موعد پوستاندازی گزارش از: مونا روشندلراه رستگاری فعالان صنعت پخش با وجود همه چالشها و معضلات این حوزه چیست؟
ارزیابی آمار و اطلاعات، اهمیت صنعت پخش را بیش از پیش در اقتصاد روشن میکند، چراکه ۹ درصد GDP کشور به نام این صنعت زده شده است؛ اما با وجود این، متاسفانه هنوز شرکتهای پخش در ایران به صورت حرفهای توسعه نیافتهاند و خبری از فعالیت شرکتهای لجستیکی طرف سوم به صورت فراگیر نیست. هرچه هست، وابسته به تولیدکننده است که جامعیت یک شرکت پخش را ندارد چه برسد به اینکه بخواهد نام 3PL را یدک بکشد. چنین شرکتهایی در ایران بخشی از وظیفه ذاتی خود یعنی حملونقل را به فراموشی سپرده و ماموریتی نامتجانس با «پخش» یعنی فروش را متعهد شده و بسان موجودات ناقصالخلقه قامتی ناراست و بیاندام دارند که برای رشد و تعالی باید از پوسته کهنه خود به در آیند و با هیئتی تازه و کاملاً شفاف در قالب یک شرکت لجستیکی به حیات خود ادامه دهند.
دکتر مجتبی سلیمانیسدهی، پژوهشگر حوزه حملونقل و لجستیک و مدیرعامل گروه مدیریت زنجیره تامین آمادگران با آسیبشناسی چگونگی پدیدار شدن این شرکتها، مسیر این پوستاندازی را برای آنها بس خطرناک و دور خواند و گفت که گام برداشتن در مسیر تحول جهانی میتواند از ناهمواری راه بکاهد.
مدیرعامل گروه مدیریت زنجیره تامین آمادگران سخنان خود را با نگاهی به مقوله متولی واحد آغاز کرد و با بیان اینکه متولی شرکتهای پخش بهدرستی وزارت بازرگانی سابق و وزارت صمت فعلی بخش معاونت بازرگانی و دفتر آماد و خدمات بازرگانی است، به تاریخچه شکلگیری این شرکتها در دهه ۷۰ بهمنظور کمک به صنایع و تولیدکنندگان برای توزیع محصولات و تسهیل دستیابی مصرفکننده به کالا در سراسر کشور اشاره و اظهار کرد: «با این حال، اتفاقی که افتاد شکلگیری شرکتهایی بود که به دلیل تعریف نادرست وظایف و تعهداتشان، با ماهیت یک شرکت پخش بر اساس استانداردهای بینالمللی کاملاً متفاوت هستند.»
دور مانده از اصل خویش
سلیمانیسدهی گفت: «بر اساس طرحی که در آن زمان برای شرکتهای پخش ریخته شد، علاوه بر توزیع و انبارداری، وظیفه مهم فروش نیز بر عهده آنها قرار گرفت. به این ترتیب، عهدهدار سه وظیفه شدند که نهتنها یکی از آنها با ماهیت اصلی این شرکتها در حوزه بینالملل همخوانی نداشت، بلکه وظیفه حملونقل به عنوان یکی از حلقههای اصلی و حیاتی این حوزه به حاشیه رانده شد.»
بر اساس گفتههای این کارشناس لجستیک؛ از آنجا که مقوله «فروش» برای تولیدکنندگان و صاحبان صنایع موضوعی حیاتی است و کل سرمایه شرکت، نقدینگی، گردش مالی و درآمد وابسته به فروش است، پس از شکلگیری شرکتهای پخش، مبحث «فروش» بسیار برجسته و به عنوان وظیفه و کارکرد اصلی این شرکتها شناخته شد. به این ترتیب، چنین شرکتهایی که بر خلاف اسمشان باید کار توزیع و پخش محصولات را بر عهده داشته باشند، به سازمان فروش، جمعآوری اموال و درآمدهای تولیدکنندگان و کارپرداز مالی او تبدیل شده و رفتهرفته از کارکرد لجستیکی و بحث اصلی یعنی حملونقل دور شدند. به همین دلیل، برای پر کردن خلأهای حملونقلی خود از شرکتهای باربری بینشهری کمک گرفتند.
او در خصوص مشکلاتی که کمتوجهی به حملونقل در این شرکتها با برجسته شدن مقوله فروش ایجاد کرده است، توضیح داد: «با واسپاری مقوله حملونقل به شرکتهای باربری بینشهری، پای یک سازمان و نهاد تصمیمگیر دیگر یعنی وزارت راه و شهرسازی و سازمان راهداری و حملونقل جادهای هم به این حوزه باز شد و عدم همکاری دیرین بین وزارت صمت و راه و همچنین رقابت نادرست و کذایی آنها با هم، بر سر شرکتهای پخش سایه انداخت و انحصاری بودن کنترل تردد ناوگان تجاری در جادهها توسط سازمان راهداری، برای حرکت این شرکتها به سمت ارائه خدمات لجستیکی موانع مضاعف ایجاد کرد.»
عارضه وابستگی به تولید
مدیرعامل گروه مدیریت زنجیره تامین آمادگران تصریح کرد: «از طرف دیگر، چون این شرکتها توسط کارخانجات و صنایع تولیدی به وجود آمدند، به تولید وابسته شدند و ماهیت مستقل ندارند. در نتیجه، در این شرکتها بخش فروش کاملاً بر خدمات لجستیک غالب شده تا جایی که خود آنها نیز از انجام رسالت اصلی خود یعنی ارائه خدمات لجستیکی به مشتری اجتناب میکنند.»
او با تاکید بر اینکه مشکلات و روند ذکرشده از ابتدای شکلگیری این شرکتها تا یکی دو سال اخیر وجود داشت، اعلام کرد: «بالاخره وزارت صمت خلأ لجستیکی ایجادشده را در این شرکتها احساس کرد و به این نتیجه رسید که شرکتهای پخشی که تا آن زمان تشکیل شده و فعالیت دارند، باید اندکاندک از تولیدکننده خاص یا برند خاص مستقل شوند و به دور از تفکر مبتنی بر فروش، ماهیت لجستیکی خود را برجسته کنند که برای تحقق این هدف گریزی از پوستاندازی شرکتهای لجستیکی نیست.»
سلیمانی گفت: «وزارت صمت چند سال است که برای این تغییر ماهوی، صدور مجوز برای فعالیت شرکتهای پخش حقیقی و در نهایت حرکت به سمت شکلگیری شرکتهای لجستیکی طرف سوم تلاش کرده و گامهایی هرچند کوچک برای دستیابی این اهداف برداشته شده است.»
او یادآور شد: «سال گذشته، وزارت صمت توانست مجوز رسمی فعالیت شرکتهای 3PL را تدوین کند که هنوز در جامعه لجستیکی ما شناختهشده نیست، اما خوشبختانه روند بروکراتیک تایید و تصویب یک مجوز که در کشورمان بسیار زمانبر است انجام شده و اکنون آمادگی برای صدور مجوز رسمی وجود دارد.»
کدام شرکتها مزیت لجستیکی دارند؟
براساس توضیحات سلیمانیسدهی، این آگاهی در وزارت صمت به وجود آمده است که باید تیغ جراحی به دست گیرد و همچون طبیبی حاذق وصلههای ناهماهنگ را در این شرکتها که به صورت تعهدات ناهمگون خود را نشان داده است، حذف کند تا توان و نیروی لازم برای رشد بخش خدمات لجستیکی و شکلگیری شرکتهای 3PL به وجود آید. به این ترتیب، مشخص شد که اگر قرار باشد فعالیت 3PL در ایران پا بگیرد، شرکتهای پخش در کنار شرکتهای حملونقل بینالمللی و فورواردری که از وزارت راه مجوز میگیرند، بالاترین مزیت و پتانسیل را برای تبدیل شدن به شرکت لجستیکی خواهند داشت.
این پژوهشگر حملونقل و لجستیک افزود: «حتی میتوان گفت بیشتر بودن مزیت آنها نسبت به شرکتهای حملونقل به دلیل ارائه خدمات انبارداری به صورت حرفهای و دارا بودن زیرساخت بسیار قویتر انبارش کالا است. افزون بر این، تعامل شرکتهای پخش با تولیدکننده بیشتر است، بنابراین به تولید و محصول نزدیکتر هستند و آسانتر میتوانند نیاز مخاطبان لجستیکی را درک کنند و به آن پاسخ دهند. مزیت بعدی نیز، دسترسی به بازار است که آنها معمولاً به نقطه نهایی مصرف یعنی سوپرمارکتها، فروشگاههای زنجیرهای و… متصل هستند و میتوانند کالاها را در زنجیره پخش به آخرین حلقه برسانند. در نتیجه قابلیت بیشتر و مزیت بالاتری برای تبدیل شدن به 3PL دارند.»
مدیرعامل گروه مدیریت زنجیره تامین آمادگران با بیان اینکه نقطه ضعف جدی شرکتهای پخش در این زمینه وابستگی و چسبندگی به تولیدکنندگان است، گفت: «به همین خاطر، اکنون در ایران سرویس پخش یک برند تولیدی خاص را برندهای دیگر نمیپذیرند و با آن کار نمیکنند. البته این نقطه ضعف قابلحل است و همانگونه که شرکتهای پخش در دنیا با منفک شدن از بخش فروش و سپری کردن مسیر تکامل از 2PL به 3PL تا 6PL توانستهاند خدمات کامل لجستیکی را ارائه دهند، شرکتهای ایرانی هم باید در این مسیر گام نهند.»
سلیمانیسدهی افزود: «پس از رد شدن از این مرحله، آن برند خاص به یکی از مشتریهای دائمی خدمات او تبدیل میشود و آن شرکت میتواند کاملاً مستقل به سایر برندها و تولیدکنندگان هم سرویس دهد. البته این پوستاندازی و تغییر مسیر، یعنی برجسته کردن خدمات لجستیکی به جای خدمات فروش بسیار سخت و دردناک است که ما اکنون در آغاز این راه قرار داریم.»
او با اشاره به مقاومت تولیدکنندگان در برابر تفکیک بخش توزیع از هر برند و تشکیل شرکتهای لجستیکی گفت: «اکنون شرکت لجستیکی در ایران وجود ندارد و تولیدکنندگان برای امنیت پخش و توزیع محصولات خود، شرکت پخش درونسازمانی برای خود ایجاد کردهاند؛ اما در دوره گذار و پوستاندازی، خواسته یا ناخواسته این تفکیک را میپذیرند، زیرا وقتی شرکت لجستیکی میتواند خدمات لجستیک را با هزینههای کمتری از شرکت پخش خودشان ارائه دهد و برای آنها درآمد بالاتر و حاشیه سود امنتری را ایجاد کند، بدون شک تولیدکنندگان به سمت شرکتی میروند که مستقل شود و توانمندی و مهارت خود را افزایش و نرخهایش را کاهش دهد و کیفیت خدماتش را بهینه کند.»
مدیرعامل گروه مدیریت زنجیره تامین آمادگران در ادامه تصریح کرد: «اگر دیوارهایی که ایران را به صورت جزیره درآورده و تعاملات بینالمللی آن را به کمترین حد ممکن رسانده است، کوتاه یا کاملاً تخریب شود و امکان حضور شرکتهای لجستیکی همین کشورهای همسایه مانند ترکیه در ایران به وجود آید، یقیناً خیلی از شرکتهای بزرگ تولیدکننده از خدمات آنها استفاده خواهند کرد، زیرا هم سطح خدمات آنها بهتر و کیفیت خدماتش بالاتر و هم هزینههای آنها پایینتر خواهد بود، بنابراین وقتی تولیدکننده ببیند که دیگر نیاز نیست چند ده هکتار در نقاط مختلف کشور انبار داشته باشد و برای نگهداری آنها هزینه کند – بلکه میتواند با برونسپاری این بخش هزینههایش را بسیار کاهش دهد – دیگر از راه و روش گذشته دست میکشد.»
او خاطرنشان کرد: «بر مشکلات یادشده برای شکلگیری شرکتهای لجستیکی باید سرمایهبری، زمانبر بودن و ناشناخته بودن این حوزه برای حکمرانان، تصمیمسازان و حتی فعالان این حوزه را نیز افزود، زیرا با وجود همه تلاشها برای ترویج فرهنگ لجستیکی هنوز هم ما با دانش روز و تحولات روز حوزه حملونقل و لجستیک بسیار فاصله داریم که اگر کشور بخواهد این مسیر را طی کند و پوستاندازی داشته باشد، با این معضل مواجه است.»
این پژوهشگر حوزه حملونقل و لجستیک با تاکید بر اینکه آخرین معضلی که در این مسیر پیش رو داریم، بهروز نبودن تکنولوژی ارائه خدمات لجستیکی در ایران است، تصریح کرد: «این مشکل به خاطر بسته بودن راههای ارتباطی ما با شرکتهای بینالمللی پیشرفته از ۵۰ سال پیش تاکنون است که موجب شده دانش و تکنولوژی روز لجستیک به کشور انتقال نیابد و شرکتهای فعال در این حوزه سنتی رشد کنند و از تکنیکها و تجهیزات روز دنیا به دور باشند که رفع این معضل راهکاری جز باز شدن درهای کشور و اجازه حضور دادن به شرکتهای توانمند و خوب بینالمللی ندارد.»
او با اشاره به اینکه هنوز خیلی از افراد در ایران دانایی و آگاهی لازم را در این زمینه ندارند، افزود: «به همین منظور، همانگونه که در دهه ۱۳۵۰ چنین اتفاقی رخ داد و به تحول صنعت حملونقل کمک کرد، اکنون هم باید اجازه دهیم شرکتهای لجستیکی موفق جهانی در ایران حضور یابند و مدل کار را در این حوزه به ما بیاموزند.»
یک فرزند و دو متولی
با تصویب آییننامه ستاد مراکز لجستیک کشور، نخستین گام برای تشکیل شرکتهای لجستیکی طرف سوم در ایران برداشته شد، اما همچنان موضوع تعیین نهاد متولی لجستیک وجود دارد، چراکه دوپاره بودن آن بین وزارتخانههای صمت و راه و نبود همکاری خوب بین آنها موجب شده که همیشه لجستیک و فعالان لجستیکی متضرر شوند.
سلیمانیسدهی نیز با اشاره به همین معضل گفت: «اینکه بخشی از لجستیک یعنی انبارش و پخش در ید اختیار وزارت صمت باشد و بخش دیگر یعنی زیرساخت در حوزه وظایف وزارت راه باشد و مجوزها از دو نهاد صادر شود، کار را سخت و مسیر را دشوار میکند، اما ما از پیمودن این راه ناگزیر هستیم، پس بهتر است که تکلیف تولیت لجستیک در کشور مشخص شود.»
او درباره اینکه آیا میتوان صنعت پخش را در ایران به موجود ناقصالخلقهای تشبیه کرد که اعضای مختلف بدنش به صورت هماهنگ رشد نکردهاند، گفت: «در اصل ایده شکلگیری شرکتهای فعال در این صنعت فکر بسیار خوبی بوده، ماهیت و متولی آن هم یعنی وزارت بازرگانی یا صمت هم درست بوده است، اما رشد نامتوازن قسمتهای مختلف آن بهدلیل چهارچوبی است که ساختار حاکمیتی بر آن تحمیل و با انحصارگرایی و نبود همکاری بین بخشهای مختلف بخشهایی از آن را مانند حملونقل معیوب کرده است. البته شرکتهای پخش نسبت به این صنعت آگاهی کامل دارند و میدانند که مثلاً حملونقل نیز باید همراستا با انبارداری پیشرفت کند و تقویت شود، اما به واسطه مقررات جاری مجبور بودند که به این شکل عمل کنند.»
مدیرعامل گروه مدیریت زنجیره تامین آمادگران با اعلام مخالفتش با هرگونه تعرفهگذاری دولتی در هر حوزهای گفت: «دخالت دولت در بحث قیمتگذاری بر اساس نگاه کمونیستی است که موجب میشود هرگونه فعالیت اقتصادی از مسیر اصلی و درست خود خارج و نامتوازن شود، بنابراین در مسیر پوستاندازی باید در حوزه قیمتگذاری و تعرفهگذاری نیز آزادسازی صورت گیرد که مختص تعرفههای حوزه پخش نیست بلکه حوزه حملونقل را هم که سازمان راهداری نرخها را تعیین میکند، شامل میشود.»
گرچه رنج میرسد، امید دوا هست
سخنان سلیمانیسدهی کورسویی از امید داشت و بارقهای برای لجستیکمحور شدن فعالیت شرکتهای پخش در آیندهای نهچندان نزدیک ایجاد کرد. این در حالی است که صاحبان سرمایه دغدغهای برای سرمایهگذاری در حوزه لجستیک نداشتند. البته او با بیان اینکه الان موضوع کمی متفاوت و رغبت برای حضور در این حوزه بهتر شده است، گفت: «انتشار اخباری مبنی بر اینکه یکی از فعالیتهای جدید بابک زنجانی به حوزه لجستیک و حملونقل مربوط است، فارغ از موضوعات اقتصادی و سیاسی میتواند برای این حوزه بسیار مفید باشد و توجه سرمایهداران را به این سمت جلب کند.»