رسانه اقتصاد ترابری ایران

گردشگری

یکشنبه, 4 تیر 1402
مسئولان دولتی هیچ تدبیری برای مقابله با ایران‌هراسی در چنته ندارند؛

خواب سنگین صاحبخانه!

رزق ما با پای مهمان می‌رسد از خوان غیب/ میزبان ماست هر کس می‌شود مهمان ما- این بیت از صائب تبریزی، شاهدی است بر این مدعا که از قدیم‌الایام ایرانیان مهمان را حبیب خدا می‌دانستند که با خود رزق و روزی و برکت به خانه می‌آورد. از این رو، می‌کوشیدند تا در حد توان،‌ بهترین بزم را پیشکش مهمان خود کنند اما سال‌هاست که بساط پذیرایی ایرانیان ناقص و ناجور شده،‌ چراکه این نگاه مهمان‌دوستی دست‌کم در میان دولتمردان ما به فراموشی سپرده شده است. حاکمان این بلاد گویی به‌عمد خود را به خواب زده‌اند تا از یاد ببرند آبادانی این سرزمین از گرمای حضور مشتاقانه گردشگری بود که با کوله‌باری از خاطره و لبخند ایران را ترک می‌کرد و برایمان سبدی از سرمایه برجای می‌گذاشت؛‌ اما در وانفسایی که ما زحمت مهمان‌داری را از دوش خود برداشته‌ایم، رقیب بیکار ننشسته و هر روز با تردستی‌ها و ترفندهای گوناگون آوازه ایران را به بی‌اعتباری می‌کشاند و در این میان،‌ گویی ما فقط بهر تماشای جهان آمده‌ایم! حرمت‌الله رفیعی، رئیس انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران یکی از فعالان صنعت گردشگری است که همواره صدای اعتراضش بلندتر از دیگر هم‌صنفانش بوده است. او ضمن انتقاد از عملکرد ضعیف مسئولان در برابر تبلیغات منفی علیه ایران، برای زنده نگه‌داشتن گردشگری خارجی، تمرکز بر کشورهای همسایه را پیشنهاد می‌دهد و می‌گوید ده کشور همسایه می‌توانند بازار هدف اصلی ما باشند.

ترابران: اگر نگاهی به وضعیت گردشگری کشورهای همسایه داشته باشیم، میبینیم که بعد از فروکش کردن شیوع ویروس کرونا، توانستند کاهش رونق گردشگری خود را جبران کنند، اما ما بعد از ماجرای کرونا درگیر یکسری مسائل سیاسی، اقتصادی و رویدادهای اجتماعی دیگر شدیم که همچنان ادامه دارد و درباره امسال هم پیشبینیهای مثبتی وجود ندارد. به نظر شما، حوادث سال گذشته تا چه اندازه روی ورود گردشگر خارجی به کشور تاثیر داشته است؟

گردشگری جزء معدود صنوفی است که با هر تلنگری آسیب می‌بیند. همان‌طور که اشاره کردید، صنعت گردشگری بعد از واقعه کرونا طبیعتاً آسیب جدی دید، اما در ایران آسیب مضاعفی به آن وارد شد که به سیاست‌گذاری‌های نادرست دولت برمی‌گردد. خاطرم هست یکسالی از کرونا گذشته بود که به درخواست بنده از وزیر وقت گردشگری خواستیم که با هم سفری به ترکیه داشته باشیم تا آقای وزیر از نزدیک وضعیت گردشگری را به‌خوبی بررسی کند. در اوج کرونا گردشگری در کشور ترکیه فعال و دروازه‌های ورودیِ کشور ترکیه به روی گردشگران ملل مختلف دنیا باز بود. درست است که کرونا آسیب زده بود، اما مسئولان آنها بلد بودند از این تهدیدی که رخ داده، به بهترین نحو ممکن استفاده کنند. یک کشور تهدید را به فرصتی در جهت ریل‌گذاری برای آینده تبدیل و کشور دیگر فرصت‌سوزی می‌کند.

