مونا روشندل – از اقتصاد بههم پیوسته جهانی تاکنون جز حرمان بهره خاصی نصیب ایران نشده، زیرا با در پیش گرفتن راهبرد توسعهای نادرست و مبتنی بر ستیزهجویی و گره زدن اقتصاد به سیاست، نمیتوان به روابط تجاری و اقتصادی محکم و بنیادین دست یافت. در چنین شرایطی حتی اگر برخی رویدادها در عرصه بینالملل مانند بحران اوکراین و به دنبال آن تحریم روسیه، بتواند فرصتهای غیرمنتظرهای برای بهرهبرداریهای اقتصادی، تجاری، لجستیکی و ترانزیتی به وجود آورد، ما به سبب گرفتار شدن در تله بیاعتمادی بینالمللی و مهیا نبودن زیرساختها، تنها میتوانیم شاهد بهرهگیری از این فرصتها توسط کشورهای دیگر باشیم. در همین زمینه، پای سخنان پدرام سلطانی، نایبرئیس سابق اتاق بازرگانی ایران نشستیم. او که نسبت به استفاده از این ظرفیتها ناامید است، با انتقاد از رویکردهای ایدئولوژیک در دیپلماسی تجاری و تاثیر روابط امنیتی بر مناسبات اقتصادی کشور میگوید: «دولت حتی نتوانسته از منظر سیاسی موضعی اتخاذ کند که احیانا بتوانیم از فرصتهای بعد از آتشبس استفاده کنیم. اگر ایران موضع بیطرفی اختیار کرده بود، آن زمان میتوانست بهره خوبی از بازار اوکراین ببرد، اما اکنون سیاستمداران اوکراینی ایران را در اردوگاه روسیه شناسایی کردهاند.»
پدرام سلطانی، نایبرئیس سابق اتاق بازرگانی ایران، درباره ارزیابی چشماندازهای اقتصادی ناشی از تحریم روسیه و بحران اوکراین بهخصوص در زمینه تجارت کالایی ایران، با ارائه چشماندازی از آینده به خبرنگار ترابران میگوید: «بهنظر میرسد با بلوکبندیهایی که پس از حمله روسیه به اوکراین اتفاق افتاده، بسیاری از معادلات جهانی در سالهای آینده تغییر کرده و شکلی تازه به خود بگیرد؛ ضمن اینکه به احتمال قریب به یقین، دوره جدیدی از جنگ سرد آغاز خواهد شد، در نتیجه تعاملات اقتصادی کشورهای مختلف نیز – در درجه اول با روسیه و سپس با کشورهای دیگری مانند چین که از نظر دیدگاه راهبردی و جهانبینی با آنها تفاوت دارند – تغییر خواهد کرد، زیرا بهطور منطقی باید برای حفظ امنیت عمومی و اقتصادی کشور خود، از میزان وابستگی به کشورهایی که با آنها در یک بلوک سیاسی قرار ندارند، بکاهند.»
سلطانی ضمن اشاره به افزایش بودجه نظامی کشورهای اروپای غربی بهویژه آلمان، متذکر میشود: «پس از حوادث اخیر، کشورهای اروپایی بهصورت جدیتر، بهدنبال کاهش وابستگی به انرژیهای فسیلی روسیه و بهطور کلی انرژی فسیلی هستند؛ زیرا دیگر کاملا به همه ثابت شده که مناسبات و کشمکشهای سیاسی و امنیتی میتواند در سالهای آینده تامین انرژی فسیلی را از سوی کشورهای تامینکننده آن – از روسیه گرفته تا کشورهای حاشیه خلیجفارس، خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین- به مخاطره اندازد. حتی در مقیاسی کوچکتر، چالش ایران با غرب در چندساله اخیر و پس از آن نیز ونزوئلا، لیبی (به دنبال شروع منازعات سیاسی موسوم به بهار عربی) زنگ خطر را به صدا درآورده بود، اما در نهایت این روسیه بود که سوت پایان خوشباوری نسبت به نظم پایدار جهانی را زد و بزرگترین بحران را به بازار انرژی جهان وارد کرد؛ بنابراین در حال حاضر آنها با افزایش سرعت خود، به سمت انرژیهای تجدیدپذیر حرکت میکنند و با تقویت سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و اختصاص بستههای تشویقی و یارانهای، در تولید و بهرهوری بیش از پیش از این انرژیها خواهند کوشید.»
این فعال اقتصادی با بیان اینکه این سناریو فقط متوجه ساختارهای دولتی نیست، بلکه بخش خصوصی بهویژه بنگاههای بزرگ هم متوجه شدهاند که باید با انرژیهای فسیلی خداحافظی کنند، خاطرنشان میکند: «این بخش کوچکی از اتفاقاتی است که در آینده شاهد آن خواهیم بود و در واقع این شروع ماجرا است؛ چراکه بسیاری از حوزهها متناسب با این اتفاقات باید خودشان را بازآرایی کرده و راهبردهایشان را تغییر دهند.»
سلطانی با اشاره به اینکه مهمترین حوزهای که از جانب اروپا و آمریکا در روسیه تحریم شده، بخش انرژی است، میافزاید: «فعلا در گام نخست زغالسنگ روسیه تحریم شده و بهنظر میرسد کشورها میخواهند بهتدریج خرید نفت و در درازمدت خرید گاز خود را از روسیه کاهش دهند. در این حوزه اگر تحریم نبودیم و سرمایهگذاران خارجی میتوانستند وارد بازار ما شوند، اکنون مقصد جذابی برای سرمایهگذاران خارج شده از بازار روسیه بودیم.»
او معتقد است: «با توجه به موقعیت استراتژیک ایران (نقطه اتصال خلیجفارس به اروپا) و همچنین عدم سرمایهگذاری در میادین نفتی و گازی در 15 ساله گذشته، اگر تحریم نبودیم و دولت ما شیوه تعامل با شرکتهای اروپایی را میدانست و اراده آن را داشت، میتوانست بهسرعت پروژههای خط لوله نفت و احیانا در آینده گاز (چراکه فعلا ظرفیت صادرات گاز نداریم و تراز داخلی یعنی تولید منهای مصرف گاز یا لببهلب و یا منفی است) و همچنین ساخت واحدهای تولید LNG را رقم بزند و نفت و گاز ایران را روانه بازارهای جهانی کند، اما اکنون این فرصتها تا حد زیادی در منطقه به سمت قطر روانه شده و این کشور را به بازیگر اصلی حوزه LNG تبدیل کرده است.»
این فعال بازرگانی تصریح میکند: «اگر ما کشوری بودیم که میتوانستیم با اروپا و سرمایهگذاران بزرگ دنیا مانند کشورهای غربی، ژاپن و چین تعامل بیشتری داشته باشیم، قادر بودیم که این خلا حضور روسیه را پر کنیم و سهم خودمان را در تامین انرژی دنیا بالاتر بریم.»
ضعیف بودیم؛ با تحریم تحلیل رفتیم
سلطانی درباره تاثیر این بحران بر ایران، با بیان اینکه اعمال تحریمهای اقتصادی علیه روسیه، هم فرصتهایی را برای ایران در حوزه لجستیک، حملونقل، انرژی، تبادلات مالی و بانکی و هم در چینش سبد شرکای تجاری ایران ایجاد میکند، چنین توضیح میدهد: «در حوزه حملونقل و لجستیک روسیه ناچار است که بهدلیل اعمال تحریمها، مسیر برخی از کالاهایش را به سمت کشورهای ثالثی که یکی از آنها ایران است، منتقل کند یا اینکه بهطورکلی بازارهای جدید را جایگزین اروپا کند که باز هم یکی از آنها ایران است. همچنین میتواند از مسیر ایران به کشورهای حاشیه خلیج فارس، آسیای جنوبی و آفریقایی برسد، اما ما ظرفیت لازم را برای جذب این فرصتها نداریم. البته شاید تاحدی از ظرفیتهای بندری بیش از گذشته استفاده شود، اما ظرفیتهای ریلی و جادهای ما بالا نیست که بتوانیم از آنها برای افزایش تعاملات و فعالیتهای حملونقل و لجستیک استفاده کنیم.»
سلطانی در پاسخ به پرسشی درباره ارزیابی زیرساختهای ایران برای بهرهبرداری از این موقعیت، با اشاره به اینکه زیرساختهای ما از قدیم ضعیف بود و در این 15 سال به دلیل تحریمها تحلیل هم رفته است، تاکید میکند: «متاسفانه زیرساخت ریلی، هوایی و جادهای ما بهعنوان لجستیک و حملونقل بهاندازهای ضعیف است که نمیتواند بهعنوان مسیر جایگزین روسیه مطرح شود و بخشی از این فرصتها را جذب کند؛ ضمن اینکه قطع ارتباط بانکی ما با دنیا و دشواریهای مرتبط با مبادلات مالی بین تجار هم مزید بر علت است. حتی اگر امروز هم تحریمها برداشته شود، برقراری کامل ارتباط بانکهای ایران با سیستم بانکی جهانی و خروج نام بانکهای ما از لیست بانکهایی با ریسک بالا و پیوستن به FATF مدتها طول خواهد کشید و فرصت را از ما سلب میکند.»
