سخن نخست
در باب نسیان: تأملی بر سه دهه غفلت
سرانجام، پس از سیوهفت سال، پژواک جنگ دوباره در آسمان شهر پیچید و ما را از خلسه طولانی به حقیقتی تلخ رساند: ما قومی هستیم که در هنر فراموشی، بینظیریم. نه از سر بیخردی، که از فرط اطمینان کاذب، چشم بر نشانههای آشکار میبندیم – از خشکسالی که چون تهدیدی خاموش در کمین نشسته، تا زیرساختهای نحیفی که در برابر بحرانهای آینده، بیدفاعاند.
جنگ، فرصتی تلخ آفرید؛ آینهای که کاستیهای نادیدهمانده را عیان ساخت. ما اینک در برزخی میان ترک موقت مخاصمه و سایه احتمال درگیری مجدد ایستادهایم. تابآوری نحیف و شکنندهمان، گواه روزگاری است که در آن، هیچ شکستی سنگینتر از بریده شدن رشته امید نیست.
بزنگاه
- • لجستیک بحران، خاکریز اول
- • زیر آوارهای غفلت
- • باگهای پدافند
- • سپر آسمان را محکمتر بگیرید!
- • هشدار برای مردان پس از حادثه
- • سنگرهای بیبنیان
لنگرگاه
- • مرز باریک بین امنیت و مسئولیت
- • تمنای محال یا آرزوی مستجاب
- • دستهای بسته، جیبهای خالی
ایستگاه
- • قطار بحران بر ریل سیاست
- • ساختار ناقص در برابر قطار کامل
فرودگاه
- • نشست ما؛ برخاست آنها
- • آسمان باز: بالهای بسته