زیر آوار غفلت
پدافند غیرعامل؛ پروژهای که نیست!
“پدافند غیرعامل در ایران پروژهای است که نیست.” این جمله مهدی کرباسیان، نه حرف یک منتقد ساده، که هشدار مردی است که در سختترین روزهای جنگ، گلوگاههای بسته تأمین کالا را در بنادر جنوبی گشود. دکترای مدیریت از دانشگاه پیسلی اسکاتلند، معاون وزیر اسبق صنعت، رئیس هیئت عامل پیشین ایمیدرو و دارنده نشان خدمت، امروز از پارادوکسی میگوید که قلب مسئله است: کشوری که زیر آتش توانست شبکه لجستیک خود را پابرجا نگه دارد، حالا همان شبکه را—چه در آرامش، چه در بحران—در برابر تهدیدات ابتدایی، لخت و عریان میبیند. این تناقض، محصول انحصار نگاه نظامی به مقولهای است که ماهیتاً باید علمی، بینرشتهای و فراگیر باشد.
گفتگوی اختصاصی ترابرانآنلاین با مهدی کرباسیان
در حالی که تهدیدهای ژئوپلیتیکی، حملات سایبری و اختلال در زنجیرههای تأمین جهانی، آینده زیرساختهای اقتصادی کشورها را با ابهام روبرو کرده، مهدی کرباسیان، سیاستمدار باسابقه و مدیر پیشین در صنایع سنگین ایران، هشدار میدهد که پدافند غیرعامل در ایران نه یک اولویت ملی، بلکه یک خلاء استراتژیک است. او که در دوران جنگ ایران و عراق، بهعنوان معاون حملونقل وزارت راه و ترابری و رئیس «کمیته هماهنگی حملونقل» ستاد بسیج اقتصادی کشور، سرپرستی یکی از نخستین ساختارهای عملیاتی پدافند غیرعامل در حوزه حملونقل را برعهده داشته و نقش تعیینکنندهای در آزادسازی گلوگاههای حیاتی تأمین و توزیع کالا در بنادر جنوبی کشور را ایفا کرده، اکنون با تکیه بر آن تجربه میدانی و مدیریت کلان، از غفلت جدی در این حوزه حیاتی پرده برمیدارد.
به گفته او، آسیبپذیری فرودگاهها، بنادر، سیستم بانکی و شبکههای حملونقل، تنها مختص دوران جنگ نیست، بلکه در شرایط عادی هم میتواند ضربات جبرانناپذیری به پیکره اقتصاد کشور وارد کند. کرباسیان با اشاره به رخدادهایی نظیر انفجار در بندر شهید رجایی و اختلال گسترده در خدمات بانکی، از فقدان یک سیاست منسجم و چندبعدی در حوزه پدافند غیرعامل انتقاد میکند؛ سیاستی که به باور او، همچنان در انحصار نگاه صرفا نظامی باقی مانده است.
این گفتوگو، با تکیه بر تجربه و هشدارهای صریح کرباسیان، نشان میدهد پدافند غیرعامل نه ابزار زمان جنگ، بلکه پیششرط بقا و تابآوری اقتصادی ایران در دوران بحران است؛ و فرصتی برای بازنگری در سیاستهای زیرساختی کشور. به ادامه گفتوگو میپردازیم:
پدافند غیرعامل؛ مفهومی فراتر از جنگ
در ابتدای گفتوگو، از مهدی کرباسیان خواستیم تا تعریفی روشن و کاربردی از پدافند غیرعامل ارائه دهد؛ مفهومی که بارها بر اهمیت آن تأکید کرده و آن را بخشی جداییناپذیر از امنیت ملی میداند. او در پاسخ، بر جنبه راهبردی و فرابخشی این مفهوم تأکید میکند:
«پدافند غیرعامل یعنی پیشبینیهایی برای حفاظت از زیرساختها – نه فقط در برابر جنگ، بلکه در برابر هر نوع تهدید طبیعی، سایبری یا حتی خطای انسانی. یعنی اگر حملونقل، انرژی، یا خدمات عمومی مثل آب و برق از کار بیفتد، کشور بتواند دوام بیاورد و سریع واکنش نشان دهد».
کرباسیان تأکید دارد که پدافند غیرعامل مستقیما با اقتصاد در ارتباط است، حتی اگر در ظاهر یک موضوع امنیتی بهنظر برسد: «وقتی فرودگاهها یا بنادر دچار اختلال شوند، چه بهخاطر حمله، چه زلزله یا نفوذ سایبری، تردد کالا و مسافر متوقف میشود. این یعنی آسیب مستقیم به تجارت، تولید و زندگی روزمره مردم. ما باید بهگونهای آماده باشیم که این اختلالات به بحران گسترده تبدیل نشوند».
از نظر او، پدافند غیرعامل بهجای آنکه فقط یک اقدام واکنشی باشد، باید به بخشی از سیاستگذاری اقتصادی، عمرانی و شهری بدل شود؛ چرا که هزینه بیتوجهی به آن، نهتنها امنیت، بلکه پایداری زندگی عادی شهروندان را نیز تهدید میکند.
بندر شهید رجایی؛ یک انفجار، هزار اخطار
مهدی کرباسیان در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه نبود پدافند غیرعامل چه آسیبهایی وارد کرده است، با اشاره به دو حادثهی مهم در زیرساختهای حیاتی کشور میگوید:
«اتفاقی که در بندر شهید رجایی رخ داد، یک نمونه روشن و دردناک از غفلت در اجرای اصول پدافند غیرعامل بود. انفجاری که آنجا به وقوع پیوست، دقیقا به این دلیل بود که کالاهای آتشزا و خطرناک در جایی انبار شده بودند که نباید قرار میگرفتند. عدم رعایت استانداردهای ایمنی، نداشتن تفکیک فنی محل نگهداری مواد و فقدان طراحی پشتیبان، به خسارتی منجر شد که میتوانست با چند پیشبینی ساده اصلا رخ ندهد».
کرباسیان در ادامه به مثالی دیگر اشاره میکند؛ مثالی که از جنس بلایای طبیعی مانند زلزله یا مشکلات سیستمی بانکی که اخیرا به دلیل نبود زیرساخت پدافندی، به بحرانی جدی تبدیل شد:« به دلیل اتفاقات اخیر، سیستم بانک سپه، بهعنوان یکی از بانکهای بزرگ کشور، برای ساعتها از دسترس خارج شد. دلیلش؟ نبود پیشبینی برای سرورهای پشتیبان و عدم انتقال به مراکز ایمنتر. وقتی بانک، آنهم در شرایط بحرانی، نتواند خدمات ارائه دهد، نه فقط اعتماد عمومی لطمه میبیند، بلکه فعالیت اقتصادی منطقه هم بهشدت آسیب میبیند».
او تأکید میکند که این وقایع تنها بخشی از آن چیزی است که ممکن است در مقیاس بزرگتری اتفاق بیفتد:« پدافند غیرعامل فقط برای زمان جنگ نیست. همین حوادث بهظاهر روزمره، اگر بدون آمادگی و پیشبینی باشند، مثل یک حمله تمامعیار عمل میکنند. انفجار بندر یا قطع شبکه بانکی، فقط خسارت فیزیکی یا فنی نیستند؛ اینها مستقیما به جان اقتصاد کشور ضربه میزنند».
حملونقل؛ ستون فقرات تابآوری ملی
در ادامه گفتوگو، کرباسیان به نقش زیربنایی حملونقل در چارچوب پدافند غیرعامل میپردازد؛ حوزهای که به باور او، نادیدهگرفتن آن میتواند به بحرانی فراگیر در کشور منجر شود.
مهدی کرباسیان با تأکید بر اینکه حملونقل در زمره حساسترین مؤلفههای تابآوری ملی قرار دارد، هشدار میدهد:
«حملونقل، ستون فقرات اقتصاد هر کشوری است. در ایران هم، این شبکه آنقدر حیاتی است که کوچکترین اختلال در آن میتواند تبعات گستردهای در سطح ملی ایجاد کند. اگر فرودگاهها، بنادر، راهآهن یا بزرگراههای کلیدی کشور آسیب ببینند، چه در اثر حمله، چه حادثه طبیعی یا سایبری، اقتصاد کشور دچار اختلال میشود؛ اما مسئله فقط اقتصاد نیست. در این حالت، تأمین نیازهای اساسی مردم مثل غذا، دارو و سوخت هم به خطر میافتد».
80%
جابهجایی کالا در ایران از طریق حملونقل جادهای
هرگونه وقفه، بلافاصله روی بازار مصرف و عرضه کالاهای اساسی اثرگذار خواهد بود
کرباسیان ادامه میدهد:«اگر حملونقل از کار بیفتد، اقلام غذایی به مقصد نمیرسد، دارو دیر میرسد و مسافرتها مختل میشود. مردم تحت فشار قرار میگیرند، نارضایتی عمومی بالا میرود و بحرانهای اجتماعی شکل میگیرد. اینجا دیگر فقط مسئله مهندسی یا ترافیک نیست؛ مسئله امنیت ملی است».
وقتی مدیریت بحران، نظامی میشود
بحث که به چالشهای مدیریتی در حوزه پدافند غیرعامل میرسد، مهدی کرباسیان با صراحت از یکی از نقاط ضعف اصلی در ساختار اجرایی این حوزه سخن به میان میآورد.
او معتقد است که سپردن کامل مسئولیت پدافند غیرعامل به نهادهای نظامی، اگرچه در ظاهر تصمیمی برای افزایش کارآمدی بوده، در عمل موجب شده تا نگاه غالب به این مقوله، صرفا نظامی و امنیتمحور باقی بماند.
«یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که پدافند غیرعامل کاملا در اختیار نیروهای نظامی قرار گرفته. این نگاه باعث شده همهچیز از دریچه تهدیدهای نظامی دیده شود، در حالیکه واقعیت این است که پدافند غیرعامل، یک حوزه علمی – بینرشتهای است. باید دانشگاهها، مهندسان، متخصصان انرژی، حملونقل، سلامت و ارتباطات همه وارد این میدان شوند».
او تأکید میکند که محافظت از مردم، صرفاً با استراتژیهای امنیتی ممکن نیست؛ بلکه نیاز به شناخت دقیق زیرساختها، ریسکهای طبیعی و فناوریهای روز دارد.
کرباسیان در ادامه، از تجربه اخیر کشور در مواجهه با تهدیدهای خارجی بهعنوان شاهدی بر این ناکارآمدی یاد میکند: « ما حتی در پدافند عامل هم ضعف داشتیم. در جنگ اخیر، دیدیم که آسمان ایران نتوانست آنگونه که باید پوشش داده شود. اگر سامانههای موشکی ما که بهخوبی عمل کردند و توانستند دشمن را عقب برانند، نبود، شاید امروز خسارت ما چند برابر بود. این یعنی حتی در حوزهای که نظامیها مسئول مستقیم آن هستند هم، ضعفهای جدی وجود دارد».
از نگاه کرباسیان، وقت آن رسیده که ساختار پدافند غیرعامل از انحصار نهادی خارج شود و به عنوان یک راهبرد ملی، در تعامل میان نهادهای علمی، فنی، شهری و نظامی بازتعریف گردد. او هشدار میدهد که تداوم این نگاه تکبعدی، میتواند در بحرانهای آینده، هزینههای سنگینتری به کشور تحمیل کند.
آموزش؛ نخستین دیوار دفاعی در بحران
در بخش دیگری از گفتوگو، مسئله آموزش عمومی بهعنوان یکی از ارکان مغفولمانده پدافند غیرعامل مطرح میشود. موضوعی که مهدی کرباسیان آن را نهفقط یک ضرورت، بلکه پایهایترین عنصر دفاع ملی در دوران بحران توصیف میکند.
او در پاسخ به پرسشی درباره جایگاه آموزش در مدیریت بحران، توضیح میدهد:
«آموزش، شاید از همه مهمتر باشد. کشوری مثل اسرائیل بهدلیل موقعیت خاص ژئوپلیتیکی که دارد، همواره در حالت آمادهباش است و یکی از پایههای اصلی این آمادگی، آموزش دائمی و فراگیر است. از مدارس گرفته تا رسانهها، از ارتش تا خانوادهها – همه میدانند در بحران باید چه کنند».
کرباسیان با لحنی منتقدانه به کمتوجهی ساختاری در ایران نسبت به این موضوع اشاره میکند: « ما در ایران، آموزش عمومی را بهدرستی جدی نگرفتهایم. در حالی که میتوانستیم از ظرفیت صداوسیما، آموزشوپرورش و حتی نهادهای اجتماعی برای این منظور استفاده کنیم. بسیاری از برنامههایی که امروز پخش میشوند، مخاطب چندانی ندارند. در مقابل، اگر برنامههای آموزشی ساده، کاربردی و مداوم درباره پدافند غیرعامل و مدیریت بحران پخش میشد، میتوانستیم بخشی از جامعه را آمادهتر کنیم».
نقش کلیدی زنان در مدیریت بحران
«آموزش باید در سطح خانوادهها هم گسترش پیدا کند. بهویژه برای زنان که ستون مدیریت بحران خانوادگی هستند. در بسیاری از کشورها، آموزش به مادران و دانشآموزان، جزو برنامههای رسمی دولتهاست. اما ما یا اصلاً برنامهای نداریم، یا آنقدر محدود و پراکنده عمل کردهایم که نمیتوان روی آن حساب کرد».
کرباسیان باور دارد که بدون آگاهی عمومی و آموزش سیستماتیک، بهترین زیرساختها هم در زمان بحران بهدرستی عمل نمیکنند. برای او، تابآوری ملی نه از سامانههای پیچیده، بلکه از مردم آموزشدیده آغاز میشود.
کلانشهرها، بحران بیپناهی
در ادامه گفتوگو، پرسشی درباره آمادگی کلانشهرها در برابر بحران مطرح میشود؛ موضوعی که برای شهری مانند تهران با بیش از ۱۲ میلیون نفر جمعیت، اهمیتی دوچندان دارد.
مهدی کرباسیان در پاسخ، واقعیتی نگرانکننده را مطرح میکند:
«متأسفانه نه. تهران با این حجم از جمعیت و تراکم زیرساختی، هنوز فاقد محل مشخص و تجهیزشدهای برای پناه گرفتن در زمان بحران است. یعنی حتی حداقلهای پدافند غیرعامل، که حفاظت از جان مردم در لحظات بحرانی است، در پایتخت کشور هم پیشبینی نشده است».
او تأکید میکند که این موضوع یک نقص ساده نیست، بلکه نشانهای از یک غفلت راهبردی در مدیریت شهری و ملی است. به باور او، کشور نمیتواند منتظر وقوع بحران بماند تا برای آن چارهجویی کند؛ برنامهریزی باید از قبل آماده، همهجانبه و برای همه مردم باشد.
پدافند غیرعامل، راهی برای زندهماندن
کرباسیان در انتهای گفتگو به نکتهای کلیدی تأکید میکند:
« پدافند غیرعامل یک پروژه ملی است؛ نه فقط برای مقابله با جنگ، بلکه برای حفظ ایمنی، ثبات و کارآمدی کشور در برابر هر نوع بحران. این فقط یک سازوکار دفاعی نیست؛ این هنر پیشبینی، سازماندهی و حفاظت از حیات ملی است».
جمعبندی:
گفتوگو با مهدی کرباسیان، نشان میدهد که پدافند غیرعامل در کشورمان نه یک پروژه در حال اجرا، بلکه یک خلاء استراتژیک است. از انفجار بندر شهید رجایی تا اختلال سیستم بانکی، از نبود پناهگاه در کلانشهرها تا فقدان آموزش عمومی، همه نشان از غفلتی دارد که میتواند در بحرانهای آینده، هزینههای سنگینی به کشور تحمیل کند. راهحل؟ خروج از نگاه صرفاً نظامی، ورود نهادهای علمی و تخصصی، و مهمتر از همه، آموزش مردم برای آمادگی در برابر هر نوع بحران.