دیوارهای دولتسرای ما ایرانیان، پرنقش و نگار است، اما هستند دلواپسانی که از هراس ورود مهمان ناخوانده یا به چشم آمدن دعواها و اختلافات فزاینده بین اهالی خانه، پردهها را کشیده، پنجرهها را تخته کرده، در را به روی هیچ بیگانهای باز نمیکنند، غافل از آنکه «خراب مملکت از دزدان خانگی است». شاید اگر اسیر توهمات، کجاندیشیها و بیدرایتیها نبودیم و اختلافات داخلی دامنه بینالمللی پیدا نمیکرد، به عاقبتی دچار نمیشدیم که گوشهای بنشینیم و نظارهگر مبهوت و حسرتزده پیشرفت همسایگان باشیم. در مصاحبه با علیاکبر عبدالملکی، رئیس کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی ایران و رئیس اتاق بازرگانی سنندج، به مسائل روز صنعت گردشگری بهویژه پیامدهای توافق اخیر ایران و عربستان پرداختهایم. او معتقد است تشکیل فدراسیون گردشگری میتواند با تجمیع ظرفیتهای فعالان این بخش موجب یکدست و یکصدا شدنشان باشد و ابزار قدرتی در برابر تصمیمات نسنجیده حاکمیت برایشان فراهم آورد.
ترابران: پس از اخبار مربوط به بهبود روابط ایران و عربستان و توافق دوجانبه در زمینه رفع محدودیتهای سیاسی در ورود گردشگران، این امیدواری به وجود آمده که گردشگران بسیاری از عربستان و کشورهای حوزه خلیجفارس بهویژه در زمینه گردشگری زیارت و سلامت به ایران سفر کنند. ارزیابی شما از بهبود مناسبات ایران و عربستان پس از 7 سال تیرگی روابط چیست؟
بله، خوشبختانه نگاه دولتمردان تغییر کرده و در دو ماه اخیر، تلنگری به آنها خورده مبنی بر اینکه باید نگاه ویژه فرامرزی داشته باشند. به همین دلیل، اولین استارت تغییر دیپلماسی را با عربستان زدند که حکم پدرخوانده کشورهای عربی را دارد، به همین دلیل نیز اکنون کویت، بحرین، امارات و عمان هم چراغسبز نشان دادهاند و در حال بهبود روابط خود با ایران هستند و برای بازسازی و گسترش روابط اعلام آمادگی کردهاند.
در اینجا، هم بحث صادرات و واردات و هم روابط دیپلماتیک مطرح است. البته از تمام اینها مهمتر بحث گردشگری و برقراری پرواز بین این کشورها است. ما بهعنوان بخش خصوصی، طی سالهای متمادی به مسئولان گوشزد کردهایم که اگر واقعا میخواهند صنعت گردشگری ما رونق پیدا کند و گردشگران خارجی وارد ایران شوند، باید روابط دیپلماتیک خود را با تمام دنیا بهبود ببخشند، تمام کشورها را دوست خودشان ببینند و با تمام دنیا آشتی کنند، چون که اگر این اتفاق نیفتد، هیچ گردشگری وارد ایران نمیشود.
خوشبختانه اتفاقات مثبتی در حال رخ دادن است و این رفت و آمدهای توریستی باعث تبادل فرهنگهای بومی و محلی، مثل زبان و گویش یا آداب و رسوم و پوشش میشود، اما در عین حال نگرانیهایی هم وجود دارد که بیشتر به بحثهای اخیر در زمینه پوشش بازمیگردد، حتماً شما هم در جریان اخبار هستید که بهتازگی اماکن تفریحی و توریستی را تحت فشار شدید قرار دادهاند و آنها را فقط بهدلیل افتادن یک شال پلمب میکنند. این مسئله برای بنده اصلاً قابل قبول نیست و نگرانم که در آینده برای اقامتگاههای بینراهی، هتلها یا یک مرکز بومگردی که با سختیهای بسیار راهاندازی شده چه اتفاقی خواهد افتاد.
کشور ترکیه هنر کرده که بدون داشتن نفت و منابع زیرزمینی، سال گذشته بهاندازه یک سال فروش نفت ایران درآمد جذب توریست داشته است.
همانطور که میدانید ما حدود سه سال درگیر مسئله تعطیل شدنهای مداوم و گسترده بهعلت همهگیری کرونا بودیم، اما حالا که این صنعت در حال بهبودی دوباره است و سرمایهگذاران میخواهند تمام هزینههایی را که در طول این چند سال صرف کردهاند جبران کنند و آن مجموعه را به امید رونق دوباره دایر نگه داشتهاند، بار دیگر بهدلیل اتفاقات بسیار طبیعی و مسائل پیش پا افتاده، کسبوکارشان در معرض خطر قرار گرفته است.
از جهت دیگر، بعد از تمام این تلاشها و زحمات دیپلماتیک، چنین اتفاقاتی موجب میشود علاقهمندان و گردشگران خارجی که قطعاً پیش از سفر نگاهی به وقایع داخلی کشور ما دارند، وقتی متوجه شوند که ما به اقامتگاهها و مجموعههای تفریحی و توریستی کشور خودمان رحم نکرده و آنها را بهعلت اتفاقات ساده پلمپ میکنیم، به این فکر بیفتند که پس در چنین کشوری با گردشگران خارجی چه رفتاری خواهد شد؟! باید توجه داشت که تمام این برخوردهای ناشیانه بازتاب گسترده بینالمللی دارد، ضمن اینکه مردم خودمان هم دیگر بیش از این برخوردهای سلبی را برنمیتابند.
ترابران: همانطور که اشاره کردید ما در شرایط بغرنجی قرار داریم و با تورم بیسابقه، کمبود شغل، مهاجرت گسترده نیروهای متخصص و… مواجهیم، بنابراین تندرویهای اخیر و تبلیغات منفی و فراگیر جهانی درباره ایران، نفس صنعت گردشگری فعال را هم تنگتر خواهد کرد.
بله،. بالغ بر دوازده سال است که بنده در اتاق بازرگانی ایران بهعنوان نماینده بخش خصوصی فعال هستم و تمام این موارد را طی سالهای متمادی مطرح کردهام. من خودم از یک خانواده مذهبی هستم، ولی اعتقاد دارم که جامعه باید آزاد و آزاداندیش باشد و اگر محدودیتها کمتر شود، بهسرعت اتفاقهای فوقالعادهای رخ خواهد داد.
ما مبحثی داریم به نام نافرمانی مدنی، اگر زور و اجبار در مورد هر کدام از ما اعمال شود، طبیعتاً شاهد سرپیچیهایی به نشانه مقابله و اعتراض خواهیم بود. برای مثال، هفته گذشته، در هتل اسپیناس حضور داشتم و مراسمی داشتیم که یک هیئت بلندپایه شامل تجار و بازرگانان از کشور عمان آمده بودند. در گوشهای از هتل نوشته شده بود «انتظامات» به آنجا مراجعه کردم و از خانم محجبهای که در آن محل حضور داشتند سوال کردم کار شما چیست؟ و ایشان جواب دادند بنده راهنمایی میکنم و اگر افرادی روسری به سر ندارند، تذکر میدهم که لطفاً رعایت کنید. بنده گفتم آیا این واقعاً صحیح است؟ مگر اینجا پاسگاه یا کلانتری است؟ لطفا این کلمه را بردارید، ولی ایشان گفتند به ما اجبار شده است که در هتلها این واژه انتظامات حتماً وجود داشته باشد.
میدانید چنین برخوردهایی چقدر جنبه تخریبی و بار روانی منفی ایجاد میکند؟ در صورتی که در این هتلها تعداد بسیاری افراد خارجی شامل شهروندان چینی و روسی اقامت دارند که خود ایشان به شکل کامل حجاب را رعایت میکنند و حتی از دید آنها این حجاب بسیار زیبا است. بنده این را ده سال پیش نیز گفتهام، ما نباید از اصطلاح تهاجم فرهنگی استفاده کنیم، ما باید بهعنوان کشور اسلامی، فرهنگ غنی ایرانی – اسلامی را به شکل نامحسوس و با زیبایی تمام تبلیغ کنیم تا هر توریستی که وارد ایران میشود بهجای یک روسری، ده روسری با خود به سوغات ببرد.
ادعای حمایت از توسعه گردشگری با رفتارهای بازدارنده همخوانی ندارد. حتی وزیر گردشگری هم میگوید من از وضعیتی که درباره حجاب به وجود آمده ناراضی هستم و این روش پلمب کردن صحیح نیست، ولی حرف او تاثیری ندارد
اینها موضوعاتی است که ما متاسفانه نتوانستهایم از نظر فکری و فرهنگی روی آنها کار کنیم. مثل این است که از ترس دزد، در مغازه را ببندیم. اینکه از پول فروش نفت، هزینههای کشورداری را بپردازیم، افتخاری ندارد، کشور ترکیه هنر کرده که بدون داشتن نفت و منابع زیرزمینی، سال گذشته بهاندازه یک سال فروش نفت ایران درآمد جذب توریست داشته است. آن وقت در ایران که فقط یک استان آن یعنی استان کردستان، سرشار از معادن طلا و مس است، مردم روزبهروز فقیرتر میشوند. خلاصه کلام اینکه، ادعای حمایت از توسعه گردشگری با این رفتارهای متناقض و بازدارنده همخوانی ندارد و باعث تضعیف چندباره گردشگری میشود. ببینید! از بین مسئولین وزیر گردشگری میگوید من هم از وضعیتی که درباره حجاب به وجود آمده ناراضی هستم و این روش پلمب کردن صحیح نیست و نباید این اتفاق بیفتد، ولی حرف او هم تاثیری ندارد، چراکه تصمیمگیرندگان واقعی در جاهای دیگر نشستهاند.
بنده بارها گفتهام، ما حکمرانی واحدی در توسعه صنعت گردشگری نداریم. هر فردی یک سازی میزند، برای مثال جناب آقای علمالهدی در مشهد صحبتی میکنند، فرد دیگری در قم حرفی میزنند و ناگهان اتفاقی میافتد که مردم را تحریک میکند و فضای ملتهبی در جامعه ایجاد میشود.
ترابران: با توجه به اشارهای که درباره آقای ضرغامی داشتید، عملکرد ایشان را در مدت حضور در وزارت گردشگری با تمام حواشی پیش آمده، چقدر موثر میدانید؟
من قبل از اینکه ایشان مشغول به فعالیت در این صنعت شوند، نسبت به انتخاب ایشان خوشبین بودم. اسم او را شیخالرئیس یا شیخالوزرا گذاشته بودند که یعنی یک سر و گردن از تمام وزرا بالاتر هستند، چون ده سال کار رسانه (صدا و سیما) انجام داده بودند، در زمینه گردشگری هم به جرئت میتوان گفت که نود درصد کار، به بحث تبلیغات مربوط میشود، یعنی شناساندن امتیازات و برتریهای ایران به تمام دنیا. من خوشبین بودم که آقای ضرغامی میتواند جاذبههای گردشگری ایران را به تمام دنیا نشان دهد. البته تلاششان را کردند ولی به صراحت میتوان گفت تاکنون هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده است.
بنده در مصاحبههای دیگر هم گفتهام، افرادی هستند که در واقع برای انجام نشدن کارها حقوق میگیرند. این بسیار ملموس و مشخص است که فعالان بخش خصوصی چون حقوق، بیمه و مالیات پرداخت میکنند، دلسوزانه و متعهدانه کارهای خود را انجام میدهند ولی کارمندان دولتی که حقوقشان از پول نفت است، اصلا برایشان مهم نیست که وظیفه خود را انجام میدهند یا خیر. با این حال، روز به روز دولت در حال فربهتر شدن است.
ترابران: لطفا کمی هم درباره وعده راهاندازی فدراسیون گردشگری در سال جاری توضیح بدهید؟
در ابتدا باید بگویم من از بدنه 100 درصد خصوصی با شما صحبت میکنم، اما بعضی از دوستان فعال در صنعت گردشگری، در واقع جزء بازنشستههای دولتی محسوب میشوند، بنابراین همان نگاه دولتی را وارد بخش خصوصی کردهاند، برای مثال فردی کارمند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بوده و حالا بعد از بازنشستگی یک هتل یا یک آژانس مسافرتی را راهاندازی کرده است، حتی برخی افراد از نهادهای امنیتی بودهاند و اکنون یک آژانس مسافرتی یا هتل را اداره میکنند و به این شکل وارد مبحث گردشگری شدهاند، در حالی که نگاهشان هنوز یک نگاه دولتی است و با توجه به اینکه ارتباطات دولتی دارند، کارشان خیلی بهتر از ما پیش میرود.
جدا از این مسئله، میدانیم که در اتاق بازرگانی ایران 223 تشکل ثبت شده ملی وجود دارد که از این 223 تشکل، 17 تشکل به گردشگری مرتبط است و اتاق ایران سالانه به این تشکلها بودجه قابل قبولی اختصاص میدهد. در کنار تمام این تشکلها، یک کمیسیون گردشگری – تحت مسئولیت من – هم وجود دارد که تمام تشکلهای استانی در آن نماینده دارند.
حالا بنده پیشنهاد دادم که فدراسیون گردشگری ایجاد شود تا این فدراسیون تمامی این 17 تشکل و کمیسیون گردشگری را در هم ادغام کند. این فدراسیون میتواند همان بودجهای را که به آن 17 تشکل سالانه اختصاص داده میشود – یا حتی بودجه کمتری را – دریافت کند و در راستای یک هدف که آن هم توسعه گردشگری و صنایع دستی است فعالیت داشته باشد.
از زمان مطرح کردن پیشنهاد تشکیل فدراسیون گردشگری – چهار سال گذشته اما باز هم هیچ انگیزهای برای به وجود آمدن این فدراسیون به وجود نیامد، چراکه گروهی از مدیران دولتی که حالا در بخش خصوصی فعالیت دارند، با این پیشنهاد مخالفت کردند
با این حال، از زمان مطرح کردن پیشنهاد تشکیل فدراسیون گردشگری – چهار سال گذشته (که البته در این فاصله با مشکل همهگیری کرونا هم مواجه شدیم) اما باز هم هیچ انگیزهای برای به وجود آمدن این فدراسیون بهوجود نیامد. در آن زمان گروهی از مدیران دولتی که حالا در بخش خصوصی فعالیت داشتند، ابراز نارضایتی کردند و حرفشان این بود که فدراسیون یعنی چه و برای چه کاری است. بنده بارها گفتهام، ما حکمرانی واحدی در توسعه صنعت گردشگری نداریم. هر فردی یک سازی میزند، برای مثال آقای علمالهدی در مشهد صحبتی میکنند، فرد دیگری در قم حرفی میزنند و ناگهان اتفاقی میافتد که مردم را تحریک میکند و فضای ملتهبی در جامعه ایجاد میشود
بنده در جواب گفتهام دوستان ما تا یک جا جمع نشویم و هماهنگ نشویم، نمیتوانیم هیچ ادعایی داشته باشیم. بهعلاوه اینکه دولت برای ما هیچ کار مفیدی نخواهند کرد، ولی خب این توضیحات کمکی به توجیه این مدیران نکرد و متاسفانه این افراد مخالفت کردند و گفتند ما باید اتاقی تشکیل بدهیم به نام اتاق گردشگری، بنده عرض کردم اتاق گردشگری چرا؟ ما اتاق بازرگانی صنایع معادن و کشاورزی داریم، یکی از کمیسیونهای آن هم گردشگری است که این کمیسیون گردشگری میخواهد فدراسیون گردشگری راه بیندازد و شما حمایت تمام و کمال بخش خصوصی کشور را دارید. به هر حال، تمام این اختلافات باعث شد که تاکنون کار تشکیل این فدراسیون به نتیجه نرسید. اما من همچنان پیگیر هستم و اگر برای دوره بعد کمیسیون گردشگری هم در کنار عزیزان بودم، قطعاً فدراسیون را راهاندازی خواهم کرد. من کوتاه نمیآیم چه بخواهند چه نخواهند، زیرا زمانی که این فدراسیون راه بیفتد، فدراسیون تعیین میکند که چه شخصی وزیر گردشگری بشود.
ترابران: توانایی انتخاب یا پیشنهاد وزیر، ادعای بزرگی است، یعنی کارکرد اصلی فدراسیون را میتوان یک کاسه کردن تمام کسبوکارهای مربوط به گردشگری و ارتباط بیشتر و جدیتر با دولت دانست؟
ببینید تمامی اتفاقاتی که قرار است در صنعت گردشگری رخ دهد از آن پس در فدراسیون جمع میشود. این فدراسیون تنها مرجع گردشگری بخش خصوصی خواهد شد و مستقیم با وزارت گردشگری میراث فرهنگی و صنایع دستی در ارتباط خواهد بود. تمام ذینفعان گردشگری هم به خواستههای خود میرسند، زیرا ما بهجای ایشان صدای بلند خواهیم داشت و برای ایشان کار میکنیم.
خودتان شاهد هستید که چندین نوع تشکلهای عجیب و غریب ایجاد شده و جالبتر از همه اینکه بین تمام این تشکلها اختلاف است و هیچکدام به اجماع نمیرسند، در نتیجه دولت هم کار خود را میکند و میگوید وقتی شما در بخش خصوصی نتوانستید به جمعبندی برسید، من هم براساس صلاحدید خود کارها را پیش میبرم.
ترابران: به نظر شما، برای استفاده از فرصت ویژه اقبال کشورهای همسایه و بهخصوص کشورهای عربی نسبت به ایران، چه پیشنهادها و راهکارهای زودبازدهی را میتوان مطرح کرد؟
ما به حکمرانی واحد در صنعت گردشگری نیاز داریم. رئیسجمهور مالزی زمانی به همه وزرای کابینه خود اعلام کرد اولویت اصلی گردشگری است، بنابراین هر کاری که میخواهید انجام دهید، باید زیر نظر وزیر گردشگری باشد، گویی وزیر گردشگری، معاون اول رئیسجمهور است، چراکه به اهمیت گردشگری اعتقاد داشت
من اعتقاد دارم همهچیز به گردشگری ربط دارد مگر اینکه خلافش ثابت شود. یعنی گردشگری آنقدر وسیع و پیچیده است که تمام لایههای جامعه را تحت پوشش قرار میدهد. همواره گفتهام و مجدداً تاکید میکنم، تا نگاه ویژه فرامرزی و بینالمللی به صنعت گردشگری نداشته باشیم، هیچ اتفاقی نمیافتد. مورد دیگر، حکمرانی واحد در صنعت گردشگری است. کشوری مثل مالزی را در نظر بگیرید، رئیسجمهور وقت این کشور زمانی به همه وزرای کابینه خود اعلام کرد اولویت اصلی گردشگری است، بنابراین هر کاری که میخواهید انجام دهید، باید زیر نظر وزیر گردشگری باشد، گویی وزیر گردشگری، معاون اول رئیسجمهور است، چراکه اعتقاد به گردشگری داشت و با گردشگری کشورش را متحول کرد.
آقای رئیسی هم باید به تمام وزرا بگوید که در کار وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دخالتی نداشته باشند و هر کار یا تصمیمی با مشورت و صلاحدید این وزارتخانه انجام شود.
موضوع سوم، مربوط میشود به گروه دلواپسانی که نمیدانم از کجا حقوق میگیرند، اما قطعاً دلشان برای ایران نمیسوزد که هر روز یک بلوایی به پا میکندد. یک روز سفارت عربستان را آتش میزنند و یک روز از دیوار سفارت انگلستان بالا میروند و نهایتاً من و شما لطمه میبینیم و تبعات و گرفتاریهای آن نصیب تکتک مردم میشود، بدون اینکه خودشان پاسخگو باشند یا محاکمه شوند. بهراحتی کنار مینشینند تا دولت دوباره با خواهش و تمنا برود و سفارت عربستان را بازگشایی کند. اینها اتفاقات ناخوشایندی است که باید مدیریت شود. دولت در زمان کرونا دست کدام یک از این شرکتهای مسافرتی و هتلدارها و بومگردیهایی را که واقعاً ورشکست شدند، گرفت که حال به بهانههای واهی و به بهانه اعتراض گروههای سیاسی تندرو آنها را پلمپ میکند.
سلام و وقت بخیر
ما در مرز بازرگان تشريفات گمرکی خودروهای سواری توریستهای ورودی از اروپا رو انجام میدادیم که با یک تصميم گمرک ایران که تمامی خودروهای ورودی ترانزیت میبایست روی کامیون به کشور مقصد ارسال و خارج بشن ،یعنی یه توریستی که با ماشینش به همراه خانواده وارد ایران میشه باید خانوادش رو سوار بر اتوبوس و یا تاکسی کنیم و ماشین توریست رو بارگیری کنیم روی کامیون تا از ایران خارج بشه … تو کجای دنیا همچین قانونی داریم امان از تصمیمات سلیقه ای و نابجای برخی مسئولان … و ادعا جای تاسف داره و همین توریست تو کشور ترکیه چقدر حمایت میشه