چابهار؛ شاهراهی نوین برای تجارت افغانستان و آسیای جنوبی
محمدمهدی کریمی قهی، پژوهشگر حملونقل بینالمللی و ترانزیت، معتقد است که در ماههای اخیر، تحولات جدیدی در روابط اقتصادی افغانستان و هند در حال شکلگیری است که نقطهعطف آن به بندر چابهار ایران بازمیگردد. این بندر اکنون به کانون توجه کابل و دهلینو تبدیل شده و به عنوان امنترین و استراتژیکترین مسیر تجارت افغانستان، اهمیت آن بیش از هر زمان دیگری نمایان شده است.
تغییرات جدید در معادلات اقتصادی
در ماههای اخیر، تحولات روابط اقتصادی افغانستان و هند نشاندهنده شکلگیری معادلات جدیدی است که مرکز ثقل آن دیگر در کراچی، بلکه در بندر چابهار ایران قرار گرفته است. سفرهای مکرر مقامات کابل به دهلینو، از دیدار امیرخان متقی تا سفر اخیر نورالدین عزیری، وزیر تجارت افغانستان، گواهی بر تمایل دو طرف به گشودن فصلی جدید در روابط اقتصادی است؛ فصلی که بدون نقشآفرینی ایران و زیرساختهای رو به توسعه چابهار، امکانپذیر نخواهد بود.
چابهار؛ جایگزینی مطمئن برای مسیرهای پرریسک گذشته
برای افغانستان، که سالها با محدودیتها و فشارهای مسیرهای پرتنش و پرهزینه روبهرو بوده، چابهار به فرصتی بیبدیل تبدیل شده است. در حالیکه مسیرهای سنتی از طریق پاکستان بارها با محدودیتها، انسدادها و هزینههای غیرمنتظره مواجه بودهاند، چابهار مسیری کوتاهتر، امنتر و پیشبینیپذیرتر ارائه میدهد. این ویژگیها تحلیلگران را به این نتیجه رسانده که چابهار «ضرورت استراتژیک کابل» است.
نورالدین عزیری نیز در گفتوگو با رسانهها تأکید کرده بود که افغانستان نمیخواهد تنها به یک بندر وابسته باشد و چابهار همان تنفسگاهی است که امکان تنوع مسیر، دسترسی پایدار و استقلال تجاری را فراهم میکند. این نگاه در دهلینو نیز به شدت مورد استقبال قرار گرفته است، زیرا برای هند، چابهار مسیری کلیدی برای ارتباط با افغانستان و آسیای مرکزی محسوب میشود.
تفاهمات جدید، اما مشروط به عبور از چالشها
دیدارهای اخیر کابل و دهلینو به مجموعهای از توافقات اولیه منجر شده است؛ از فعالسازی کارگروههای اقتصادی گرفته تا توافق بر سر نقش محوری چابهار در تجارت کالاهای افغان. همچنین تشکیل اتاق بازرگانی مشترک، تسهیل ویزای تجار و بازنگری در تعرفههای حملونقل بخشی از بسته همکاریها است.
با این حال، مسیر اجرا همچنان هموار نیست. تحریمهای آمریکا علیه ایران بر مبادلات مالی سایه انداخته و برخی کمبودهای زیرساختی در مرزهای شرقی هنوز نیازمند تکمیل است. با وجود این، سرمایهگذاریهای ایران در توسعه فازهای بندر شهید بهشتی، بهبود جادههای شرق، ایجاد پایانههای مرزی و برنامهریزی برای اتصال ریلی چابهار به شبکه سراسری، بسیاری از نگرانیها را کاهش داده است.
ایران؛ محور تلاش هند برای حضور پایدار در افغانستان
کارشناسان اقتصادی منطقهای معتقدند که هند برای بازگشت جدی به بازار افغانستان، به مسیری امن، با ثبات و دارای زیرساختهای قابلاتکا نیاز دارد؛ سه مؤلفهای که ایران در چابهار تأمین کرده است. دهلینو پیشتر تجربه بیثباتی مسیرهای دیگر را داشته و اکنون چابهار تنها بندری است که میتواند پل ارتباطی هند با افغانستان و آسیای مرکزی باشد.
از نگاه کابل نیز همکاری با ایران یک انتخاب راهبردی است. افغانستان در تلاش است تا خود را از فشارهای سیاسی پاکستان دور کرده و از طریق مسیرهای جایگزین، امنیت تجارت خارجی خود را افزایش دهد. اتصال به ایران از طریق چابهار و سپس راههای ارتباطی شمالی، میتواند افغانستان را به شبکه تجارت اوراسیا پیوند دهد.
چابهار؛ نقطه تلاقی رقابتهای بزرگ آسیایی
این بندر اقیانوسی، که تنها ۱۷۰ کیلومتر با گوادر پاکستان فاصله دارد، اکنون تبدیل به صحنهای شده که منافع ایران، افغانستان، هند و حتی بازیگران بزرگتری چون چین در آن تقاطع پیدا میکند. تفاوت مهم اما در این است که چابهار، برخلاف گوادر، تحت مدیریت ایران و با سیاست خارجی مستقل جمهوری اسلامی اداره میشود و همین استقلال، زمینهساز همکاریهای چندجانبه و پایداری بیشتر آن است.
در نهایت، آنچه اکنون در حال شکلگیری است، یک بازچینش ژئواقتصادی در منطقه است؛ بازچینشی که چابهار را به شاهراه اصلی تجارت افغانستان و حلقه اتصال جنوب آسیا به مسیرهای اوراسیایی تبدیل میکند. اگر چالشها به درستی مدیریت شده و پروژههای زیرساختی تکمیل شوند، ایران نقشی تعیینکنندهتر از همیشه در آینده تجارت منطقه بر عهده خواهد گرفت.