او با اشاره به اینکه تحریمهای بانکی روسیه برای یک سری از کشورها فرصتهای زیادی ایجاد کرده، اما ایران بهواسطه تحریمها نمیتواند از این فرصتها استفاده کند، توضیح میدهد: «در همین مدت کوتاهی که روسیه تحریم شده، تعداد زیادی شرکت از سوی اتباع روسیه برای دور زدن تحریمها در ترکیه، امارات و کشورهای همسایه خودشان مانند ارمنستان و تا حدی هم آذربایجان تاسیس شده که اگر ما هم تحریم بانکی نبودیم، میتوانستیم یکی از مقاصد ثبت این شرکتها و احیانا بهرهگیری از این فرصتها باشیم.»
این فعال اقتصادی در ادامه به فرصتهای دیگر در حوزه حملونقل اشاره میکند: «متاسفانه ایران بهدلیل نامناسب بودن وضعیت فرودگاهها حتی نمیتواند در حوزه حملونقل هوایی هم از فرصت بهوجودآمده استفاده و پروازهایی را که از روسیه به سایر نقاط دنیا انجام میشد، به سمت فرودگاههای خود جذب کند. این در حالی است که اکنون فرودگاههای ترکیه، امارات و قطر فعالتر شدهاند و در حال سرویسدهی به پروازهایی هستند که تاکنون از مسیر روسیه استفاده میکردند.»
فرصت هست؛ اما کم است!
نایبرئیس سابق اتاق بازرگانی ایران درباره تجارت کالایی با روسیه معتقد است: «آن دسته از کالاهای روسی که فروش آنها به اروپا تحریم شده است، باید با قیمت مناسبتر به بازارهای دیگر صادر شوند که ایران میتواند یکی از همان کشورها باشد؛ مثلا کالاهای روسی از زغال سنگ تا محصولات ساخته شده، چوب و اقلام تحریمی دیگر قابل عرضه به ایران هستند که ایران هم میتواند از آنها برای بازار خودش استفاده و هم به کشورهای دیگر صادر کند.»
سلطانی معتقد است: «فرصت افزایش صادرات کالاهای ایرانی به روسیه نیز فراهم است. روسها هم علاقهمند هستند که هماهنگ با سیاست دولتشان، خریدهای خود را از اروپا کمتر کنند، بنابراین در بخش کالایی بهویژه موادغذایی آماده، مصالح ساختمانی، کاشی، شیرآلات، مبلمان، لوازم اداری و… که از اروپا وارد میشد میتوانیم جایگزین شویم. اگر چه محصولات ایرانی از نظر برند، اعتبار کالاهای اروپایی را برای خریداران روسی ندارند، اما در چنین شرایطی که ناگزیر هستند نیازشان را از بازارهای دیگر تامین کنند، ایران میتواند یکی از این بازارها باشد. البته فراموش نکنیم که چین استعداد بیشتری در این زمینه دارد و جای پای خودش را در روسیه محکمتر و بیشتر خواهد کرد، ولی اگر دولتمردان ما بتوانند مسئله تحریمها را مدیریت کنند، فرصتی بهمراتب بیشتر از چین در تجارت کالایی برای ایران ایجاد میشود.»
او در عین حال خاطرنشان میکند: «تولیدکنندگان ما در بسیاری از حوزهها بهدلیل تحریم و تورم بالا، وضعیت مناسبی ندارند و بسیاری از آنها به سبب وضعیت نابسامان اقتصاد داخلی نمیتوانند خودشان را بهسرعت آماده ورود به این بازار کنند. متاسفانه بهاندازهای چالشهای داخلی، مدیران بنگاههای تولیدی ما گرفتار کرده که ذهن آزادی هم برای تمرکز ندارند تا بررسی کنند که چه کالاهایی را میتوانند به روسیه صادر کنند.»
