هجدهمین اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و ترکمنستان برگزار میشود
ترابران آنلاین: در روزهای ۲۷ الی ۳۰ اردیبهشت ماه، هجدهمین اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و ترکمنستان به میزبانی وزارت راه و شهرسازی برگزار میشود.
با توجه به اینکه خیلی از تفاهمنامههای قبلی میان ایران و ترکمنستان، روی کاغذ ماندهاند ما را با سوالاتی مهمی روبرو میکند مبنی برب اینکه اگر بنا باشد نتیجه این اجلاس هم فقط چند امضای تشریفاتی باشد، دستاورد چندانی نصیب دو کشور نمیشود. سؤال اصلی اینجاست: آیا برای اجرای این تفاهمات، اراده عملی و منابع واقعی وجود دارد؟
این اجلاس یک فرصت جدی برای بازتعریف روابط با همسایه شرقی است؛ به شرط آنکه تصمیمها از میز جلسه به صحنه اجرا برسند. به سراغ گفتههای امین ترفع مشاور وزیر و رییس مرکز امور بین الملل وزارت راه و شهرسازی رفتیم:
ترفع با اشاره به برگزاری هجدهمین اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و ترکمنستان گفت: این دوره از اجلاس به میزبانی وزارت راه و شهرسازی و به ریاست فرزانه صادق وزیر راه و شهرسازی کشورمان و رشید مردوف معاون رییس کابینه وزرا و وزیر امور خارجه ترکمنستان برگزار میشود.
وی افزود: در روز اول و دوم این اجلاس، نشست کارشناسی با هدف بررسی پیش نویس یادداشت تفاهم فیمابین، بین دبیران کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و ترکمنستان برگزار میشود.
روز دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ماه در دیدار رییس کابینه وزرا و وزیر امور خارجه ترکمنستان با وزیر راه و شهرسازی کشورمان، تفاهمات و عملکرد هفدهمین اجلاس مرور میشود و پس از آن گروههای کارشناسی نسبت به بحث و بررسی پیرامون موضوعات نفت، گاز، پتروشیمی، حمل و نقل، ارتباطات، همکاریها کارآفرینی، کشاورزی، محیط زیست و هواشناسی، ورزش، گردشگری و رسانههای جمعی اقدام میکنند.
در روز سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه روسای کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و ترکمنستان اقدامات انجام شده در دو روز گذشته را مرور میکنند و در مراسم اختتامیه، تفاهمنامه هجدهمین اجلاس همکاریهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و ترکمنستان میان طرفین امضا میشود.
بیشتر بخوانید:
از تبریز تا باکو؛ دیپلماسی، گاهی از باند فرودگاه آغاز میشود!
از نشست تهران تا مذاکرات اصفهان؛ دیپلماسی اقتصادی ایران در قلب نصفجهان
اجلاسهایی برای برگزاری؛ نه برای اجرا
تحلیلی از سخنان مسعود دانشمند درباره سرنوشت تفاهمنامهها و کارکرد واقعی نشستهای مشترک منطقهای
در حالی هجدهمین اجلاس کمیسیون مشترک ایران و ترکمنستان برگزار شده که به گفته مسعود دانشمند، کارشناس ارشد تجارت بینالملل، ساختار اینگونه نشستها بیشتر حالت نمایشی دارد تا راهبردی. به تعبیر او، بسیاری از این اجلاسها به ابزاری تشریفاتی بدل شدهاند: «اجلاس میگذاریم برای اینکه اجلاس گذاشته باشیم. مهم نیست چه چیزی نتیجه بدهد؛ مهم این است که برگزار شده باشد.»
دانشمند تأکید میکند که بخش عمدهای از این نشستها بدون برنامهریزی اقتصادی دقیق، بدون ضمانت اجرا، و بدون پیگیری مستمر برگزار میشوند. به باور او، نه از طرف ایران پیگیری واقعی وجود دارد، نه کشورهای طرف مقابل – مانند چین و روسیه – به دلیل تحریمهای ثانویه آمریکا تمایلی به همکاری عمیق اقتصادی با ایران دارند.
تفاهمنامههایی که نه اجرا میشوند، نه گزارشی دارند
یکی از انتقادات اصلی دانشمند، نبود شفافیت و اطلاعرسانی درباره سرنوشت تفاهمنامههاست: «ما اصلا کسی را نداریم که بگوید این تفاهمنامه انجام شد، یا نشد؛ اگر نشد چرا؟ اگر شد چطور؟» او میگوید هیچ سیستم منظم هفتگی، ماهانه یا دورهای برای رصد و اطلاعرسانی عمومی درباره اجرای توافقات وجود ندارد.
دانشمند میگوید وقتی کشورها بارها در اجلاسها شرکت کنند و هیچ نتیجه ملموسی نگیرند، اعتمادشان به این سازوکار از بین میرود. این فرسایش اعتماد، نهتنها طرف خارجی را دلسرد میکند، بلکه در داخل کشور نیز بازتاب منفی دارد و دیپلماسی اقتصادی ایران را کماثر جلوه میدهد.
حاشیه، مهمتر از متن
او در تحلیل رفتار شرکتکنندگان ایرانی در اجلاسها، به نکته جالبی اشاره میکند: اغلب تفاهمها نه در جلسات رسمی، بلکه در حاشیه نشستها شکل میگیرند. بهویژه در نشستهای بینالمللی مانند اجلاسهای فرانسه، طرف ایرانی بیشتر بهدنبال مذاکرههای انفرادی و شخصی در حاشیه است تا اجرای برنامههای رسمی و سازمانیافته.
میزبانی وزارتخانه
سؤال کلیدی دانشمند این است: چرا ایران میزبان این اجلاسهاست وقتی نه توان اقتصادی برای اجرای توافقات دارد و نه ظرفیت بینالمللی برای جلب همکاری؟ به گفته او، وزارتخانهها، مانند وزارت راه تنها نقش برگزارکننده دارند، نه دنبالکننده واقعی تفاهمها.
این گفتوگو از زبان مسعود دانشمند، نقدی صریح بر ساختار ناکارآمد دیپلماسی اقتصادی ایران است؛ دیپلماسی که بهجای تمرکز بر نتیجه و پیگیری، درگیر تکرار نشستهایی شده که صرفا برای برگزار شدن شکل میگیرند. بدون سیستم پایش، بدون شفافیت و بدون نگاه راهبردی، دستاورد ملموسی از ۱۸ دوره اجلاس با ترکمنستان باقی نمانده؛ جز چاینوشیهای دیپلماتیک.
برخی کارشناسان معتقدند اجلاسی که این روزها میان ایران و ترکمنستان در حال برگزاری است، شاید در نگاه اول یک دیدار روتین اقتصادی بهنظر برسد، اما اگر کمی دقیقتر نگاه کنیم، متوجه میشویم که اهمیت این نشست بیش از آن چیزی است که ظاهرش نشان میدهد. چرا؟ سوالاتی در این خصوص مطرح است که به واکاوی آن میپردازیم:
میزبانی وزارت راه از این اجلاس، پیام روشنی دارد: امروز، یکی از جدیترین ابزارهای ایران برای توسعه روابط اقتصادی با همسایگان، زیرساخت حملونقل و ترانزیت کالا است. در واقع، ایران دارد با «ریل و جاده» سیاست خارجیاش را تعریف میکند، نه فقط با دیپلماسی رسمی.
نگاه چندمحوری به همکاری
در این اجلاس فقط درباره ترانزیت حرف نمیزنند. از نفت و گاز و پتروشیمی گرفته تا کشاورزی، کارآفرینی و رسانه، همهچیز روی میز است. این یعنی دو کشور دنبال ایجاد یک چارچوب همکاری جامع و پایدار هستند، نه توافقات مقطعی.
ترکمنستان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گاز دنیاست. این کشور همیشه به دنبال مسیرهای جدیدی برای صادرات بوده. ایران میتواند با نقشآفرینی در سوآپ گاز ترکمنستان یا ترانزیت آن به ترکیه و اروپا،نقش خود را در معادلات انرژی منطقه پررنگتر کند. این اجلاس فرصت مهمی برای طرح این موضوع است.
بازی بزرگ در کریدورها
در سالهای اخیر، رقابت بر سر «کریدورهای حملونقل» در منطقه شدت گرفته. چین، روسیه، ترکیه، هند، همه دنبال نفوذ بیشترند. همکاری با ترکمنستان در این فضا، میتواند موقعیت ایران را در مسیرهای شمال-جنوب و شرق-غرب تقویت کند و حتی بخشی از ترافیک کالای آسیای میانه را جذب کند.
تجربه گذشته، سوال امروز
تفاهمنامههای پیشین میان ایران و ترکمنستان، هرگز از مرحله امضا فراتر نرفتهاند. آنچه باید مورد پرسش جدی قرار گیرد، نه تعداد اسناد همکاری، بلکه میزان تعهد، پیگیری و توان اجرایی دو طرف برای عملیاتیسازی این اسناد است. اگر هجدهمین اجلاس نیز به سرنوشت نشستهای پیشین دچار شود و صرفا به ثبت چند امضای نمادین محدود بماند، نهتنها دستاورد مشخصی در بر نخواهد داشت، بلکه حتی میتواند فرسایش اعتماد متقابل و تضعیف جایگاه ایران در دیپلماسی منطقهای را بهدنبال داشته باشد.
این اجلاس میتواند به نقطه عطفی در روابط ایران با همسایه شرقی بدل شود؛ اما تنها در صورتیکه تصمیمها با زمانبندی مشخص، مسئولیتهای شفاف و منابع واقعی همراه شوند و از حصار جلسات رسمی خارج شوند. ایران بیش از هر زمان دیگر به «دیپلماسی نتیجهمحور» نیاز دارد، نه تکرار سنت امضای بیسرانجام.