1404/08/12
1404-05-24
مرداد 24, 1404
مرداد 24, 1404

بنادر ایران در سایه تهدید؛ آناتومی یک آسیب‌پذیری استراتژیک

انفجار کانتینرها در بندر شهیدرجایی و جنگ 12 روزه با اسرائیل، ضعف‌های عمیق نظام لجستیک بحران در بنادر ایران را نمایان کرد. یک کارشناس بندری در گفت‌وگو با ترابران هشدار می‌دهد که بنادر ایران به دلیل تمرکز کالاهای استراتژیک و فقدان سامانه‌های یکپارچه، در معرض تبدیل شدن به «بشکه باروت» قرار دارند. او معتقد است پدافند غیرعامل باید از یک پروژه صرفاً امنیتی به نظام مدیریتی هوشمند تبدیل شود.
تاثیر بحران جنگ در نظام لجستیک

«بحران جنگ» سنگ محکی بر عیار نظام لجستیک بحران در ایران

سنگرهای بی‌بنیان

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم اما انفجار دو کانتینر در ترمینال کانتینری بندر شهیدرجایی، جنگ 12 روزه اسرائیل و ایران و وقایعی از این دست ضعف ساختاری نظام لجستیک بحران و پدافند غیرعامل را در ایران نمایان ساخت. حالا به هر شیوه‌ای بخواهیم سعی در استتار آن کنیم، مثمر نخواهد افتاد و ممکن نخواهد بود؛ مگر با ویران ساختن ساختارها و سناریوهای کهنه، پوسیده و عقب‌مانده و سپس آبادان کردن آنها با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی، همکاری‌های بین‌المللی هدفمند و نگاه به کشورهای پیشرفته.

با همین نگرش، به سراغ یکی از کارشناسان مجرب، شناخته‌شده و باسابقه حوزه بندری و دریایی رفتیم که با توجه به حساسیت موضوع نخواست نامی از ایشان در این گفت‌وگو برده شود. او با ارزیابی تاب‌آوری و آمادگی لجستیکی بنادر ایران به‌عنوان کانون اصلی و نقطه استراتژیک ورود و خروج کالا، میزان رعایت اصول پدافند غیرعامل در طراحی و همچنین اجرای استانداردها و الزامات ایمنی بندری، نقاط قوت بنادر ایران را برشمرد و هشدارهایی درباره نقاط ضعف کشورمان در این زمینه داد و پیشنهادها و راهکارهای لازم را برای تهیه سناریوی کارآمد در این حوزه اعلام کرد. به امید آنکه اگر به حق گفته است با سخن حق جدل نکنند و در به‌کار بستن آن همت گمارند.


 با توجه به بلاخیز بودن ایران و همچنین نظر به دو بحران انفجار کانتینرها در ترمینال کانتینری بندر شهیدرجایی و جنگ 12 روزه با اسرائیل، لطفاً وضعیت لجستیک بحران و پدافند غیرعامل کشورمان را در بخش بنادر و دریانوردی ارزیابی و در صورت امکان با کشورهای دیگر (حداقل همسایگان و کشورهای هم‌تراز) مقایسه بفرمایید.

همان‌گونه که گفتید، ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی ویژه و شرایط اقلیمی و ژئوفیزیک خاص خود، یکی از مناطق به‌شدت آسیب‌پذیر جهان در برابر بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل و فرونشست است. این آسیب‌پذیری طبیعی، در کنار فشارهای روزافزون ناشی از تهدیدات انسانی نظیر تحریم‌های بین‌المللی، جنگ‌های ترکیبی، حملات سایبری و عملیات خرابکارانه، چالشی چندلایه و پیچیده را برای نظام لجستیک و پدافند غیرعامل در حوزه حمل‌ونقل دریایی کشور پدید خواهد آورد.

به این ترتیب، در سال‌های اخیر، چندین بحران را در حوزه بنادر و دریانوردی پشت سر گذاشته‌ایم؛ از حمله سایبری سال 1399 در بندر شهیدرجایی تا بحران‌هایی همچون انفجار کانتینرهای حاوی کالاهای خطرناک در ترمینال کانتینری بندر شهیدرجایی، آتش گرفتن محموله سویا در بندر امام، سانحه تصادم‌های دریایی و درگیری نظامی 12 روزه در جنوب کشور که هر کدام آزمونی سخت در خصوص تاب‌آوری و آمادگی لجستیکی کشور به شمار می‌آید. این رویدادها به روشنی نقاط ضعف ساختاری، کمبود هماهنگی بین‌دستگاهی، نقص سامانه‌های هشدار و عدم وجود رویه‌های مدون واکنش اضطراری را آشکار ساخت. این در حالی است که بررسی تطبیقی نشان می‌دهد کشورهایی با شرایط مشابه یا حتی پرمخاطره‌تر از ایران، نظیر ترکیه و امارات، با اتکا بر مدل‌های پیشرفته شبیه‌سازی، سامانه‌های فرماندهی چندلایه و شبکه‌های پشتیبانی لجستیکی گسترده فرامرزی، موفق به ایجاد سازوکارهای انعطاف‌پذیر و هوشمند در مدیریت بحران‌های دریایی شده‌اند. این کشورها نه‌تنها بر فناوری‌های نوین تکیه دارند، بلکه ساختارهای سازمانی آنها به‌گونه‌ای طراحی شده که توان پاسخگویی سریع و مؤثر را در سطوح مختلف فراهم می‌آورد.

از سوی دیگر، در ایران ظرفیت‌های ارزشمندی از جمله مرکز جست‌وجو و نجات دریایی، تجارب موفق تیم‌های عملیاتی در مواجهه با بحران‌های محلی و بدنه کارشناسی مجرب و متخصص در سازمان بنادر و دریانوردی نیز وجود دارد که می‌تواند نقطه اتکای توسعه در این حوزه باشد. این ظرفیت‌ها در سال‌های اخیر با تدوین استانداردها و الزامات ایمنی بندری، مشارکت فعال در مانورهای منطقه‌ای و همکاری محدود اما مثبت با ستاد پدافند غیرعامل، نشانه‌هایی از رشد را به نمایش گذاشته‌اند.

با این حال، باید اذعان کرد که نقشه راه پیش‌رو مستلزم تحولی بنیادین در نگرش‌ها، ساختارها و فرآیندهای موجود است. سازمان پدافند غیرعامل که می‌بایست محور استراتژیک طراحی و پیاده‌سازی سیاست‌های کلان پدافندی در حوزه حمل‌ونقل دریایی باشد، هنوز نتوانسته نقش عملیاتی و اثربخش خود را به شکل مطلوب ایفا کند. از جمله وظایف حیاتی این سازمان، طراحی سناریوهای تهدید، تعریف سطوح واکنش و تدوین چهارچوب ملی تاب‌آوری لجستیکی است که متأسفانه در این حوزه‌ها غالباً به اسناد کلی‌نگر و کم‌اثر محدود مانده و حضور فعال و مستمری در فرآیندهای تصمیم‌گیری و اجرای میدانی ندارد. این خلأ نشان‌دهنده نیاز مبرم به بازتعریف جایگاه و ساختار سازمان پدافند غیرعامل به‌عنوان نهادی تخصص‌محور و اجرایی است، نهادی که بتواند در تعامل نزدیک و هم‌افزا با دستگاه‌های تخصصی و اجرایی، معماری امنیت ملی را در عرصه لجستیک دریایی شکل دهد و مدیریت کند.

با نگاهی به تجارب کشورهای همسایه، می‌توان دریافت که بهره‌گیری از فناوری‌های دیجیتال و هوش مصنوعی در شبیه‌سازی تهدیدات، طراحی سامانه‌های فرماندهی چندلایه و انعقاد قراردادهای پشتیبانی لجستیکی فرامنطقه‌ای، بخشی از عناصر اصلی سیستم‌های نوین پدافندی آنها محسوب می‌شود. ایران نیز با تمرکز بر تغییر رویکرد از «نگاه پروژه‌ای» به «دیدگاه سیستمی و پایدار» و با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی و همکاری‌های بین‌المللی هدفمند، می‌تواند این مسیر را با موفقیت طی کند.

