رسانه اقتصاد ترابری ایران

دوشنبه, 25 مهر 1401
آیا لایروبی خلیج گرگان را به جزیره‌ای از رسوب تبدیل می‌کند؟

قضاوت را به آیندگان خواهیم سپرد

پس از برگزاری وبینار «هم‌اندیشی تخصصی نجات خلیج گرگان» و درخواست دکتر مجید جندقی، مدیرعامل شرکت مهندسین مشاور پویا طرح پارس، در بخش پایانی وبینار از موافقان و مخالفان طرح لایروبی کانال آشوراده برای اعلام نکات مورد نظر خود، دکتر همایون خوشروان، عضو هيئت‌مديره انجمن مهندسي سواحل و سازه‌هاي دريايي به همراه همکاران خود در انجمن مهندسی سواحل و سازه‌های دریایی برخی پرسش‌ها را بر مبنای مطالعاتی که به انجام رسانده‌اند، برای ایشان ارسال کردند تا جامعه متخصصان دریایی نسبت به ضرورت انجام آن آگاهی پیدا کنند و در قضاوت‌های تخصصی خود از اطلاعات کامل درباره واقعیت‌های موجود برخوردار شوند. آنچه در ادامه می‌خوانید، پاسخ‌های دکتر جندقی و توضیحات دکتر خوشروان در این خصوص است.

 دکتر همایون خوشروان، عضو هيئت‌مديره انجمن مهندسي سواحل و سازه‌هاي دريايي: ضرورت انجام لایروبی کانال آشوراده در ناحیه ساحلی که سالانه به طور متوسط خط ساحل دریای خزر حدود 70 متر عقب‌نشینی دارد و تراز آب دریای خزر به طور متوسط بیش از 10 سانتی‌متر در سال در حال کاهش است، چیست؟

دکتر مجید جندقی، مدیرعامل شرکت مهندسین مشاور پویا طرح پارس: دقیقا لایروبی کانال‌ها به دلیل پایین رفتن آب دریای خزر است، نظر به اینکه با کاهش تراز آب دریای خزر، اتصال کانال‌های آشوراده و چاپقلی با دریا قطع می‌شود، لازم است به نحو مناسبی ارتباط خلیج گرگان با دریای خزر حفظ شود. لایروبی کانال آشوراده این اتصال را باقی نگه می‌دارد.

 دکتر خوشروان: اتفاقا این پاسخ نشان می‌دهد که با وجود عقب‌نشینی خط ساحل به میزان 70 متر در سال تحت تاثیر کاهش سطح تراز آب دریای خزر، انتخاب مسیر مناسب برای احداث کانال ایمن و پایدار باید به لحاظ مهندسی در مکانی انجام شود که نرخ تغییرات سالانه خطوط ساحلی کمترین میزان باشد. بنابراین آشوراده از این قابلیت برخوردار نیست و در حالت خوشبینانه، پس از لایروبی که دو سال زمان اجرای طرح است، ظرف مدت 6 سال کارایی خودش را از دست می‌دهد. با توجه به اینکه  500 میلیارد تومان برای احیای خلیج گرگان در نظر گرفته شده، حال پرسش این است که آیا خدمات اکوسسیتم خلیج گرگان از نظر مهندسی ارزش محیط‌زیستی  به این رقم می‌رسد؟ و با توجه به هزینه‌های که انجام می‌شود، اگر بعد  از 6 سال خلیج گرگان را از دست بدهیم این هدر رفت سرمایه کلان 500 میلیارد تومانی جوابگوی کدام نیازهای ما خواهد بود؟!

همچنین، با توجه به سرعت بالای رسوب‌گذاری مواد ماسه‌ای در کانال آشوراده که به طور متوسط حدود 10 تا 20 سانتی‌متر در سال برآورد شده است چه تضمینی برای پایداری کانال پس از لایروبی وجود دارد؟ نتایج گذشته نشان داده که آخرین لایروبی این کانال در دهه 70 شمسی انجام گرفت و هم اکنون این کانال در حال انسداد کامل است.

دکتر جندقی: اندازه‌گیری‌های دوره‌ای ما در فاصله چند ساله نشان می‌دهد که رسوب‌گذاری در کانال آشوراده نداریم و کاهش عمق کاملا مطابق با کاهش تراز آب دریای خزر است (حدود 10 سانتیمتری که در اشاره جنابعالی هم هست) دلیل عدم ورود رسوب به کانال آشوراده نیز همان پشته حد فاصل کانال و دریا است که در حقیقت در ادامه ساحل شمالی میانکاله است. کانال آشوراده تاکنون لایروبی نشده و لایروبی‌های انجام شده در کانال چاپاقلی بوده است.

دکتر خوشروان: اگر در کانال آشوراده جریان رسوبی وجود ندارد، پس علت حضور ماسه‌های حاوی صدف دوکفه‌ای دریایی دی داکنا و کاردیوم در آن چیست؟ این رسوبات از کجا آمده‌اند؟ و منشأ حجم بالای رسوبات ماسه‌ای مشابه در بخش جنوبی جزیره آشوراده از کجاست؟ به نظر من، نتایج اندازه‌گیری‌های جنابعالی با واقعیت‌های میدانی هماهنگ نیست. ضمن اینکه کانال مزبور یک‌بار در دهه 60 لایروبی شده است، پس چه عاملی موجب پر شدن آن شده است؟!

جنابعالی به حضور پشته‌ای ماسه‌ای در کانال آشوراده اشاره داشتید. اگر جریان رسوبی ماسه‌ای در کانال وجود ندارد، منشأ این پشته که قرار است لایروبی شود از کجاست؟ اساسا چه تمهیداتی برای جلوگیری از حجم بالای رسوب‌گذاری مواد ماسه‌ای در کانال آشوراده پس از لایروبی اندیشیده شده است؟ و برای کاهش پرشتاب سطح تراز آب خزر چه تفکر مهندسی پیش‌بینی شده است؟

دکتر جندقی: مطالعات ما نشان می‌دهد که گل‌موج موثر در محدوده دهانه کانال‌های آشوراده و چاپاقلی مولفه‌های قدرتمندی برای انتقال رسوبات کرانه که بتوان از آن به عنوان حجم بالای رسوب‌گذاری یاد کرد ندارند. با این حال نظر به پیچیده بودن هیدرودینامیک آن محدوده، مدل‌های شبیه‌سازی، برای یک سال و سه سال اجرا شد.

برای انتخاب نهایی چند عامل تعیین‌کننده مورد توجه قرار گرفتند که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به حجم آب تبادلی میان دریا و خلیج گرگان در طوفان‌ها، وجود عمق حداقلی در صورت کاهش آب دریا تا منفی 5/28 متر (اشل انزلی) و عدم انسداد کامل کانال لایروبی شده در مدت 4 سال اشاره کرد. نتایج بررسی‌ها نشان داد که به‌طور مشخص انتخاب دهانه بازتر ذوزنقه برای اتصال کانال به دریا و همچنین کوبش تراورس‌های چوبی به‌عنوان دیواره محافظ در برابر رسوب از دو طرف می‌تواند اطمینان‌ها را برای عملکرد بدون مشکل کانال لایروبی شده تامین کند.

دکتر خوشروان: به عقیده ما شما این موضوع را در نظر نگرفته‌اید که بیشترین حجم رسوبات ماسه‌ای وارد شده به کانال آشوراده در زمان وقوع طوفان‌های دریایی و پدیده خیزاب موج و مد طوفان صورت می‌گیرد. ترادف رسوبات ماسه‌ای دریای خزر در حاشیه محیط‌های تالابی باز و مارش شور به خوبی این پدیده را تایید می‌کند.

با توجه به نیمرخ توپوگرافی بستر دریای خزر در ناحیه آشوراده که فاصله منحنی‌های میزان بسیار زیاد است و شیب بستر دریا در راستای شمال به جنوبی و شرق به غرب بسیار ملایم است، چه تضمینی برای تامین آب مورد نیاز کانال پس از لایروبی همگام با عقب‌نشینی آب دریای خزر وجود دارد؟

دکتر جندقی: توسعه کانال طراحی شده به حدود 2700 متر در داخل دریا و رسیدن به عمق 6/1 متری برای پاسخ به همین نگرانی بوده است، بنابراین اگر به‌طور متوسط، با کاهش سالانه 20 سانتی‌متر از تراز سطح آب دریای خزر مواجه باشیم، در 5 سال آینده یک متر آب دریا پایین خواهد رفت و در آن صورت کانال لایروبی شده به میزان 60 سانتی‌متر آب خواهد داشت که برای تامین شرایط ظروف مرتبطه و تامین آب از دست رفته خلیج گرگان به دلیل تبخیر قابل‌توجه آب، کافی خواهد بود.

دکتر خوشروان: چرا از روش‌های بسیار کارامدتر و ارزان‌تر برای نجات خلیج گرگان استفاده نشده است؟ برای مثال انتقال آب دریا به خلیج گرگان از طریق یک خط لوله یا کانال ایمن در ناحیه مرکزی شبه جزیره میانکاله که از شرایط مورفولوژی بسیار مناسب‌تری برخوردار است؟

دکتر جندقی: نخست آنکه باید آسیب‌های فیزیکی به منطقه حفاظت شده شبه‌جزیره میانکاله به حداقل رساند. بر این اساس در مناسب‌ترین و کوتاه‌ترین فاصله ممکن میان سواحل خلیج گرگان و دریای خزر، کریدوری برای عبور سه خط لوله با قطر حدودی 1 متر در نظر گرفته شده که بعدا می‌تواند با پوشش خاک و گیاه منطقه پنهان شود. دوم محل آبگیری از دریا باید در عمقی باشد که در عین جلوگیری از هزینه‌های هنگفت ناشی از رفتن به عمق‌های بالا، در عمق مناسبی قرار گیرند که سیستم انتقال آب بتواند حداقل برای 30 سال تامین‌کننده آب لازم برای خلیج گرگان باشد. در پایان موقعیت آب خروجی به گونه‌ای در نظر گرفته شده تا در عین دوری از هرگونه آبشستگی ناشی از دبی بالای آب خروجی، بتواند با توزیع مناسب اختلاط آب به ارتقای کیفیت آب کمک کند. (طراحی‌های سیستم تغذیه آب به سازمان بنادر تحویل شده است).

دکتر خوشروان: هرچند شما به عدم آسیب فیزیکی به ساختار محیط زیست آشوراده اشاره کردید، اما ما معتقدیم که احداث دایک‌ها و توزیع رسوبات ماسه‌ای موجود در کانال و دریا روی مارش شور سبب از بین رفتن این زیستگاه مهم می‌شود.

در پایان تاکید می‌کنم انجمن مهندسی سواحل و سازه‌های دریایی معتقد است اکتفا به نتایج مطالعات کوتاه‌مدت و موردی و مدل‌های پیش‌بینی که با عدم قطعیت همراه است توجیه مناسبی برای اجرای عملیات نیست. بنابراین قضاوت را به عهده مخاطبان و زمان خواهیم سپرد تا واقعیت‌ها روشن شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *