مپنا لکوموتیو در تنگنای تحریم و بحران استاندارد
در حالی که صنعت ریلی ایران گامهای بلندی در تولید تجهیزات داخلی برداشته، چالشهای بزرگ و گاهی دستوپاگیر آن، بهویژه در زمینه استانداردهای بینالمللی، مانعی جدی برای رقابت با تولیدات جهانی بهشمار میروند. یکی از بزرگترین مشکلات این صنعت، عدم دسترسی به سرتیفیکیتهای معتبر از آزمایشگاههای بینالمللی است که به دلیل تحریمها و محدودیتهای ارزی، تولیدکنندگان داخلی را از بازارهای جهانی محروم کرده است. این در حالی است که کارفرمایان و مشتریان همچنان خواستههای غیرمنطقی مبنی بر استفاده از استانداردهای جهانی دارند، که عملا برای تولیدکنندگان داخلی غیرقابل دستیابی است. گزارش حاضر به تحلیل این چالشها و مشکلات عمدهای که شرکتهایی مانند مپنا لکوموتیو با آن روبهرو هستند، از جمله مشکلات نقدینگی، کمبود سفارشات و تأخیر در قراردادهای دولتی میپردازد. آیا صنعت ریلی ایران قادر است با این مشکلات ساختاری، استانداردهای جهانی را رعایت کند و در عرصه بینالمللی رقابت کند؟ یا این چالشها همچنان به تهدیدی جدی برای آینده این صنعت تبدیل خواهند شد؟
سید کوروش برارثانی در ابتدای سخنان خود به تاریخچه فعالیتهای شرکت اشاره کرد و به اولین پروژه مهم شرکت در سال ۱۳۸۷ اشاره نمود. این پروژه شامل تولید ۱۵۰ دستگاه لکوموتیو ایران سفیر تحت لیسانس شرکت زیمنس آلمان بود که در نهایت ۱۲۰ دستگاه از آن در کشور تولید شد. در ادامه محصول مپ۲۴ در سال ۱۴۰۲ که توسط تیم شرکت لکوموتیو مپنا طراحی شد به بازار معرفی شد و از ابتدای آغاز کار تا امروز حدود ۸۷ دستگاه لکوموتیو مپ۲۴ با توان ۳ هزار اسب بخار به مشتریان عرضه شد. ما مصرف کنندگانی داشتیم که نیازمند لکوموتیو با توان بالاتر بودند به همین جهت لکوموتیو مپ ۳۰ را به بازار عرضه کردیم که با شرکت سریر لجستیک ایرانیان « زیرمجموعه چادرملو» ۱۰ دستگاه از این لکوموتیو را قرارداد داریم که در دست تولید است که یک نمونه از آن در ماه گذشته تحویل داده شد. همچنین قرارداد ساخت ۴۰ دستگاه لکوموتیو مپ ۳۰ با شرکت راهآهن ج.ا.ا بسته شده که در سالهای پیشرو تحویل داده خواهد شد. در کنار این تولیدات اقداماتی در راستای تولید بوژی برای قطار ملی مترو انجام شده که با مهندسی معکوس سری ۳۰۰ توانستیم به این تولید برسیم و در مورد ۱۱۳ دستگاه در قسمت بوژی پیمانکار و همکار شرکت واگنسازی پارس هستیم. از محصولات دیگر شرکت مپنا لکوموتیو تولید موتور ۴۰۰۰ اسب ۶۱۰ است که در داخل شرکت مهندسی معکوس شده و در حال ساخت است. این اقدام، که بخشی از سیاستهای صنعتی کشور برای افزایش ظرفیت تولید تجهیزات حملونقل ریلی بود، پایهگذار فعالیتهای بعدی مپنا لکوموتیو در این زمینه شد.
چالشهای تولید و کمبود سفارشات
یکی از اصلیترین مشکلاتی که برارثانی به آن اشاره کرد، کمبود سفارشات است. او تاکید کرد که این مشکل در بیشتر شرکتها وجود دارد و در مپنا لکوموتیو نیز به وضوح قابل مشاهده است. به گفته مدیرعامل، علیرغم تلاشهای شرکت برای انعقاد قراردادهای جدید، تنها ۴ دستگاه لکوموتیو مپ۲۴ و ۱۰ دستگاه لکوموتیو مپ ۳۰ از قراردادهایی که پیشتر امضا شده بود که در انتظار اقدامات تشریفات مجوزات آن است تا به تنفیذ قرارداد برسند. این در حالی است که شرکت هنوز با فاصله زمانی قابل توجهی نسبت به اجرای پروژهها روبهرو است و این امر تأثیر مستقیمی بر روند تولید و تحقق اهداف شرکت دارد.
در این بخش از صحبتهای مدیرعامل، نکتهای بسیار مهم مطرح شد که به نظر میرسد مسئله زمانبندی طولانیمدت قراردادها و مراحل پیچیده اجرایی آنها از دلایل اصلی به تأخیر افتادن پروژههاست. او به طور خاص اشاره کرد که قرارداد تولید ۴۰ دستگاه شرکت راهآهن ج.ا.ا در بهمن ماه سال گذشته از خانم صادق وزیر راه و شهرسازی امضا شده است، اما پروژهها هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارند و تأخیر در اجرای این قراردادها باعث مشکلات زیادی برای شرکت شده است.
مشکلات نقدینگی و حمایت از سوی بانکها
یکی دیگر از مسائل کلیدی که برارثانی به آن اشاره کرد، مشکلات نقدینگی و عدم همراهی کافی بانکها در تأمین اعتبار مورد نیاز برای ادامه پروژهها است. به گفته او، سقف اعتباری بانکها برای این شرکت محدود است و در حالی که شرکت در حال انجام فعالیتهای مهم در زمینه تولید دستگاهها است، بانکها به طور شایسته و مؤثری برای تأمین نقدینگی با آنها همراهی نمیکنند. این مسأله به ویژه زمانی اهمیت پیدا میکند که شرکت برای تأمین مواد اولیه و تجهیزات نیاز به نقدینگی قابل توجهی دارد.
در حقیقت، برارثانی انتقاد کرد که در حالی که شرکت هزینههای زیادی را برای تولید دستگاهها و پروژهها متحمل میشود، دولت و نهادهای مالی توجه کافی به نیازهای مالی شرکت ندارند. این عدم تأمین نقدینگی به مشکل اساسی برای ادامه پروژهها تبدیل شده و روند تکمیل و تحویل پروژهها را با چالشهای زیادی روبهرو کرده است.
چالشهای استانداردهای بینالمللی و دسترسی به مواد اولیه
در ادامه سید کوروش برارثانی، به موضوعات اساسی و چالشبرانگیزی پرداخت که نه تنها در حوزه صنعت ریلی، بلکه در تمام بخشهای تولید داخلی کشور تأثیرات عمیق و بحرانزایی را به همراه داشته است. برارثانی در این بخش از صحبتهای خود به مشکلاتی اشاره کرد که بسیاری از تولیدکنندگان داخلی به ویژه در صنعت ریلی با آن مواجه هستند و به وضوح نشان داد که تحریمها، محدودیتها و مشکلات ساختاری، در عمل دست تولیدکنندگان داخلی را برای رقابت در بازارهای جهانی بسته کرده است.
یکی از بزرگترین چالشها برای تولیدکنندگان داخلی در این صنعت، عدم دسترسی به سرتیفیکیتها (گواهینامههای استاندارد) از تستسنترهای معتبر بینالمللی است. برارثانی اشاره کرد که با وجود اینکه صنعت ریلی ایران به دلیل حساسیتهای بالای ایمنی باید همواره با رعایت استانداردهای دقیق جهانی پیش رود، در شرایط کنونی، دریافت این سرتیفیکیتها به یک چالش بزرگ تبدیل شده است. به گفته وی، بسیاری از شرکتها به دلیل تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای ارزی قادر به دسترسی به این مراکز تست خارجی نیستند. این موضوع نه تنها توان رقابت با محصولات خارجی را از تولیدکنندگان داخلی سلب کرده، بلکه باعث شده تا بسیاری از قراردادهای صادراتی که به دریافت این گواهینامهها وابسته هستند، به حالت تعلیق درآیند. درخواستها برای داشتن سرتیفیکیتها از تستسنترهای خارجی به ویژه از کشورهای اروپایی، به شکلی غیرمنطقی به بخشی از خواستههای مشتریان و کارفرمایان تبدیل شده است. این در حالی است که با توجه به تحریمها، تأمین چنین سرتیفیکیتهایی برای محصولات داخلی عملا غیرممکن است و به وضوح مشکلات جدی برای ادامه فعالیتها به وجود آورده است.
یکی دیگر از مشکلات عمدهای که برارثانی به آن اشاره کرد، درخواستهای پی در پی برای استفاده از برندهای خاص مواد اولیه در تولیدات داخلی است. این درخواستها بیشتر از سمت برخی از مشتریان و کارفرمایان مطرح میشود که در شرایط نرمال، میتوانستند دسترسی به این مواد را فراهم کنند، اما اکنون به دلیل تحریمها و محدودیتهای تجاری، دسترسی به این مواد به شدت محدود شده است. برارثانی تأکید کرد که مپنا لکوموتیو برای تأمین مواد اولیه خاص که برای تولیدات با توان مصرف بالا ضروری است، مجبور به استفاده از واسطهها و شرکتهای دیگر شده است.
این فرآیند نه تنها هزینهها را به شدت افزایش داده بلکه کیفیت محصولات نهایی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. همچنین، استفاده از واسطهها در تأمین مواد اولیه، خدمات پس از فروش را نیز تحت تأثیر قرار داده و در بسیاری از موارد این خدمات دچار ناهماهنگی و مشکلات جدی میشود. این مسئله نه تنها از نظر اقتصادی برای تولیدکنندگان داخلی به ضرر است بلکه منجر به کاهش اعتماد مشتریان به کیفیت محصولات داخلی خواهد شد.
عدم امکان تأمین منابع برای استانداردهای بینالمللی
یکی از نکات چالشبرانگیز دیگری که برارثانی مطرح کرد، این بود که بسیاری از استانداردهای بینالمللی که از تولیدکنندگان داخلی انتظار میرود، عملا قابل دستیابی نیستند. این عدم توانایی در تأمین منابع لازم برای رعایت این استانداردها، باعث شده که تولیدکنندگان داخلی مجبور به کاهش سطح کیفی محصولات خود شوند. این وضعیت در حالی رخ میدهد که بسیاری از شرکتهای خارجی که با همین مواد اولیه و تجهیزات مشابه کار میکنند، هنوز موفق به حفظ استانداردهای بینالمللی خود بوده و در بازارهای جهانی به رقابت با تولیدات ایرانی میپردازند.
محدودیت در دسترسی به مواد اولیه، تجهیزات پیشرفته و فناوریهای روز به یک بحران جدی برای صنعت ریلی ایران تبدیل شده است. برارثانی تأکید کرد که اگرچه شرکتها سعی دارند تا با مهندسی معکوس و نوآوری داخلی برخی از این مشکلات را حل کنند، اما در نهایت، مشکلات اقتصادی و تحریمی باعث میشود که بسیاری از استانداردهای جهانی و انتظارات کارفرمایان به سختی تحقق یابد.
برارثانی با اشاره به این که کیفیت پایینتر محصولات تولید داخل یکی از نتایج مستقیم این مشکلات است، تصریح کرد که با کمبود منابع و محدودیتهای شدید در تأمین مواد اولیه، تولید محصولات با کیفیت بالا برای رقابت در بازارهای جهانی عملاً غیرممکن شده است. او معتقد است که این وضعیت نه تنها باعث کاهش اعتبار برندهای داخلی در بازارهای بینالمللی میشود بلکه به طور مستقیم بر رضایت مشتریان و اعتماد به محصولات داخلی تأثیر منفی خواهد گذاشت.
در نهایت، به گفته برارثانی، این مشکلات به یک دور باطل تبدیل شده است که در آن تولیدکنندگان داخلی مجبور به کاهش کیفیت برای تأمین نیازهای مالی خود هستند و در نتیجه مشکلات بیشتری در مسیر رقابت با محصولات خارجی و به دست آوردن بازارهای جدید به وجود میآید.
از جمله چالشهای مهمی که شرکتها در قراردادهای کارفرمایی با آن دست و پنجه نرم میکنند، شرایط پرداخت است. طبق تجربه مدیرعامل مپنا لکوموتیو، برای تولید یک محصول، از زمانی که پیشپرداخت دریافت میشود تا تکمیل تولید، معمولاً یک سال زمان لازم است. اما در بسیاری از قراردادهای دولتی، کارفرما مطابق مقررات خود تنها با ۲۵ درصد از مبلغ قرارداد، تولید را آغاز میکند و محصول نهایی را به پایان میرساند. این در حالی است که تولیدکننده باید با همان ۲۵ درصد پرداخت اولیه، به مراحل پایانی تولید برسد. در چنین شرایطی، کارفرما و تولیدکننده با یک خلأ جدی در تأمین مالی روبهرو میشوند، چرا که بانکها نیز در تأمین نقدینگی همراهی نمیکنند و سقف اعتباری مشخصی دارند که مشکلات فراوانی برای شرکتها به وجود میآورد.
چالش دیگری که برارثانی به آن اشاره کرده است، بحث ابربدهکاران بانکی است. طبق گزارشها، تقریبا تمامی شرکتهای زیرمجموعه گروه مپنا در لیست این بدهکاران قرار دارند، موضوعی که باعث ایجاد پرسشهایی در میان افکار عمومی شده است. سوال اصلی این است که چگونه این شرکتها به عنوان ابربدهکار معرفی میشوند؟ در ذهن عموم، این تعبیر به معنای این است که این شرکتها از بانکها وام گرفتهاند و آن را پرداخت نکردهاند. اما واقعیت چیز دیگری است؛ مبلغهای بالای ۲۰ میلیارد تومان در این لیست درج شدهاند که شاید در نظر بسیاری از افراد رقم بزرگی باشد، اما در گردش مالی شرکتهایی که سالانه بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان ترنول مالی دارند، این اعداد عملاً جزء هزینههای روزمره محسوب میشوند و به هیچ وجه نباید به عنوان بدهیهای سنگین تلقی شوند.
در نهایت، با وجود تمام این مشکلات، چالش اصلی همچنان در تأمین منابع مالی و تنظیم روابط مناسب با کارفرمایان و بانکهاست. در چنین شرایطی، تولیدکنندگان داخلی باید راهکارهای خلاقانهای برای برونرفت از این مشکلات پیدا کنند تا بتوانند همچنان به فعالیتهای خود ادامه دهند و محصولات باکیفیت را به بازار عرضه کنند.