لجستیک بحران و پدافند غیرعامل در حمل‌ونقل دریایی کشور نه یک هزینه اضافی، بلکه سرمایه‌گذاری استراتژیک و راهبردی برای حفظ امنیت و توسعه پایدار اقتصادی کشور به شمار می‌آید. با وجود منابع انسانی توانمند و زیرساخت‌های قابل ارتقا، ایران می‌تواند با اراده مدیریتی و برنامه‌ریزی هوشمندانه، در این عرصه به جایگاه مطلوبی دست یابد.


نظر به اینکه بنادر، کانون اصلی و نقطه استراتژیک ورود و خروج کالا است، این نقاط در مدیریت لجستیک بحران چقدر کارایی دارند؟ اثرگذاری آنها در عملکرد پدافند غیرعامل چگونه است؟

همان‌طور که شما هم اشاره کردید، در لحظات بحرانی خواه ناشی از بلایای طبیعی، تهدیدات امنیتی یا ترکیبی از آنها، بنادر می‌توانند به مراکز استراتژیک و گلوگاه‌های اصلی مدیریت لجستیک بحران بدل شوند. از این منظر، آنها نقش دروازه ورود کالاهای امدادی و حیاتی، مسیر امن خروج اقلام پرخطر، ستون‌های اصلی زنجیره تأمین و هماهنگ‌کننده عملیات پیچیده بین‌دستگاهی را ایفا می‌کنند.

با این وجود، در صورتی که اصول پدافند غیرعامل به‌صورت سیستماتیک و عملیاتی در طراحی، ساخت و بهره‌برداری بنادر لحاظ نشده باشد، این نقاط استراتژیک ممکن است خود به نقطه ضعف‌هایی بحرانی تبدیل شوند؛ نه‌تنها توان پاسخ‌دهی به بحران را ندارند، بلکه تبدیل به کانون نیازمند امدادرسانی می‌شوند.

نشانه‌های امیدبخش این مسیر در اقدامات سازمان بنادر و دریانوردی قابل مشاهده است؛ از جمله ایجاد واحدهای تخصصی HSE، تدوین طرح‌های اضطراری عملیاتی، و اجرای مانورهای مشترک با نهادهای مرتبط. با این وجود، تهدیدات امروز که ترکیبی و پیچیده هستند، دیگر پاسخگوی ساختارهای واکنش سنتی و منفرد نیستند.


در حال حاضر، کارنامه عملیاتی و مدیریتی بنادر در حوزه لجستیک بحران و پدافند غیرعامل چه معدلی دارد؟ لطفاً نقاط قوت و ضعف را توضیح دهید؟

اگر بخواهیم با نگاهی کاملاً واقع‌بینانه، وضعیت جاری پدافند غیرعامل و لجستیک بحران را در بنادر کشور ارزیابی کنیم، باید اذعان شود که در برخی بنادر کلیدی، تجهیزاتی مانند دوربین‌های مداربسته با قابلیت کنترل دسترسی نصب و راه‌اندازی شده‌اند که گام مهمی در جهت افزایش امنیت فیزیکی و نظارت مستمر محسوب می‌شود. همچنین ساختارهای سازمانی و کمیته‌های بحران با حضور نمایندگان فنی و امنیتی در برخی بنادر شکل گرفته و بستر مناسبی برای مدیریت هماهنگ بحران فراهم آورده است.

اما کارهای زیاد دیگری باید انجام شود، مثلاً فقدان هم‌سویی و انسجام میان نهادهای دریایی، امنیتی و مدیریت شهری، موجب کندی و تأخیر در فرآیندهای تصمیم‌گیری و اجرای طرح‌های بحران شده است.

