1404/11/23
1404-09-04
آذر 4, 1404
آذر 4, 1404

ماهنامه ترابران شماره ۲۳۷

دوران «سوخت ارزان» در کشورمان به غروب اجتناب‌ناپذیر خود رسیده است. اصلاح قیمت حامل‌های انرژی از حاشیه به متن سیاست‌گذاری آمده، اما شبکه حمل‌ونقل با ناوگانی فرسوده، زیرساخت‌هایی آسیب‌پذیر و بحرانی از بی‌اعتمادی عمومی، هنوز برای این تغییر حیاتی آماده نشده است. در این شماره، پیامدهای این تعلل را از چند جبهه روایت کرده‌ایم. نوسازی ناوگان اتوبوس‌های بین‌شهری، با وجود ده‌ها مصوبه و تفاهم‌نامه، در شش‌ماهه نخست امسال فقط ۳۴ دستگاه اتوبوس تازه به خود دیده و بنزین یارانه‌ای کل معادله سرمایه‌گذاری را برهم زده است؛ آزادراه تهران–شمال، نزدیک به سه دهه پس از آغاز، تازه با افتتاح باند شرقی قطعه دوم، رویای اتصال «دریا به دریا» را یک گام جلوتر برده اما پرسش‌های جدی و عمیق‌تری درباره تأمین مالی و تاب‌آوری‌اش به‌جا گذاشته است؛ و زمین زیر این شبکه، از فرونشست ده‌ها هزار کیلومتر مربع تا تضاد میان توان فنی کشتی‌سازان و سرمایه‌های محبوس در بوروکراسی، نشان می‌دهد پرهیز از اصلاح قیمت و ساختار، هر روز صورت‌حساب سنگین‌تری برای حمل‌ونقل کشورمان می‌نویسد.
شماره ۲۳۷ ماهنامه ترابران

سخن نخست

در بن‌بست!

اینک موج سنگین گذر زمان است که بر ما می‌گذرد؛ امواج تاریخ پرتنشی که ما را از غرق شدن دیگرباره در آن هراسان می‌کند. به گواه حافظه تاریخی، افزایش قیمت‌ها و گرانی‌ها با شورش‌ها در تاریخ معاصر ایران پیوندی ناگسستنی دارد. همچنان‌که ماجرای گرانی قند در دوره قاجار که منجر به فلک بستن تجار قند در تهران از سوی «میرزا احمد علاء‌الدوله» والی تهران با نظر «عبدالمجید میرزا عین‌الدوله» صدراعظم وقت شد، بدون در نظر گرفتن شکست روسیه از ژاپن در سال ۱۹۰۵ میلادی و ارتباط گرانی قند با آن رویداد (در آن زمان قند مصرفی ایران بیشتر از روسیه وارد می‌شد)، یکی از انگیزه‌های اثرگذار در شکل‌گیری اعتراضات مردمی و شروع انقلاب مشروطیت ایران بود.

آشوب‌های خیابانی دیگری هم در دوران جنگ جهانی اول و دوم و در دوران مصدق در ایران، در واکنش به گرانی رخ داد تا به انقلاب بهمن ۵۷ رسیدیم، با وعده‌های مشهور ارزانی و آب و برق رایگان. سیاست نامبارک چهل‌وچند ساله پرداخت سوبسید و قیمت‌گذاری دستوری که جز تورم سرسام‌آور و نابودی تک‌تک زیرساخت‌های کشور دستاوردی نداشته، اکنون به مقطع گریزناپذیر بازنگری در قیمت حامل‌های انرژی و در وهله نخست، قیمت سوخت رسیده است؛ اما نگرانی از بروز اعتراضات مردمی با تجربه اخیر در سال ۱۳۹۸، دولتمردان دست‌به‌عصا را از اتخاذ یک تصمیم به نفع مصالح عمومی و آینده شکننده کشور بازداشته است.

از این‌رو، روزانه بر پیشخوان اخبار، نقل‌قول‌های ضدو‌نقیضی از سیاست‌گذاران درباره چند و چون افزایش قیمت سوخت مشاهده می‌کنیم که گویی میزانی است برای سنجش پذیرش افکار عمومی و تاب‌آوری جامعه برای شوک قیمتی جدید و این نگرانی و تأخیر چندساله، گره اصلاح قیمت سوخت را کورتر کرده است؛ در حالی که بایستی سیاستی دیگر در پیش گرفته شود و با ایده‌های نو، اذهان عمومی را با شفاف‌سازی فواید پرشمار واقعی کردن قیمت سوخت، همچون تعدیل مصرف، جلوگیری از قاچاق، کنترل خلق پول، ثبات ارزی و توسعه زیربناهای کشور توجیه کرد. هرچند به مذاق عامه ناگوار باشد، اما این واقعیت را باید پذیرفت که فصل رایگانی سوخت در ایران نفت‌خیز به پایان رسیده است. ناترازی قیمت سوخت به ناترازی در همه اجزای اقتصادی دامن زده است و تا زمانی که قیمت آن واقعی نشود، مطلوبیت و محبوبیت راهکارهای بهینه مصرف سوخت از جمله حمل‌ونقل عمومی نیز محقق نخواهد شد و ضروریاتی همچون نوسازی ناوگان هم در بن‌بست تأمین مالی گرفتار می‌ماند.اکنون بحران اعتماد عمومی، همچون بحران آب در کشور، از مرحله وعده و وعید گذشته و برای علاج این دردمندی مزمن، چاره‌ای جز بازتعریف مفاهیمی چون ظلم، تبعیض، عدالت و… در این سرزمین مبتلا نیست.

در این شماره می‌خوانید

بزنگاه

ناسازی نوسازی
مسئول مسلوب!
هنگامه ترک عافیت‌طلبی
یاد باد آن روزگاران!

زیرساخت

چند قدم نزدیک‌تر به دریا
 خشت خام راه!
سیمای هولناک زمین
اخطارهایی که خریدار ندارد

ایستگاه

ناسازگاری‌های زیستی در راه‌‌آهن
• ستون‌هایی تا آسمان بلاتکلیفی
جاماندگی از مسیر

لنگرگاه

در ساحل بی‌تدبیری
 کشتی می‌سازیم، سرمایه غرق می‌کنیم!
جنایت، خسارت و دیگر هیچ
• دریا از دور!

مطالعه آنلاین شماره ۲۳۷ ماهنامه ترابران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه