از افزونطلبی کشورهای آسیای میانه تا متوقف کردن ناوگان ایرانی در مرز آلات ازبکستان
مجوز تردد یا حکم بایکوت
از نیمه دوم سال گذشته تا خرداد ماه امسال، چندین و چند توافق همکاری اقتصادی، تجاری و حملونقلی بین ایران و ازبکستان برقرار و بهعنوان افقهای تازه همکاری بین دو کشور نامیده شد، اما این توافقات همچنان نتوانسته افق روابط حملونقلی موجود را شفافتر کند، تا آنجا که هرچه گزارش از مرز «آلات» ازبکستان میرسد از توقف رانندگان ناوگان ایرانی حکایت دارد. کنکاش درباره این موضوع، مسائل و دلایل تازهای را نمایان کرد که وقوع چنین مشکلاتی را غیرقابل اجتناب میکند؛ از زیادهخواهی کشورهای آسیای میانه و در سر پروراندن رؤیای بایکوت حملونقل بینالمللی ایران تا بیتدبیری ایرانیها در این حوزه.
در همین زمینه، رئیس هیئتمدیره کانون سراسری انجمنهای صنفی رانندگان کامیونهای یخچالدار با اشاره به چگونگی شکلگیری این شرایط از اهمیت و ضرورت ورود وزارت امور خارجه و سفارت ایران در ازبکستان به این ماجرا سخن راند و تاکید کرد که پیش از آنکه ازبکها و دیگر کشورهای آسیای میانه پای خود را در کفش حملونقل بینالمللی ایران کنند و داشتههای ایران را به تاراج برند، باید تدبیری اندیشید
ماجرا از آنجا آغاز شد که با وجود توافق بین ایران و ازبکستان در اواخر سال 1403 برای لغو دوزبلاغ (مجوز تردد) و همچنین توافق در جریان شانزدهمین کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور در واپسین روزهای خردادماه بر سر شمولیت دوزبلاغ بر محمولات بارگیری شده از مبادی ثالث به مقصد طرفین یا حمل شده از مبدأ طرفین به مقصد تخلیه در قلمروهای ثالث و تحویل هزار برگ مجوز تردد از جانب هر طرف به طرف مقابل، ناوگان بینالمللی ایرانی که به سمت ازبکستان حرکت کردند، در مرز «آلات» با مشکل مواجه و متوقف شدند؛ اما باید دید که پردههای مختلف این نمایش بر اساس چه فاکتورها و دلایلی رقم خورده است.
پرده اول: توافقات غیرشفاف
در همین زمینه، عبداله خانعلی، رئیس کانون سراسری انجمنهای صنفی رانندگان کامیونهای یخچالدار با یادآوری این نکته که از سالیان گذشته تاکنون، بسیاری از کشورها مانند سوئیس، لهستان، ترکیه، بلغارستان و… از ناوگان ایرانی دوزبلاغ یا هزینه آن را نمیگیرند، به توافقهای انجامشده میان ایران و ازبکستان برای بخشیدن دوزبلاغ که هر برگ آن 400 دلار هزینه داشت، خاطرنشان کرد: «مشکل اصلی رانندگان ناوگان بینالمللی در این مسیر، پس از جلسه دوم بین مقامات ایران و ازبکستان ایجاد شد؛ زیرا در آن جلسه، ناوگان با مبدأ یا مقصد ثالث را مشمول دوزبلاغ 400 دلاری دانستند. به این معنی که اگر ناوگان طرفین از کشورهای دیگر مانند قرقیزستان، روسیه، هند و… بار بزنند یا بار خودشان را از مسیر این دو کشور به کشور ثالث ببرند، باید به یکدیگر دوزبلاغ پرداخت کنند.»
به این ترتیب، هر دو طرف مجوز تردد برای اختصاص و تحویل به ناوگانی با مبدأ و مقصد ثالث را به یکدیگر تحویل دادند. شنیدهها حاکی از آن است که از هزار برگ دوزبلاغی که ازبکستان به ایران تحویل داده، تا زمان تنظیم این گزارش جمعاً کمتر از 10 عدد استفاده شده و مابقی دوزبلاغهای ثالث ازبکستان نزد دفتر ترانزیت سازمان راهداری و انجمن صنفی شرکتهای حملونقل بینالمللی ایران است. حالا این پرسش مطرح میشود که چرا تعداد بسیار اندکی از آنها بین رانندگان توزیع شده است و چرا با وجود این برگههای مجوز تردد بالغ بر 20 تا 30 ناوگان ایرانی در مرز متوقف شده و رانندگان آنها حیران ماندهاند؟
خانعلی این وضعیت را ناشی از عوامل مختلفی مثل تقریر مفاد غیرشفاف، تفسیر متفاوت طرفین از مفاد این موافقتنامه و مفهوم «کشور ثالث»، عواقب حاشیهای تحریم ایران و در آخر تلاش کشورهای آسیای میانه برای حمل بارهای وارداتی با ناوگان خودشان از ایران برشمرد که گویا این آخری از همه مهمتر است که در پرده آخر چرایی آن مشخص میشود.
او در تشریح این عوامل اظهار کرد: «به زعم دفتر ترانزیت سازمان راهداری و حملونقل جادهای، با وجود اینکه محمولهای از یک کشور دیگر آمده است، اما چون در خاک ایران مثلاً در بندرعباس روی کامیون بارگیری و رهسپار ازبکستان میشود، بارگیری از کشور ثالث محسوب نشده (حمل ترکیبی) و مشمول دوزبلاغ هم نخواهد شد. این تفسیر سازمان راهداری درست و منطقی است، اما ریشه مشکل در جای دیگری است و از تحریم آب میخورد؛ چراکه به دلیل تحریمهای ناعادلانه، مبدأ یا همان محل بارگیری بسیاری از کالاهایی که از ایران بارگیری میشود (بهویژه کالاهای ایرانی) در اسناد حمل، کشوری غیر از ایران لحاظ میشود تا از ترکشهای تحریم به دور باشد، مثلاً شرکت ایرانی X ممکن است یک نمایندگی یا دفتر در امارات هم داشته باشد که اسناد حمل را از طرف آن دفتر یا نمایندگی صادر کند. به این ترتیب، همه محمولههای ما برای ازبکستان محمولهای از کشور ثالث و مشمول دوزبلاغ محسوب میشود.»
او با اشاره به اینکه متاسفانه مسئولان ایرانی در جلساتی که با طرفهای ازبکستان مذاکره داشتند و در مفاد توافقنامه، چنین مسئلهای را شفاف نکردهاند تا با تفاسیر مختلف روبهرو نشوند، افزود: «این موضوع را هم باید در نظر داشت که در مرز اسناد ناوگان بررسی میشود و متاسفانه اسناد نشان میدهد که این بارها از کشور ثالث است. به بیان دیگر، با وجود اینکه در توافقنامه قید شده که بارگیری از قلمرو ایران به دوزبلاغ نیاز ندارد، اما سند چیز دیگری میگوید.»
پرده دوم: زیادهخواهی رقبا
رئیس هیئتمدیره کانون سراسری انجمنهای صنفی رانندگان کامیونهای یخچالدار تاکید کرد: «ما به دفتر ترانزیت سازمان راهداری پیشنهاد دادیم که بهمنظور تسهیل تردد ناوگان به ازبکستان و حفظ این شریان حیاتی آن هم در چنین شرایطی که حملونقل بینالمللی در کشورمان با مشکلات متعدد دست به گریبان است، فعلاً تا رفع این مشکل بدون قید و شرط به ناوگان دوزبلاغ بدهند تا حتیالامکان ناوگان ایران به خواب در مرز و بهتبع آن مشکلات رنگارنگ دچار نشوند؛ اما دفتر ترانزیت به دلایل منطقی و قابل پذیرش این اقدام را نشدنی اعلام کرد.»
به گفته خانعلی؛ مدیران سازمان راهداری معتقدند کوتاه آمدن در برابر رفتار ازبکها و اعطای دوزبلاغ به ناوگان، زمینهساز رفتارهای زیادهخواهانه بیشتر خواهد شد که منطقی است، چون پیشبینی میشود پس از آن، ازبکها مدعی شوند که بارهایشان را میخواهند با ناوگان ملکی خودشان (که این هم داستانی دارد) از داخل خاک ایران حمل کنند.
پرده سوم: جای خالی تدبیر
خانعلی با بیان اینکه اظهار نظر هر دو طرف درست است، اما به دلیل عدم شفافسازی دود آن در چشم رانندگان میرود، تصریح کرد: «این مسئلهای نیست که دفتر ترانزیت سازمان راهداری بتواند بهتنهایی آن را رفع کند، بلکه موضوع باید از طریق معاونت اقتصادی وزارت امورخارجه و کنسولگری و سفارت ایران در ازبکستان پیشگیری شود. باید ماجرا برای آنها شفاف شود که این بارها در ایران بارگیری شده است و فقط سند آن به دلیل مسائل تحریمی از کشور دیگر است و از طریق حمل ترکیبی به دست شما رسیده است. همچنین باید مشخص شود که ملاک برای تشخیص تردد ثالث محل بارگیری است یا سند.»
او خاطرنشان کرد: «از طرف دیگر، ازبکستان هم تازه به حوزه کارنهتیر پیوسته و با ایران که سالیان بسیار است عضو کارنهتیر است تفاوت دارد و با خیلی از مسائل آشنا نیست. البته براساس کنوانسیون تیر، محل بارگیری ملاک است؛ بنابراین اگر مسئولان ایران پا پیش گذارند و به دنبال مذاکره روند، در مذاکرات میتوان به این موضوع استناد کرد، اما مشکل ما این است که حملونقل بینالمللی در اولویت مسئولان ایرانی قرار ندارد، بنابراین تا به بنبست نخورند به دنبال راهحل نمیروند، نمونه این ادعا را در مقوله فولباک با ترکیه تجربه کردیم.»
پرده آخر: اندیشه تصاحب
این فعال حملونقل بینالمللی با اشاره به اینکه کشورهای آسیای میانه تا 10 سال گذشته صاحب حملونقل بینالمللی نبودند و چند سالی است که به دلیل اشتغالزایی و سودآوری به این حرفه روی آورده و ناوگان خریداری کردهاند، گفت: «آنها هنوز تریلی هم ندارند، بلکه اغلب کشنده دارند، با این همه، به این فکر افتادهاند که با ایجاد موانع کوچک و بزرگ برای ناوگان بینالمللی ایران اندکاندک راه را بر فعالیت ایران ببندند و ناوگان خود را برای حمل بارهای وارداتی و صادراتی خود به ایران اعزام کنند.»
او تصریح کرد: «بهنظر میرسد که آنها رویای بایکوت کردن حملونقل بینالمللی ایران را در سر میپرورانند. در نتیجه، اگر مسئولان دولتی به سرعت از حملونقل بینالمللی ایران و رانندگان این حوزه حمایت نکنند و برای رفع این مشکل چارهای نیندیشند و از موضع دیپلماسی به این موضوع ورود نکنند، چنین اتفاقاتی مانند ماجرای دوزبلاغ با ازبکستان، فولباک با ترکیه یا مشکلاتی که با ترکمنستان داشتیم ریشه دوانده و حملونقل بینالمللی ایران را زمینگیر و خفه میکند.»
پشت پرده چیست؟
آنچه خانعلی درباره رفتار کشورهای آسیای میانه در قبال فعالیت ناوگان بینالمللی ایران گفت، به همین موضوع ختم نمیشود و بهنظر میرسد حتی فعالان صنفی خودمان نیز آنها را در تحقق این هدفشان خواسته یا ناخواسته حمایت میکنند؛ زیرا گفته شده است که تعدادی از شرکتهای حملونقلی و رانندگان ایرانی، ماشینهای خود را به فروش رسانده و ماشینهایی با پلاک ازبکستان، قرقیزستان، ترکمنستان و تاجیکستان خریداری کرده و به اسم راننده آن کشورها آمده و بار کشور صاحب پلاک آن خودرو را بارگیری میکنند. به بیان دیگر، تریلی یا کشنده خارجی است، اما صاحب آن یک راننده یا شرکت ایرانی است.
او با بیان اینکه این رانندگان یا شرکتها همه فرازونشیبهای حملونقل بینالمللی را در ایران میدانند و در لباس یک راننده ناوگان خارجی به ایران میآیند، گفت: «در حملونقل بینالمللی هم اصل و ملاک، ملیت و پلاک ماشین است نه ملیت راننده. مالکیت را هم نه دولت و نه دیگران نمیتوانند اثبات کنند که برای ایران است زیرا با پلاک و ملیت کشور دیگری مانند ازبکستان، گرجستان و… ثبت شده است. همین حرکت، اندکاندک بنیه و توان حملونقل بینالمللی ایران را از بین میبرد و به نام کشورهای دیگر میکند.»
او خاطرنشان کرد: «حتی این شرکتها و رانندگان روی نهادهای دولتی در هر استان نیز نفوذ دارند و تا جایی که بتوانند در وضع قوانین، بارگیری و تخلیه کالا همچنین روش حمل، اعمالنظر میکنند.»
او گفت: «در زمانی نهچندان دور این کشورها التماس میکردند که بار آنها را رانندگان و شرکتهای حملونقلی ایران حمل کنند، اما متاسفانه در سایه بیتدبیری دولتهای ایران و در اولویت قرار نگرفتن حملونقل بهعنوان اصلیترین فعالیت اقتصادی برای هر کشوری، آنها حالا برای خودشان کار و بار مهیا کردهاند. این در حالی است که در نقطه مقابل، ایران نه تنها برای حملونقل اهمیت قائل نیست، بلکه به واسطه همین بیتوجهی همه داشتههایش به نوبت به تاراج میرود.»
مشکلگشایی با ویدئو کنفرانس
لازم به توضیح است که مدیرکل ترانزیت و حملونقل بینالمللی سازمان راهداری و حملونقل جادهای نیز درباره صفهای کامیونهای ایرانی در مرز ازبکستان «تفسیر غیرمتعارف طرف ازبک از دوزبلاغ ثالث» را سلسهجنبان این ماجرا دانسته و گفته است که از ۱۵ ژوئن تمام شرکتهای حملونقل ایرانی و رانندگان را در جریان این مشکل قرار دادیم و بنابراین آنها از وجود این مشکل مطلع بودند.
این مقام مسئول توضیح داده است که نمیخواهیم و قصد نداریم که جلوی تردد کامیونها را در این مسیر بگیریم، اما به شرکتها اعلام کردیم که به دلیل تفسیر اشتباه ازبکستان از دوزبلاغ، برای ورود به این کشور دچار مشکل خواهید شد. از این رو با صاحب کالا در این کشور هماهنگهای دقیق انجام دهید و تا زمانی که تاییدیه نگرفتهاید و مطمئن نشدهاید که ورود به ازبکستان بلامانع است به مقصد و مسیر ازبکستان بارگیری نکنید، بنابراین شرکتها و رانندگان نباید با اطلاع از این مشکل، بدون هماهنگی با صاحب کالا در ازبکستان نسبت به بارگیری اقدام میکردند و آگاهانه خود را در این موقعیت قرار میدادند.
مهندس جواد هدایتی در عین حال، ازبکستان را برای ما کشور مهمی در آسیای میانه خواند و اعلام کرد قرار بر این است که وزرای حملونقل دو کشور، درباره این موضوع جلسه ویدیو کنفرانسی با هم برقرار کنند و راهکارهای رفع مشکل را مورد بررسی قرار گیرد.