فرصت پس از آتشبس را هم باختیم
سلطانی تصریح میکند: «متاسفانه دولت ما حتی نتوانسته است از منظر سیاسی موضعی اتخاذ کند که احیانا بتوانیم از فرصتهای بعد از آتشبس استفاده کنیم. بعد از آتشبس اوکراین نیاز شدیدی به بازسازی خواهد داشت و علاوه بر سرمایهگذاری، باید حجم زیادی کالا خریداری کند و ساختوساز انجام دهد. اگر ایران موضع بیطرفی اختیار کرده بود، آن زمان میتوانست بهره خوبی از بازار اوکراین ببرد، اما متاسفانه سیاستمداران اوکراینی ایران را در اردوگاه روسیه شناسایی کردهاند.»
او میافزاید: «ناتوانی در دیپلماسی و اتخاذ موضع هوشمندانه، به احتمال قوی ما را در آینده از مشارکت در بازسازی اوکراین محروم میکند، این در حالی است که ترکیه بهنوعی در این برهه زمانی بازی و حرکت کرده که توانسته هر دو طرف را برای خود حفظ کند. این کشور حتی میزبان مذاکرات فیمابین بین کشور بوده و توانسته نقش میانجی به خود بگیرد. این نشاندهنده هوش، فراست و حرفهایگری بیشتر سیاستمداران ترک نسبت به سیاستمداران ایرانی است.»
وقتی سرنوشت اقتصاد به سیاست گره میخورد
زمانی که از نایب رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران درباره پیشنهادها و راهبردهایش به دولت و بخش خصوصی برای بهرهمندی از این فرصت میپرسیم، میگوید: «دولتمردان کنونی، ما را 10 ماه از توافقات وین عقب انداختند و با وجود اینکه اکنون ماهها است که توافقات در حوزه اقتصادی انجام شده، توافق نهایی را در حوزه سیاسی معطل نگه داشتهاند و سرنوشت بخش اقتصادی و فعالان اقتصادی را به بحث نظامی و سیاسی گره زدهاند. این رویکرد نشان میدهد که آنها توجهی به نظرات اهالی اقتصاد ندارند و به همین جهت من پیشنهاد و توصیهای برای بخش دولتی ندارم زیرا ثابت کرده که گوش شنوا ندارد.»
اما در عین حال او معتقد است که بخش خصوصی فرصتهای زیادی در حوزه لجستیک، حملونقل و جایگزینی کالا دارد: «باید بدانیم که کشور روسیه بزرگترین اقتصادی است که در قرن 21 با تحریم گسترده مواجه شده و این برای خودش تهدید و برای کشورهای دیگر بهویژه همسایگانش فرصت است. در نتیجه، بخش خصوصی باید همه تحولات روسیه و اوکراین را بهویژه در حوزه اقتصاد زیر ذرهبین داشته باشند تا ببینند که چطور این تحولات میتواند فرصتی برای حوزه کاری آنها در منطقه ایجاد کند.»
سلطانی با تاکید مجدد بر اینکه تحریم روسیه برای کشورهای همسایه ایران هم فرصت ایجاد کرده، میگوید: «در همین اواخر حدود 2 هزار شرکت از سوی روسیه در ترکیه و امارات تا بیزینس و تراکنش مالی خودشان را به آن سمت سوق دهند. این امتیازی بود که برای آنها بهواسطه تعامل با دنیا، برقراری سیستم بانکی، ثبات اقتصادی، حملونقل مناسب و تحریم نبودن ایجاد شد. البته اقتصاد آنها هم بینقص نیست، اما نسبت با اقتصاد ما شرایط بهتری دارند. به بیان دیگر آنها آمادهتر هستند و میتوانند بهتر از فرصتها بهرهمند شوند.»
او درباره اهمیت عضویت ایران در اتحادیه اوراسیا میگوید: «ورود به این اتحادیه برای تجارت ایران با اوراسیا تا حدی موثر بوده و آمارها هم نشاندهنده تعاملات تجاری فزاینده ایران با این کشورها از آبان ماه 98 است، اما ما شبیه ورود به همه این توافقنامههای تجارت ترجیحی و آزاد بسیار محافظهکارانه عمل کردیم، درحالیکه اگر آن زمان تعرفهها را بسیار بیشتر کاهش میدادیم، امروز بیشتر بهرهمند میشدیم، زیرا همان کالاهایی که تعرفه آنها کاهش یافته، کالاهایی هستند که تا پیش از این از کشورهای تحریمکننده وارد روسیه میشدند که اگر اکنون تعرفه آن کالاها کمتر بود، سهم بیشتری را از بازار نصیب ما میکرد.»
در مذمت راهبردهای نادرست
نایبرئیس سابق اتاق بازرگانی ایران در پاسخ به این پرسش که با توجه به شواهد و عملکرد فعلی، آیا باید منتظر فرصتسوزی مجدد باشیم، میگوید: «تا وقتی راهبرد توسعهای و جهانی ما غلط است، اگر باز هم چنین موقعیتهایی رخ دهد، دست خالی باقی میمانیم، چراکه راهبرد ما بر ستیز با دیگر کشورها در منطقه و غرب قرار گرفته است. ما حتی با همسایگانمان از جمله عراق – که از نظر فرهنگی و مذهبی به ما نزدیک است – روابط ثابت و راهبردی نداریم که به ارتباطات تجاری پایدار امیدوار باشیم؛ چراکه روابط امنیتی ما به مناسبات اقتصادیمان میچربد.»
او میافزاید: «روابط ما با افغانستان ناپایدار بود و بعد از استقرار طالبان ناپایدارتر شد؛ ارتباطمان با پاکستان هم به دلایل مختلف کجدار و مریز است؛ با اروپا روابط مستحکمی نداریم و با آمریکا هم 43 سال است که قطع رابطه هستیم و به آن افتخار و اصرار میکنیم. با بلوک شرق هم ارتباط موثری وجود ندارد، پس چه انتظاری تجاری میتوان از چنین انفعال دیپلماتیکی داشت؟! تا زمانیکه رویکرد ما ایدئولوژیک، شعارگونه و ستیزهگونه است کمترین استفاده را میتوانیم از چنین فرصتهایی ببریم. اگر اینگونه رفتار نکرده بودیم، در همین 20 سال میتوانستیم صدها میلیارد دلار ذخایر ارزی از محل فروش نفت و گاز داشته باشیم، در حالی که الان ذخایر ارزی ما به حداقل رسیده است، آن هم در شرایطی که رقبای منطقهای از عربستان تا امارات و حتی قطر ذخایر ارزی چند صد میلیارد دلاری (حتی افزون بر 1000 میلیارد دلار) دارند. این ذخایر ارزی پشتوانه آنها برای رقابت با ما آن هم با دستهای خالی در سالهای آینده است.»
این فعال اقتصادی با بیان اینکه ما با این رویکرد ایدئولوژی نمیتوانیم اقتصاد خودمان را توسعه دهیم، میگوید: «من به استفاده از این موقعیتها و ظرفیتها امیدی ندارم، مگر اینکه فقط بخش خصوصی به فراخور قامتش دستش را روی زانوی خودش بگذارد و بهاندازه بنگاهش از این فرصت استفاده کند؛ وگرنه در سطح ملی ما نه ظرفیت و نه توان این کار را داریم و نه درایت و ارادهای وجود دارد که این اتفاقات رخ دهد.»
سلطانی یادآور میشود: «در همین مدت زمان کوتاه که بحران اوکراین و روسیه ایجاد شده است، حداقل روزی 150 تا 200 میلیون دلار میتوانستیم بیشتر نفت بفروشیم، بنابراین بالغ بر 10 میلیارد دلار عدمالنفع از فروش نفت داریم. این میزان عدمالنفع حاصل عملکرد دولتمردانی است که به آزادسازی 7 میلیارد دلار از منابع خودمان و نه سود بیشتر، سرخوش هستند.»
نایبرئیس سابق اتاق بازرگانی ایران با اشاره به اینکه راهکارهای ما توسعهای تنظیم نشده، تصریح میکند: «ما کشوری توسعهگرا نیستیم، بلکه ایدئولوژیگرا هستیم و دنیا را از پشت همین عینک نگاه میکنیم. ما بهواسطه اتخاذ رویکرد ایدئولوژیک حتی با کشورهای شیعی و مسلمان هم در منطقه نتوانستیم همگرایی ایجاد کنیم. این رویکرد کلان در حکمرانی کشور مانند آبشار به لایههای پایینتر نیز رسوخ میکند و دیپلماسی، توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی و… را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.»
سلطانی در پایان خاطرنشان میکند: «این رویکرد نفرات صاحبنظر و مدیران حرفهای و توانمند را پس میزند و افرادی با توان کمتر و بهاصطلاح قدکوتاه سیاسی را جذب میکند. آنها هستند که موجب تحریمها میشوند و نمیتوانند برنامههای درست و موثر را تعریف و اجرایی کنند. این معضل از ردههای بالای سیاستگذاری شروع میشود و تا کف سیاستگذاری و اجرا خودش را نشان میدهد؛ بنابراین تا زمانی که رویکردمان حکمرانی در کشور ما چنین است، از هیچ فرصت اقتصادی نمیتوانیم بهرهمند شویم.»