این چالشی بنیادین است که در بحران‌های واقعی بیشترین آسیب را به سیستم وارد می‌آورد، بنابراین باید با دارا بودن برنامه‌های تمرینی منسجم و سناریوهای نزدیک به واقعیت باعث کاهش آمادگی نیروهای عملیاتی در مواجهه با بحران‌های احتمالی شد. این کمبود، ریسک اجرایی شدن برنامه‌های بحران را به‌طور معناداری افزایش می‌دهد.

در مواقعی که مسیرهای اصلی تأمین کالا و تجهیزات قطع می‌شوند، عدم وجود ساختارهای جایگزین و موازی برای پشتیبانی لجستیکی، بحرانی مضاعف بر بحران اصلی تحمیل می‌کند. ذخیره‌سازی متمرکز و عدم وجود نواحی پراکندگی ایمن کانتینرهای حاوی مواد خطرناک، می‌تواند بنادر را به نقاطی آسیب‌پذیر در شرایط اضطراری تبدیل کند که خطرات آن به‌مراتب بیشتر از مزایای اقتصادی کوتاه‌مدت است.


 علاوه بر اینکه در حادثه بندر شهید رجایی، هنوز نقش‌آفرینی مؤثر پدافند غیرعامل در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، در مورد چگونگی مدیریت بحران و پس از بحران نیز همچنان نقدهایی وجود دارد…

در حوادث مهمی مانند انفجار بندر شهید رجایی و جنگ 12 روزه اخیر، ضعف نقش‌آفرینی پدافند غیرعامل به وضوح نمایان شد؛ حتی به اذعان برخی مسئولان عالی‌رتبه، این بخش یکی از ضعیف‌ترین حلقه‌ها در مدیریت بحران‌های مذکور بود. این در حالی است که در اسناد بالادستی مانند برنامه چشم‌انداز 20 ساله توسعه و تحول اقتصاد ایران، ارتقای پدافند غیرعامل به‌عنوان یکی از محورهای اصلی امنیت و پایداری اقتصادی کشور مطرح شده است. اما هنوز شاهد کاستی‌ها و عقب‌ماندگی‌هایی هستیم که ضرورت بازنگری اساسی را بیش از پیش نمایان می‌سازد.

حالا اگر درباره دلایل اصلی این ناکامی و تأخیر بخواهیم صحبت کنیم در چند مورد خلاصه می‌شود. پراکندگی ساختاری و عملکردی میان نهادهای مسئول همچون ارتش، سپاه، سازمان بنادر و دریانوردی و ستاد مدیریت بحران باعث می‌شود که واکنش‌ها غیرهماهنگ، متأخر و ناکارآمد باشد. نبود سامانه‌های یکپارچه و هوشمند هشداردهی و فرماندهی، زمان واکنش را طولانی کرده و امکان مدیریت مؤثر بحران را کاهش داده است. فقدان بانک‌های اطلاعاتی جامع و تحلیلی درباره تهدیدات طبیعی، انسانی و تکنولوژیکی، موجب شده تا برنامه‌ریزی و پیش‌بینی‌های لازم با نقص مواجه باشد. آموزش‌های پراکنده و تمرین‌های کم‌کیفیت، توان عملیاتی نیروها را در مواجهه با بحران‌های واقعی پایین آورده است. تمرکز انبوه کالاهای استراتژیک و پرخطر در محدوده بنادر، ریسک آسیب‌پذیری را چندین برابر کرده و شرایط را بحرانی‌تر می‌سازد.

اما برای مقابله با این چالش‌ها و ارتقای تاب‌آوری لجستیکی بنادر، مجموعه‌ای از اقدامات عملیاتی و ساختاری ضروری است که می‌توان به همکاری و هماهنگی نزدیک میان نیروهای نظامی و انتظامی، سازمان بنادر و دریانوردی و ستاد مدیریت بحران ضروری است تا سامانه‌های هشدار و فرماندهی به‌صورت یکپارچه، هوشمند و مبتنی بر فناوری‌های نوین طراحی و به‌روزرسانی شود. این اقدام موجب کاهش زمان واکنش و افزایش اثربخشی عملیات خواهد شد. همچنین ایجاد و نگهداری بانک داده‌ای دقیق و به‌روز از مخاطرات طبیعی، انسانی و تکنولوژیکی، به همراه طراحی سناریوهای محتمل، ابزار کلیدی برای برنامه‌ریزی استراتژیک و اجرای رزمایش‌های هدفمند به شمار می‌رود.


شما به‌عنوان یک کارشناس بندری، برای بهبود شرایط آن هم به‌صورت اضطراری و با توجه به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور چه راهکارهای کوتاه‌مدتی مدنظر دارید؟

در عصر حاضر، بنادر به‌عنوان گلوگاه‌های حیاتی لجستیکی، نقش کلیدی در تاب‌آوری ملی دارند. به‌ویژه در شرایط اضطراری و بحران‌های پیچیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، اتخاذ راهکارهای کوتاه‌مدت و اثربخش برای بهبود مدیریت لجستیک بحران، ضرورتی انکارناپذیر است.

تجارب موفق کشورهای پیشرو در حوزه مدیریت لجستیک بحران مانند ژاپن، سنگاپور، ترکیه و امارات نشان می‌دهد که مدل‌های کارآمد، بر سه رکن بنیادین داده‌محوری و پایش لحظه‌ای مخاطرات تفکیک، استقلال مأموریت‌های پدافند غیرعامل از ساختار نظامی سنتی و مشارکت فعال و جامع بخش خصوصی استوارند.

بدون شک، استفاده از فناوری‌های پیشرفته پایش و جمع‌آوری داده‌های لحظه‌ای، به همراه شبیه‌سازی‌های دقیق فنی، به مدیران اجازه می‌دهد تا بر مبنای اطلاعات واقعی و به‌روز، تصمیم‌گیری‌های سریع، دقیق و بهینه داشته باشند. این رویکرد از سردرگمی و واکنش‌های غیرهماهنگ جلوگیری می‌کند و تاب‌آوری را افزایش می‌دهد. در این کشورها، پدافند غیرعامل به‌عنوان یک نظام تخصصی، مستقل و جامع دیده می‌شود که فراتر از بعد صرفاً نظامی است و با مشارکت گسترده نهادهای فنی، مدنی و لجستیکی اداره می‌شود. این تفکیک باعث می‌شود که برنامه‌ریزی و اجرای راهکارهای حفاظتی و تاب‌آوری، کارآمدتر و هدفمندتر باشد.

بخش خصوصی در تمامی مراحل از تصمیم‌سازی و طراحی استراتژی تا اجرا و نظارت، به‌صورت فعال و شریک اصلی عمل می‌کند. این مشارکت نه‌تنها ظرفیت منابع و فناوری را افزایش می‌دهد، بلکه باعث تسریع و انعطاف‌پذیری بیشتر در مدیریت بحران می‌شود.

از سوی دیگر، کشورهای موفق، لجستیک بحران را با تکیه بر داده‌های لحظه‌ای، استقلال سازمانی پدافند غیرعامل و مشارکت فعال بخش خصوصی مدیریت می‌کنند؛ بنابراین باید هرچه سریع‌تر پدافند غیرعامل را از قالب یک پروژه صرفاً فنی و امنیتی خارج و به یک نظام مدیریتی، شبکه‌ای و هوشمند تبدیل کنیم. همچنین تقویت نقش بخش خصوصی در تصمیم‌سازی و حرکت به سمت مدل‌های تصمیم‌گیری غیرمتمرکز و شبکه‌ای، پیش‌نیازهای عبور موفق و مؤثر از بحران‌های پیش رو است.


چگونه می‌توان از تجارب کشورهای دیگر در این زمینه بهره جست؟ شرایط مشابه در کشورهای دیگر چطور مدیریت می‌شود؟

طبیعتاً مشارکت سرمایه‌گذاران خارجی در بنادر، فراتر از صرفاً یک اقدام اقتصادی، به‌مثابه یک مؤلفه کلیدی در معماری امنیتی و پدافند غیرعامل ملی قلمداد می‌شود. این مشارکت، به‌خصوص در قالب بازدارندگی نرم و ارتقای استانداردهای امنیتی، نقش تعیین‌کننده‌ای در افزایش تاب‌آوری و مقاومت بنادر ایفا می‌کند.

همان‌طور که می‌دانید در گستره جهانی بنادر پیشرفته‌ای مانند سنگاپور و دبی با بهره‌گیری از مشارکت‌های گسترده بین‌المللی و سرمایه‌گذاری اپراتورهای چندملیتی، نه‌تنها کارایی لجستیکی خود را به سطح بالایی ارتقا داده‌اند، بلکه استانداردهای برجسته‌ای و غبطه‌انگیزی در حوزه‌های امنیت سایبری، کنترل دسترسی‌ها و مدیریت بحران تدوین و اجرا کرده‌اند. این بنادر با استفاده از فناوری‌های نوین و دانش تخصصی جهانی، سامانه‌های پدافند غیرعامل چندلایه، جامع و انعطاف‌پذیر را شکل داده‌اند که الگوی مناسبی برای ما به شمار می‌رود.

یکی از مهم‌ترین چالش‌های امنیتی و لجستیکی که بنادر کشورمان با آن مواجه هستند، ماندگاری طولانی‌مدت کالاها، به‌ویژه اقلام استراتژیک و پرخطر، در فضای محدود بندری است. این تمرکز حجم بالای کالاهای حساس، به‌نوعی کشور را در معرض ریسک تبدیل شدن به یک «بشکه باروت» قرار می‌دهد؛ چرا که طبیعتاً حادثه‌ای کوچک، چه طبیعی، چه سایبری یا خرابکارانه، می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری به زیرساخت‌ها و زنجیره تأمین وارد کند.

در این زمینه، نقش پدافند غیرعامل، که هدفش کاهش آسیب‌پذیری و حفظ تداوم فعالیت‌های زیرساختی است، بسیار برجسته و حیاتی است. حالا پرسش مهم این است که آیا همکاری با سرمایه‌گذاران و اپراتورهای خارجی، حتی در قالب واگذاری واقعی بنادر به بخش خصوصی، می‌تواند در افزایش تاب‌آوری و مصونیت این نقاط حیاتی، به‌ویژه در مواجهه با حملات احتمالی خارجی، نقشی مؤثر ایفا کند؟

پاسخ مثبت است، به شرط آنکه این همکاری‌ها در چهارچوب‌های پدافند غیرعامل و امنیت ملی تنظیم و مدیریت شوند. بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، مدیریت تخصصی، و استانداردهای بین‌المللی که سرمایه‌گذاران و اپراتورهای حرفه‌ای خارجی به همراه می‌آورند، می‌تواند کیفیت امنیت سایبری، کنترل دسترسی، و آمادگی مقابله با بحران‌های فنی و انسانی را به‌طرز چشمگیری ارتقا دهد. افزون بر این، حضور چندجانبه و چندملیتی در مدیریت بنادر، ضمن افزایش بازدارندگی نرم، مانع تمرکز ریسک در اختیار یک گروه خاص و کاهش احتمال آسیب‌پذیری می‌شود.

به‌عنوان سخن پایانی می‌خواهم باز هم روی این موضوع تأکید کنم که ماندگاری طولانی کالا در بنادر بدون رعایت اصول پدافند غیرعامل، به‌ویژه پراکندگی و استتار، کشور را در معرض ریسک‌های امنیتی جدی قرار می‌دهد. اجرای سامانه‌های هوشمند یکپارچه و ایجاد بانک اطلاعاتی مشترک، زیرساخت لازم برای مدیریت این ریسک است.

پراکندگی استراتژیک کالاها و توسعه حمل‌ونقل ترکیبی، از ارکان اصلی کاهش آسیب‌پذیری لجستیکی و افزایش تاب‌آوری بنادر و همکاری و هماهنگی مستمر سازمان‌های مرتبط و آموزش عملیاتی کارکنان، کلید موفقیت در پیاده‌سازی اصول پدافند غیرعامل خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه