کرده بودند بهیکباره تصمیم به بازگشت گرفته و به مرزها هجوم بیاورند، بنابراین زمانبندی سفرها کلا به هم خورد. این بیبرنامگیها در رفتار مسئولان و زائران و تصمیمهای آنی که این دو دسته به طور توأمان میگرفتند حملونقل را دچار مشکل کرد.
ترابران: این در حالی است که از سال 1395 به مدت 4 سال مراسم پیادهروی اربعین برگزار شده بود و قاعدتا باید براساس تجربیات گذشته، از قبل برنامهریزی دقیقتری اتفاق میافتاد…
بله همینطور است؛ اما میدانید مشکل در چیست؟ اینکه مسئولان ستاد اربعین، سازمان حملونقل و وزارت کشور ثابت نیستند، و هر سال عده جدیدی در آنجا حضور پیدا میکنند و تجربهای از سالهای قبل ندارند. در این میان فقط صنف است که ماندگار است و سابقه دارد.
مسئولان دولتی سوابق سالهای گذشته را ندارند، بنابراین تصمیمات احساسی و آنی میگیرند و از تجربیات گذشته هم استفاده نمیکنند، یعنی اگر ما صد سال هم اربعین را برگزار کنیم با توجه به تغییرات پیاپی که در مسئولان وزارت کشور، ستاد اربعین و سایر مسئولان مرتبط داریم، قطعاً تجارب گذشته به درد ما نمیخورد. هر کس که میرود تجربه را هم با خود میبرد و به افراد جدید انتقال نمیدهد. پس چون ما سابقه انجام این مراسم را داریم دلیلی نمیشود که امسال بهتر از سال گذشته باشد.
من در ستاد اربعین هم چنین موضوعی را عنوان کردم؛ دوستان معتقد بودند که برای سال آینده برنامهریزی میکنیم. من گفتم که من طی سالهایی که مسئول کانون بودم متوجه شدم که برنامهریزی در هیچ مراسمی معنا ندارد، به این دلیل که مسئولانی که امروز تصمیم میگیرند و برنامهریزی میکنند تا سال آینده که قرار است آن برنامه اجرا شود، تغییر کردهاند. فقط صنف باقی میماند و مشکلات هرساله. تنها نکتهای که من معتقدم باعث موفقیت ما در سال آینده خواهد شد، اتحاد بین شرکتهای مسافربری، رانندگان و سازمان راهداری است. این بهترین کاری است که میتوان برای سالهای آینده کرد.
ترابران: مسئله دیگر، کمبود ناوگان برای جابهجایی مسافران در کشور عراق بود، ظاهرا طرف عراقی امسال از ورود اتوبوسهای ایرانی به داخل کشور ممانعت کرده بود…
بله چند سال بود که ناوگان ایرانی وارد عراق میشد و زوار را جابهجا میکرد، اما امسال مسئولان عراق گفتند اتوبوسها را خودشان تامین میکنند و بعد که خلف وعده شد، وزارت کشور تعدادی از اتوبوسهای ایرانی را به عنوان کمک فرستادند که آنها هم در عراق گیر کردند و کلاف پیچیدهتر شد. همانطور که گفتم تصمیمات بدون پشتوانه و بدون برنامهریزی روند حملونقل مسافران را دچار اختلال کرده بود.
به دلیل مسائل امنیتی، تصمیم مسئولان عراق این بود که امسال اتوبوسهای ایرانی فقط تا مرز ایران و عراق مسافران را منتقل کنند، اما حتی چنین تصمیماتی هم به صورت روزانه اتفاق میافتاد و برنامهریزی شده نبود. صبح که تلویزیون را روشن میکردید دستور میدادند که اتوبوسهایی که حتی زائران را میبردند توسط پلیسراه برگشت داده شوند، نفر بعدی میگفت زائرانی که در منطقه استانهای مرزی هستند ادامه بدهند، مسئول دیگر میگفت که برگردید، ما پولتان را پس میدهیم…
ترابران: در همان ایام، مسئولان ستاد اربعین برای تشویق بیشتر رانندگان برای مشارکت در برگزاری رویداد اربعین، از تخصیص بستههای تشویقی خبر داده بودند. آیا تاکنون اقدامی برای عمل به این وعدهها صورت گرفته است؟
در ستاد اربعین چند موضوع مطرح شد و دوستان پیشنهادهایی دادند. یکی این بود که سازمان راهداری بین رانندگانی که بیش از 3 هزار کیلومتر در مسیرِ مرزهایی منتهی به عراق، زائران را جابهجا کرده بودند، لاستیک به قیمت درج شده در سامانه جامع کالای وزارت صمت توزیع کند، چون برخی نمایندگیها مدعی بودند که علاوه بر قیمت لاستیک باید 9 درصد ارزش افزوده و 2 درصد قیمت حمل بار را اضافه کنند؛ در صورتی که قیمت سامانه جامع کالا قیمت نهایی مصرفکننده در سراسر کشور با تمام محاسبات بود. پیشنهاد دوم این بود که نمره منفی رانندگانی که به سمت مرزها حرکت میکنند توسط پلیس راهنمایی و رانندگی پاک شود. پیشنهاد سوم این بود که تا سقف 2 میلیون تومان جرائم رانندگان توسط راهنمایی و رانندگی بخشیده شود. پیشنهاد بعدی، وام صد میلیونی بود که سازمان هم آن را اعلام کرد. مشوق بعدی بخشودگی عوارض شهرداری شهرهای مبدأ و مقصد – خصوصاً شهرهای مرزی- در صورتوضعیتها بود، اما متاسفانه هیچکدام از اینها اجرا نشد.
حتی در بحث لاستیک اتفاقات بسیار عجیب و غریبی افتاد؛ مثلا در بسیاری از استانها حوالههای لاستیک را ندادند یا حتی به مالک مشهدی میگفتند که حوالهتان را به بندرعباس ببرید و از آنجا بگیرید که اصلاً از نظر هزینه صرف نمیکرد. ضمن اینکه زمانی که به نمایندگیهای لاستیک بارز در قسمت سامانه جامع کالا مراجعه میکردند، تقاضای پول اضافه میشد، یعنی میگفتند باید 9 درصد ارزش افزوده و 2 درصد هزینه حمل بدهید، در صورتی که قیمت کالاها در سامانه جامع کالا تعیین شده است، ولی متاسفانه کسی هم نبود به این روند نظارت کند.
پس از مدتی هم لاستیک درجه 2 را با قیمت درجه 1 توزیع کردند که ما هم اعتراض کردیم و آقای امانی، رئیس سازمان راهداری، آقای شهرکی (معاون حملونقل سازمان) و آقای باقرجوان (مدیرکل حملونقل مسافر) در همین زمینه با وزارت صمت مکاتبه کردند، اما باز هم خبری نشد.
از آن بدتر اینکه، در پایان حواله لاستیک سایز 385 را برای اتوبوسهای ما صادر کردند که این سایز متعلق به تریلیها و کامیونها است و اصلاً به درد ما نمیخورد. متاسفانه این حوالهها را صادر کردند و با صراحت هم گفتند نداریم، چه کار میخواهید بکنید؟! ای کاش بحث لاستیک اصلاً مطرح نمیشد و حتی همان چند حلقه را هم توزیع نمیکردند که اینقدر برای ما و رانندگانمان دردسر نشود.
خلاصه اینکه، هیچیک از وعدههایی که سازمانها و ارگانهای مربوطه در خصوص رانندگان و مالکان در طول این سفر دادند اجرایی نشد. حتی ساعت کاری که قرار بود پلیسراه از 9 ساعت به 12 ساعت افزایش دهد، در بسیاری از پلیسراهها، از طرف افسران، درجهداران و سربازها رعایت نشد و دفترچه همکاران ما را میگرفتند. قرار بود در سفرهای اربعین و همچنین سفرهای پایان ماه صفر، در مشهد و شهرهای مرزی عوارض شهرداری بخشیده شود، اما عوارض شهرداری علیرغم دستوری که وجود داشته، کسر شده و هیچکس هم پاسخگو نیست. شرکتهای مسافربری میگویند شهرداری گفته و شهرداری هم میگوید من نگفتم و ما نمیدانیم چه باید بکنیم. شرکتها هم که قول دادند در مرز 5 درصد کمیسیون بگیرند، ولی به وعده خود عمل نکردند و 5/7 حتی تا 15 درصد بیشتر دریافت کردند.
بدتر از همه اینکه به دلیل دیر اعلام شدن افزایش قیمت هم در سفرهای اربعین و هم در سفرهای پایان ماه صفر در مشهد، سازمانهای نظارتی مانند تعزیرات اعلام کردند که درباره بلیتهایی که پیشفروش شده، حق دریافت اضافه وجه را ندارید و حتی به مسافران هم اعلام کردند که این موضوع در سفرهای پایان ماه صفر و شهادت امام رضا و پیامبر اکرم ما را دچار مشکل کرد و از 6 هزار بلیتی که در مشهد پیشفروش کرده بودیم، نتوانستیم افزایش قیمت بگیریم و در اینجا هم وعدهها محقق نشد و ما را دچار مشکل کرد.
ترابران: امسال در ایام اربعین، بلیت اتوبوسها چند درصد افزایش قیمت داشتند؟
در ایام اربعین 70 درصد در ابتدا و 100 درصد در انتها که مسیرها شلوغ شد و در مشهد هم 30 درصد قیمت بلیتها افزایش داشته است. البته این افزایش فقط متعلق به پیک سفرهای اربعین در مسیر برگشت بود و بلافاصله بعد از پایان سفرها قیمت بلیت به رقم سابق برگشت.
ترابران: بیبرنامگیهایی که اشاره کردید سبب شد مشکل کمبود ناوگان در مسیرهای دیگر هم نمود پیدا کند، یعنی همه اتوبوسها برای مسیر اربعین اعزام شدند و مسافران دیگر مقاصد در ترمینالها سرگردان ماندند…
بله، قطعاً بیبرنامگی و تصمیمات احساسی مسئولان سازمان راهداری و حملونقل جادهای کشور باعث شد که ما مجبور شویم از دورترین نقطه مانند مشهد که زائران آنها از مهران و خسروی اعزام میشدند، اتوبوسها را به مرز شلمچه ببریم، خب از مشهد که زائری به مرز شلمچه نیست. در مسیر برگشت هم همینطور، یعنی ما از شلمچه دیگر زائری نداشتیم؛ ماشین را از دورترین نقطه (بدون برنامهریزی) که نه زائر رفت داشت و نه زائر برگشت به مرزها میکشاندیم و مرزهای دیگر که احتیاج داشتند به خاطر این بیبرنامگی دچار مشکل شده بودند. اگر برنامهریزی وجود داشت یقیناً این اتفاق نمیافتاد.
درواقع، همه مسیرهای کشور را به خاطر جابهجایی زائران تعطیل کرده بودند. در صورتی که این روند درست نیست، وظیفة حملونقل خدمت به عموم مردم است و هیچجای قانون هم نوشته نشده که شما وظیفه دارید که فقط به قشر خاصی ارائه خدمت بدهید ولی در ایام اربعین، همه برنامهها به سفرهای تبلیغاتی اربعین و پایان ماه صفر ختم شده بود و مردم عادی که در شهرهای مختلف به علت بیماری یا هر موضوع دیگری نتوانسته بودند زائر شوند، نتوانسته بودند از خدمات حملونقل استفاده کنند.