من در زمان کرونا به کرّات عرض می‌کردم که گردشگری عامل شیوع بیماری کرونا نیست. ما در هیچ‌یک از مراکز اقامتی گردشگری ندیدیم که پروتکل‌هایی که دولت‌ها وضع می‌کردند رعایت نشود؛ برعکس، این متولی بهداشت و درمان بود که نتوانست در مراکز درمانی خود شیوع این بیماری را کنترل کند. بعد دولت می‌گفت که باید گردشگری را تعطیل کرد و توپ را در زمین گردشگری انداخت. به هر حال، هر چه بود گذشت و تقریباً یک سال از تب بیماری کرونا گذشته است (هرچند ریشه‌کَن نشده است).

اما اینکه بگوییم کشورهای دنیا بعد از همه‌گیری کرونا توانستند تا حدودی آسیب‌های ناشی از آن را جبران کنند، جفا در حق آن کشورهاست! اتفاقاً باید بگویم که کشورهای توریست‌پذیر در زمان کرونا آسیب‌شناسی کردند که چه جایگاهی داشتند تا پس از آن به کارشان سرعت بدهند؛ نمونه‌اش همین کشور همسایه شمالی ترکیه در سال ماقبل کرونا قریب به 40 میلیون گردشگر و سال مابعدِ کرونا 51 میلیون گردشگر ورودی داشت؛ یعنی یک رشد فزاینده که توانست مشکلات زمان کرونا را هم جبران کند. متأسفانه ما نه قبل از دوره کرونا و نه بعد از آن، در جایگاه مناسبی از این نظر قرار نداشتیم. این موضوع باید به‌طور دقیق علت‌یابی و آسیب‌شناسی شود.

واقعیت این است که وقتی صنعت گردشگری آسیب دید، بسیاری از نیروهای کارآمد که تجربیات ارزشمندی در این خصوص داشتند، از این بخش خارج شدند و به این نتیجه رسیدند که دیگر اینجا جای کار نیست و اگر قرار است دوباره از نقطه صفر شروع کنیم‌، بهتر است در جای دیگری از نقطه صفر شروع کنیم. بخش دیگری هم که ماندند، به این دلیل بود که نمی‌توانستند برای خودشان شغل دیگری پیدا کنند. چاره‌ای نداشتند و توانشان در همین اندازه بود؛ پس از غائله کرونا هم رخوتی در وجودشان ایجاد شده که به‌سختی می‌توانند این چرخ را مجدد به گردش دربیاورند و انگیزه لازم هم برایشان وجود ندارد؛ ضمن اینکه کشمکش‌های سیاسی در سال گذشته نیز مزید بر علت شد تا ورود گردشگر سخت‌تر شود.

من به ایرلاین‌ها می‌گویم شما از این صنعت ارتزاق می‌کنید و مبالغ کلانی سود می‌برید. حق ندارید با ادبیات قلدرمآبانه هم جیب مردم را خالی کنید و هم روبه‌روی آنها بایستید و بگویید چه بخواهید و چه نخواهید همین است

البته من راجع به این موضوع نقد دارم. طی اتفاقاتی که از شهریورماه سال گذشته شروع شد و رفته‌رفته ادامه پیدا کرد، واقعاً چه کسانی باعث شدند تا توریست ورودی ما کم شود؟ واقعیت این است که به‌محض این‌که این اتفاقات شروع شد کشورهای اروپایی موضع گرفتند و بلافاصله اتباعشان را فراخواندند و تلاش کردند آتش اختلافات را شعله‌ورتر و چرخ اقتصادی کشور را کُند کنند. من آدمی سیاسی نیستم، یک بنگاه اقتصادی دارم و نماینده یک تشکل صنفی که ماهیتاً غیرسیاسی است، بنابراین نگاهم یک نگاه عام‌المنفعه است و عموماً در صحبت‌هایم به منافع ملی توجه کرده‌ام نه اینکه به کدام مدیر، مسئول یا وزیر برمی‌خورد. من واقعاً معتقدم که در این شرایط کشورهای اروپایی با ما عناد کردند، مگر از بین کشورهای اروپایی همین فرانسه تظاهرات‌های سنگین نداشت؟ چرا به آن نپرداختند؟ دقیقاً در همان ایام در آمریکا دانش‌آموزان یک مدرسه را به رگبار بستند، چرا به آن پرداخته نشد؟ در همان ایام کارکنان لوفت هانزا اعتصاب کرده و مردم را جابه‌جا نکردند، چرا به آن نپرداختند؟…

با توجه به این عناد، باید دولت هوشیارانه‌تر عمل می‌کرد و جلوی تبلیغات منفی را می‌گرفت که نگرفت و بیشتر به آن دامن زد. اتفاقی که رخ داد، جفای بدی بود، اما اگر آن روز آن مسئول محترم در رسانه ملی و رسانه‌های عمومی با ادب از اتفاقی که رخ داده عذرخواهی می‌کرد، هیچ وقت این فضای ملتهب در جامعه ایجاد نمی‌شد.

دیروز در جایی بودم که صحبت از پکیج سفر ارزان بود، گفتم خدا نکند که سفر ارزان جا بیفتد، حق مردم ایران این نیست که این‌قدر سخیف با آنها رفتار کنید و به دنبال خدمات کمتر و بی‌کیفیت‌تر ولی ارزان‌تر برویم. نباید در حق مردم اجحاف شود. بلیت هواپیمایی که باید به فرض مثال دو میلیون تومان باشد، نباید 5 میلیون تومان فروخته شود، برای هتلی که باید x ریال باشد، دو برابر نگیرید. به‌زعم من پکیج سفر در ایران کلاً گران است، چه برای توریست ورودی و چه برای هموطن‌های خودمان که حقشان این نیست.

من وظیفه دارم که این واقعیت‌ها را بگویم. به ایرلاین‌ها می‌گویم شما از این صنعت ارتزاق می‌کنید و مبالغ کلانی سود می‌برید. حق ندارید با ادبیات قلدرمآبانه هم جیب مردم را خالی کنید و هم روبه‌روی آنها بایستید و بگویید چه بخواهید و چه نخواهید همین است. شما با تسهیلات عمومی این امکانات را گرفته‌اید و این بنگاه‌های اقتصادی را راه انداخته‌اید و الان برای مردم گردن‌کشی می‌کنید. رسانه‌ها اگر می‌خواهند از حقوق مردم دفاع کنند، بروند و بررسی کنند که همه اینها قبل از اینکه وارد این حرفه (ایرلاین‌داری) شوند، چه جایگاه اقتصادی داشتند و الان کجا هستند! اکنون هم که می‌خواهند بلیت هواپیما را 100 درصد افزایش بدهند، در حالی که با همین قیمت‌ها هم سود کلان می‌کنند.

 

ترابران: در شرایط حاضر و با توجه به بیاعتمادی گسترش یافته درباره امنیت پایدار در ایران، بازارهای هدف ما برای جذب گردشگر خارجی کدام کشورها هستند؟

دولت در تمامِ ادوار گذشته برای ورود گردشگر در نمایشگاه‌هایی مانند ITB برلین، WTM لندن، FITUR اسپانیا،BIT  میلان و… هزینه صرف می‌کرد، چون این تصور وجود داشت که گردشگر ورودی از این کشورها است‌، در حالی که بیش از 50 درصد گردشگر ورودی ما از کشور عراق بوده است، بعد از عراق می‌توانم بگویم کشور آذربایجان و سپس ترکیه. خاطرم هست سال‌های 96 یا 97 به یک مجموعة علمی دانشگاهی پروژه‌ای سفارش دادیم تا بازارهای هدف گردشگری را رصد کنند. آن سال براساس مطالعات میدانیِ خارج از صنعت گردشگری و در محیط کاملاً علمی و دانشگاهی، پژوهشگران 10 بازار هدف برای ما را عراق، ترکیه، آذربایجان، گرجستان، ارمنستان، پاکستان، افغانستان، کشورهای حوزه خلیج‌فارس و عمان ارزیابی کردند و یازدهمین بازار هدف یکی از کشورهای اروپایی شد که آلمان بود.

