جاسک؛ مکملی سنجیده برای بنادر جنوب ایران
قرار گرفتن بندر جاسک در ساحل دریای عمان و خارج از تنگه هرمز یک برتری جغرافیایی روشن ایجاد میکند؛ برتریای که اگر با اجرا و حکمرانی سنجیده همراه شود، میتواند نقش مکمل عملیاتی برای بنادر جنوب ایران ایفا کند.
در گفتوگو با محمد پاکار، مدیرعامل شرکت کشتیرانی پاکار
بندر جاسک به واسطهی دسترسی مستقیم به آبهای آزاد، مسیرهایی را برای حملونقل دریایی ممکن میکند که از گلوگاههای پرترافیک عبور نمیکنند و برنامهریزی پهلوگیری را منظمتر میسازند. این مزیت جغرافیایی، وقتی در قالب عملیات روزمره ترجمه شود، به کاهش ریسکهای عملیاتی و بهبود پیشبینیپذیری زمان ورود و خروج کمک میکند؛ بیآنکه نیاز باشد جایگاه بنادر مادر زیر سؤال برود. در این چارچوب، نقش واقعبینانه برای بندر جاسک «مکمل» است: بندری برای توزیع بار در زمانهای اوج تقاضا یا اختلال.
از منظر شبکه ملی، انتقال منطقی بخشی از بار فله و کانتینر به بندر جاسک میتواند فشار روی بندر شهید رجایی و بندر امام خمینی را تعدیل کند و کیفیت خدمات بندری را در مقیاس جنوب متوازنتر بسازد. چنین تقسیمی از بار، صف کشتیها را کوتاهتر میکند و امکان برنامهریزی منضبطتری را برای اپراتورها و مشتریان فراهم میآورد. در عمل، هدف جایگزینی نیست؛ هدف، تقسیم بار و حفظ کارآیی بنادر مادر در کنار یک پایگاه مکمل است.
توسعه فعالیت در بندر جاسک محدود به اسکله و یارد نمیماند و بهتبع آن، لایههایی از اشتغال مستقیم و غیرمستقیم در حملونقل دریایی، خدمات پشتیبان و گردشگری شکل میگیرد. رونق معقول فعالیتها در سواحل مکران میتواند به بهبود معیشت محلی کمک کند و پیوندهای اقتصادی منطقه را تقویت سازد؛ بیآنکه از چارچوبهای حرفهای فراتر برویم یا وعدهای بدهیم که پشتوانهی اجرایی ندارد.
جایگاه جغرافیایی بندر جاسک پنجرهای تازه به همکاری با همسایگان خلیج فارس و پهنهی اقیانوس هند میگشاید. همین موقعیت، امکان همافزایی در تجارت و ترانزیت منطقهای را افزایش میدهد و مسیرهای تازهای برای ارتباطات دریایی فراهم میکند. مزیت «بیرون از تنگه هرمز» در اینجا معنا مییابد: کاهش گرههای محتمل و افزایش انعطافپذیری شبکه در تعاملات برونمرزی.
از منظر تابآوری، وجود پایگاهی مکمل در جنوب شرق، وابستگی مستقیم به مسیرهای حساس را کاهش میدهد و به تداوم جریان کالا در دورههای نوسان کمک میکند. بندر جاسک در چنین نقشی، لایهای از اطمینان عملیاتی به شبکه میافزاید و زمینهی مدیریت بهتر ریسکهای ژئوپلیتیک و وقفههای ناخواسته را فراهم میسازد؛ بدون آنکه نیاز به ادعاهای فراتر از چارچوبهای حرفهای باشد.
با این همه، تبدیل ظرفیتهای بدیهی به نتیجهی پایدار، مستلزم مقدماتی روشن است: اتصال مطمئن پسکرانه برای رسیدن سریع و کمهزینهی کالا به مقاصد داخلی، تفکیک هوشمند کارکردها در قالب ترمینالهای تخصصی، شفافسازی فرایندها از مسیر پنجره واحد و رعایت ملاحظات محیطزیستی و اجتماعی بهگونهای که جامعهی محلی منتفع شود. روشن بودن نقشها و قواعد، پایهی همان حکمرانی سنجیدهای است که بندر جاسک را از «مزیت جغرافیا» به «نتیجهی عملیاتی» نزدیک میکند.
جمعبندی
بندر جاسک به دلیل دسترسی مستقیم به آبهای آزاد، امکان توزیع بار و پیوند با مسیرهای ترانزیت منطقهای، گزینهای قابلتوجه برای ایفای نقش مکمل عملیاتی در کنار بنادر جنوب ایران است. موفقیت آن نه در شعار، که در بهبود ملموس آمار عملیات بندری و رضایت ذینفعان دیده میشود؛ مسیری که با اجرای منضبط و گزارشدهی شفاف پیش میرود و جایگاه این بندر را در مدار عملیات تثبیت میکند.