طبق یک آمار دقیق، از کشورهای اروپایی، آمریکا، کانادا و انگلیس جمعاً (براساس گزارشی که از وزارت میراث فرهنگی گردشگری قبل از کرونا داشتیم) سالانه 36 هزار گردشگر ورودی داشتیم، در حالی که آمار گردشگر ورودی از کشور عمان به‌تنهایی 36 هزار گردشگر بود. حال ببینید که آیا وقتی یک عربِ عمانی به ایران می‌آید بیشتر پول بیشتری در ایران هزینه می‌کند یا یک نفر از کشورهای اروپایی؟

براساس چشم‌انداز 1404 انتظار داشتیم که 20 میلیون گردشگر وارد کشور شود، اما امروز متاسفانه تعداد گردشگران ورودی به ایران حدود 3 یا 4 میلیون نفر است

البته کشور روسیه و چین هم جزء بازارهای هدف هستند. خیلی از دوستان می‌گفتند که از روسیه چه کسی به ایران می‌آید؟! ولی مگر توریست‌ها فقط برای بی‌بندوباری و شرب خمر و کشف حجاب سفر می‌کنند؟ اینها که در کشور خودشان هم هست. اصلاً توریست برای این کارها نمی‌آید، برای بازسازی جسمی و روحی سفر می‌کند. یکی از اماکن فرهنگی و تاریخی بازدید می‌کند، یکی ساحل را می‌بیند و یکی می‌خواهد از طبیعت استفاده کند. هر کدام مقاصد خاص خودشان را انتخاب می‌کنند. هیچ‌وقت هیچ توریستی از آمدن به کشور ما پشیمان نشده و احساس ناامنی نکرده است. اتفاقاً گله دارند که چرا از خودتان دفاع نمی‌کنید؟ ما نگران بودیم که می‌خواهیم به ایران بیاییم.

این حرف توریست‌های روس و چین نیست، خدا گواه است که یکی از بازارهای هدفی که خودم فعال کردم و پای آن ایستادم و الان هم این کار را انجام می‌دهم، افغانستان است. افغانستانی‌ها به ما می‌گویند که چرا شما به ما نمی‌گفتید که یک کشور امن هستید؟ این حرف را یک نفر از افغانستان می‌گوید که قریب به 50 سال در آن جنگ داخلی، جنایت و غارت بوده است. احساس او این بود که کشورش امن‌تر از کشور ماست. خیلی برای ما خفت‌آور است که تا الان نتوانستیم از خودمان دفاع کنیم تا آنجا که تبعه کشوری که همه دنیا می‌دانند سالیان سال است که در آن قتل و غارت و جنایت است، دلش به حال ما می‌سوزد و می‌گوید شما چقدر کشور زیبایی دارید و من نگران بود از اینکه به ایران بیایم.

بخش خصوصی که نمی‌تواند برای مقابله با این تبلیغات منفی هزینه کند. ما مدام چوب ایران‌هراسی را می‌خوریم. دولت باید این فضا را باز کند و از ایران و ایرانی دفاع کند، اما به این موضوع اصلاً توجهی ندارند، لااقل اجازه بدهید توریستی که به کشورمان می‌آید خودش ایران را معرفی کند. سوءظن‌ها و محدودیت‌ها را کنار بگذارید و تصدی‌گری را واگذار کنید.

 

ترابران: به نظر شما، دلیل تصدیگری شدید دولت و میدان ندادن به بخش خصوصی در بخش گردشگری چیست؟

نمی‌دانم این تصدی‌گری که در اختیار گرفته‌اند چه دارد که رها نمی‌کنند، در حالی که توان مدیریت این کار را هم ندارند. برخلاف وزارتخانه‌های دیگر، در وزارت گردشگری، اجرا دست بخش خصوصی است. دولت اصلاً حق ندارد اجرا کند، نه توان آن را دارد و نه دانشش را.

البته به نظر من، این حمیت در مدیران بالادستی یعنی از وزیر به بالا هست، اما متاسفانه از سطح وزیر به پایین از واگذاری تصدی‌گری دل‌نگران هستند. چرا؟ چون می‌ترسند قدرتشان تضعیف شود. مسئولان دولتی باید باور داشته باشند که حقوق‌بگیر هستند و اصلاً حق دخالت ندارند. چنانچه این اتفاق بیفتد به دوستان قول می‌دهم که ظرف کمتر از 6 ماه شاهد نتایج مثبت آن باشند. براساس چشم‌انداز 1404 انتظار داشتیم که 20 میلیون گردشگر وارد کشور شود، اما امروز متاسفم که بگویم که پس از همه‌گیری کرونا، تعداد گردشگران ورودی به ایران حدود 3 یا 4 میلیون نفر است.

ما می‌توانیم در این ارقام تغییر ایجاد کنیم. درخواست ما از آقای وزیر این است که از بدنه وزارتخانه متبوع خود بخواهد و مدیران میانی هم کمک کنند تا بخش خصوصی به کمک دولت صنعت گردشگری را از شرایطی فعلی نجات دهد. خود ما هم خسته شدیم که این‌قدر گفتند عایدات صنعت گردشگری می‌تواند حتی بیشتر از نفت و امثالهم باشد، این‌قدر این حرف نخ‌نما و تکراری شده که از بیان آن منزجر هستم، اما بیایید و باور کنید. باور کنید که می‌توانیم با سرعت و تا همان سال 1404 به هدف 20 میلیون گردشگر ورودی برسیم.

 

ترابران: یکی از مظاهر عقبماندگی و ناکارآمدی ما در صنعت گردشگری این بود که علیرغم همه شعارها و ادعاها، در ایام جام جهانی نتوانستیم حتی یک گردشگر از قطر به ایران جذب کنیم.

به نمونه خوبی اشاره کردید. جام‌جهانی یک رویداد ورزشی است که کاملاً جنبه گردشگری دارد و می‌تواند تبلور اوج سیاست و کاردانی هم باشد. در همین جام جهانی حقیقتاً من قطر را به‌عنوان برنده واقعی دیدم. کشور قطر در تاریخ جام جهانی‌، تنها میزبانی بود که به‌عنوان اولین تیم بازنده معرفی و از گردونه رقابت خارج شد، اما به نحو احسن از موقعیت‌های دیگر خود – هم از جنبه اقتصادی، هم اجتماعی و هم فرهنگی – استفاده کرد. اگر مدعی مسلمان بودن است، این را با تلاوت قرآن در داخل زمین سبز نشان داد. رئیس فیفا سه ساعت در جهت منافع مسلمانان صحبت کرد و اینکه که ملل دنیا و اروپایی‌ها باید از مسلمانان عذرخواهی کنند و… این خیلی حرف است!

در نهایت هم سیل گردشگر هنوز در کشور قطر وجود دارد، قطری که حتی نمی‌توانم آن را به لحاظ وسعت با یکی از جزایرمان مقایسه کنیم، اما ببینید که چه عملکردی دارد. از قطر که بگذریم‌، به عربستان می‌رسیم که زیربنای گردشگری ندارد و فقط یک کشور کاملاً بسته از نظر مذهبی و زیارتی است، اما چه اتفاقی رخ داده که یکباره دروازه‌هایش را به روی گردشگران باز کرده و از نعمت گردشگری بهره‌مند می‌شود؟! عربستان برای جام جهانی اعلام کرد که هر کسی هایا کارت داشته باشد، می‌تواند با همان کارت که ویزای کشور قطر بوده از کشور ما هم بازدید داشته باشد.

نباید در حق مردم اجحاف شود. به‌زعم من پکیج سفر در ایران کلاً گران است، چه برای توریست ورودی و چه برای هموطنان خودمان که حقشان این نیست

من از 6 یا 7 ماه پیش از جام جهانی به کرّات گوشزد کردم که رفتارتان درست نیست و 6 ماه بعد باید از تمام حرف‌هایی که می‌زنید در پیشگاه مردم عذرخواهی کنید. در تمام مصاحبه‌های قبل و بعد از جام جهانی در جلسات متعدد که داشتیم، گفته‌ام که قطر برنده واقعی این جام جهانی و ما بازنده واقعی بودیم که نتوانستیم یک نفر را به کشور جذب کنیم و در این مدت به مردم دروغ گفتیم. آمریکا، قطب اول اقتصادی جهان، بیشتر بهره‌برداری مالی خود را از صنعت گردشگری می‌برد. ژاپن یکی از قطب‌های بزرگ اقتصادی جهان است که امسال می‌گوید من لغو روادید می‌کنم‌، از 10 کشور شروع کرده و وعده داده که در ادامه بقیه کشورها را هم لغو روادید می‌کند تا بتواند از صنعت گردشگری بهره‌مند شود، چون اینها به اهمیت اقتصاد گردشگری باور دارند. متاسفانه ما فقط شعار می‌دهیم و طبیعی است که در جایگاه بسیار بدی هم قرار بگیریم.

البته بخش خصوصی هم رخوت دارد و سخت به میدان می‌آید، مدام دنبال دیده شدن در انجمن یا تشکل‌هاست. در حالی که اصلاً نیازی به دیده شدن نیست، باید کار کنند و درآمد کسب کنند. من از بخش خصوصی خواهش می‌کنم که به میدان بیایند و در برابر ناملایمات بایستند. بخش خصوصی باید بالغ و مطالبه‌گر باشد. اکنون معدود دفاتری که مانده‌اند عایدات خوبی دارند، شما هم بیایید و در کنار آنها قرار بگیرید، دولت هم کمک کند تا ان‌شاءالله بتوانیم که از این پیچ خطرناک و رخوتی که صنعت گردشگری را فراگرفته، عبور کنیم.

این نوید را می‌دهم که بازارهای هدف جدیدی ایجاد شده‌اند، از پاکستان گردشگری ورودی داریم، قبلاً از افغانستان پروازی نداشتیم، اما امروز هفته‌ای بالغ بر ۱۵ پرواز از افغانستان (افراد متمول و تحصیلکرده افغانی) به ایران می‌آیند. از چین و روسیه هم گردشگران خوبی به ایران می‌آیند. با عربستان هم در حال بستن قرارداد هستیم.

معنای حرفم این نیست که چشم بر گردشگر اروپایی ببندیم چراکه حتی اگر یک توریست هم از هر جا بیاوریم منفعت ماست. من می‌گویم شما هم مانند خودشان رفتار کنید و فعلاً روی بازارهای دیگر متمرکز شوید. ما با همین شرایط هم در مهر و آبان سال گذشته تقریباً حدود 300 تا 350 هزار نفر در هر ماه گردشگر ورودی داشتیم که عموم آنها از بازارهای هدف جدید بودند.

 

ترابران: درباره وضعیت اینترنت و فیلتر شدن شبکههای اجتماعی، آقای ضرغامی صحبت عجیبی داشتند و گفتند سیمکارت بدون فیلتر به گردشگران خارجی میدهیم که اگر احیاناً دستگیر شدند بتوانند به خانوادههایشان خبر بدهند. جدا از این اظهارنظر که گویی دستگیری توریست در ایران به عرفی تبدیل شده که حالا باید فکری به حال آن کرد، نظر شما درباره ارائه سیم‌کارت بدون فیلتر به گردشگران خارجی چیست؟

نکته شما کاملاً درست است، اما من می‌خواهم از منظر دیگری به این اظهارنظر نگاه کنم. اگر امروز گردشگر خارجی سیم‌کارت بگیرد، از فردا بقیه مشاغل هم اعلام نیاز می‌کنند، نگذارید این حرکت در نطفه خفه شود. من هربار که وارد دوبی می‌شوم، وقتی پاسپورتم را می‌دهم که برایم مهر ورود بزنند، بلافاصله همراه پاسپورتم یک سیم‌کارت با اینترنت رایگان در اختیارم قرار می‌دهند. این سیم‌کارت مختص چه کسی است؟ گردشگر.

دنیا از این طریق برای صنعت گردشگری کار می‌کند، اما من نمی‌توانم برای گردشگر سیم‌کارت بگیرم. می‌گویند باید گذرنامه و شناسنامه‌تان را ببینیم و بعد هم هفت‌خوان رستم را رد کنید. ما باید از دنیا الگو بگیریم و این کار را انجام بدهیم. اگر این کار شروع شود، شک نکنید که حتماً چنین سیم‌کارتی به بقیه شهروندان هم داده خواهد شد. یعنی وقتی به توریست داده می‌شود این توریست لیدر دارد، لیدرش بلافاصله می‌گوید من هم نیاز دارم، فعالان صنعت گردشگری هم می‌گوید به او داده‌اید، ما هم نیاز داریم، شمای خبرنگار می‌گویید من هم نیاز دارم و این تقاضاها تسری پیدا می‌کند. بالاخره رفته‌رفته باید از یک جا فیلترزدایی را شروع کرد تا فضای جامعه باز شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *