بورس تهران در بحران بیاعتمادی پس از آتشبس؛ وعدهها، نقدها و آیندهای در ابهام
در پی جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و بازگشایی بورس تهران پس از تعطیلی موقت، بازار سرمایه ایران با موجی از فشار فروش، ریزش شاخصها و بازگشت سطحی از بیاعتمادی در میان سهامداران روبهرو شده است. بازگشایی بازار در هفته جاری بدون حمایت نقدی و در سایه بیاعتمادی فزاینده به نهادهای اقتصادی، انتقادات گسترده کارشناسان و فعالان بازار را برانگیخته است.
وعدههای حمایتی در میانه شوکها
حمیدی یاری، معاون نظارت بر بورسها، با حضور در شبکه خبر، توضیح داد که تصمیم اولیه برای توقف معاملات در طول درگیری نظامی با هدف صیانت از داراییهای مردم و کاهش شوک روانی گرفته شد.
وی تأکید کرد: «حفظ نقدشوندگی اولویت نخست نبود؛ هدف، صیانت از سرمایهگذاران بود.»
او همچنین اعلام کرد صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت بهعنوان اولین ابزار بازگشایی وارد چرخه شدند و اگرچه در روز نخست با فشار فروش روبهرو شدند، اما پس از آن جریان خرید به بازار بازگشت.
به گفته یاری، در جلسات شورای عالی بورس، توافقهایی برای تزریق منابع حمایتی از سوی بانکها حاصل شد و روز گذشته حدود ۴ هزار میلیارد تومان وارد بازار شد. او وعده داد در روزهای آینده نیز مبالغ بیشتری تزریق خواهد شد و اخبار مثبتی درباره حمایتهای دولت و بانک مرکزی منتشر میشود.
بازگشایی زودهنگام، اشتباهی پرهزینه؟
محمد خبریزاد، تحلیلگر بازار سرمایه، با انتقاد از نبود برنامه مشخص برای بازگشایی، گفت: بازار دیروز با صف فروش سنگین آغاز کرد و هرچه جلوتر رفت، وضعیت بدتر شد. در ادامه معاملات، وقتی سرمایهگذاران از حمایت اثری ندیدند، امید را از دست دادند و صفهای فروش بزرگتری شکل گرفت. این اتفاق علاوه بر جو روانی ناشی از عدم آمادگی ارکان برای بازگشایی بازار بود.
اگر ادعا شود سیاست گذاران برای بازگشایی آمادگی داشتند، باید دید چه طرحی پشت این تصمیم بود. اگر هدف منفی خوردن چند روزه بازار و تعادل در قیمتهای پایین بود حتی برای اجرای همین سناریو هم آمادگی لازم وجود نداشت.
برگزاری جلسه با شرکت های بزرگ همان روز بازگشایی، نشانه نبود پیشآمادگی بود. اگر جلسه با ناشران پیش از شنبه برگزار میشد، شاید میشد نشانهای از هماهنگی دید اما وقتی روز بازگشایی جلسه برگزار میشود، بازار بدون برنامه وارد این مرحله شده است.
در شرایط فعلی که بخش نظامی ماجرا به پایان رسیده، جنگ تمامعیاری در بازار سرمایه در جریان است. سازمان بورس بهتنهایی از پس این وضعیت برنمیآید. بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و وزارت صنعت باید وارد میدان شوند. دو وزارتخانهای که بیشترین تعداد شرکت را در بورس دارند، نباید در چنین شرایطی سکوت کنند.
اکنون وقت بحثهای بلندمدت همچون قیمتگذاری دستوری نیست و حمایت فوری، نقدی و مشخص نیاز است. دولتها و بانکهای مرکزی تمام کشورهای دنیا هنگام بحرانهای این چنینی به بازار وارد میشوند و سهام خریداری میکنند تا از سقوط جلوگیری کنند. بعد از بازگشت تعادل، دوباره داراییها را میفروشند. بازار احتیاج به پول دارد نه وعده.
حمایت کلامی یا وعدههای سیاسی کارساز نیست. تا زمانی که فروشندهها تخلیه نشوند و تقاضای موثر وارد نشود، تعادلی شکل نمیگیرد. بخش اول حمایت باید با ورود حداقل ۲۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی واقعی از سوی بازارساز آغاز شود. تنها در این صورت کسانی که قصد خروج دارند، میتوانند دارایی را نقد کنند.
پس از بخش اول، میتوان به تدریج وارد مراحل حمایتی میان و بلندمدت شد اما فعلا اولویت تنها نیاز به نقدینگی است. هر بحث دیگر و هر جلسهای غیر از این بیراهه است. سیاست گذاران باید بپذیرند بازار سرمایه در خط مقدم جنگ اقتصادی است.
اعتراض به سکوت نهادهای کلیدی
محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، در همین برنامه تلویزیونی تأکید کرد بازار سرمایه ایران “شناوری آنچنانی ندارد” و قابل مدیریت است. او با انتقاد از سکوت دو وزارتخانه اقتصاد و صنعت و همچنین بانک مرکزی گفت: «در شرایطی که کشور از نظر امنیتی به ثبات رسیده، ادامه جنگ در بورس جریان دارد و نهادهای ذیربط نباید تماشاگر باشند.»
تحلیلگران: بازار نیازمند پول است، نه وعده
ابراهیم سماوی، از کارشناسان بازار سرمایه، با اشاره به ریزش بیش از ۹۹ درصد نمادها در روز نخست معاملات پس از تعطیلی، هشدار داد که “خروج نقدینگی نهتنها در سهام بلکه در صندوقهای درآمد ثابت نیز رخ داده است.”
شروع بحران با حمله رژیم صهیونیستی همراه بود و بازار فرصت نیافت بهصورت طبیعی هیجانات را تخلیه کند. به دلیل تعطیلی و بسته ماندن نمادها طبق تصمیم شورای عالی بورس، امکان اصلاح تدریجی فراهم نشد. اکنون با بازگشایی ناگهانی، فشار فروش تجمیع شده یک باره آزاد شد.
سهامداران در این مدت انتظار داشتند حداقل حمایت جدی از سوی نهادهای دولتی یا شرکتهای بزرگ صورت بگیرد. اگر بازار سرمایه به این شکل رها شود، اعتماد سرمایهگذار نسبت به کلیت نظام اقتصادی دچار خدشه می شود. در برخی موارد مشاهده شد شرکتهای مادر از نمادهای تابعه تا حدودی حمایت کردند و برخی نمادها از صف فروش خارج شدند اما بهصورت کلی حمایتها فراگیر یا موثر نبودند. با وجود برگزاری جلسه برخی نهادهای بزرگ پیش از بازگشایی، حداقل انتظار می رفت اکثر نمادها با صف فروش بسته نشوند و سهامداران در فضای متعادل، دارایی را نقد کنند.
اگر این وضعیت تداوم یابد، بدون تردید اعتماد بیشتر از گذشته تضعیف خواهد شد. امید می رود در معاملات امروز، حمایت موثری از سوی حقوقیهای بزرگ و نهادهای دولتی صورت گیرد. شاخص بورس دیروز حدود ۶۲ هزار واحد ریزش داشت و از منظر تکنیکال، محدوده 2.7 میلیون واحد به عنوان سطح حمایتی بعدی مطرح است. آنچه اکنون بازار را تحتتاثیر قرار داده، بیشتر عوامل روانی و سیاسی است.
رفتار دیروز سرمایهگذاران نشان میدهد آتشبس اعلام شده از نظر آنها ماهیتی پایدار ندارد. به همین دلیل حتی صندوقهای درآمد ثابت نیز با خروج منابع مواجه شدند. وقتی سرمایهگذار به صندوقهای امن هم بیاعتماد میشود، نشانه روشنی از عمق نگرانی و بیاعتمادی است.
فشار فروش ادامهدار خواهد بود و اگر حمایتهای ساختاری و واقعی شکل نگیرد، این روند نهتنها در هفته پیشرو بلکه در بازه بلندمدتتری نیز تکرار می شود. بیتردید، تداوم چنین شرایطی بستری فراهم میکند برای بهرهبرداری رسانههای معاند از وضعیت بازار داخلی؛ اتفاقی که باید با تدبیر و اقدام بهموقع از آن پیشگیری شود.
نارضایتی از عملکرد نهاد ناظر
هاتف شاملو، کارشناس بازار، تعطیلی ۹ روزه بورس را تصمیمی “منطقی” دانست اما بازگشایی بدون آمادهسازی را “فاجعهآمیز” توصیف کرد.
او گفت: «انتظار میرفت برای روز بازگشایی، حداقل ۳۰ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان منابع حمایتی فراهم شود، اما نشانهای از حمایت مؤثر در تابلو معاملات دیده نشد. تصمیم به حفظ دامنه نوسان ۳ درصدی در این شرایط، فشار فروش را تشدید کرد.»
این منابع میتوانست از طریق تزریق نقدینگی توسط دولت یا بانک مرکزی تامین شود اما نشانهای از چنین اقدامی روی تابلوی معاملات مشاهده نشد. حتی در مورد سهام شرکتهای بزرگ که بطور معمول نقش لنگرگاه بازار را ایفا میکنند، حمایت قابلتوجهی صورت نگرفت.
با این حال، سازمان بورس نهتنها این اقدام را انجام نداد بلکه برنامه مشخصی برای مدیریت حجم عظیم سفارشهای فروش ارائه نکرد. از طرفی وزیر اقتصاد که بر بازگشایی سریع بازار تاکید داشت، نیز مورد انتقاد قرار گرفت.
عملکرد منفعلانه سازمان بورس که میتوانست با جلسات اضطراری و هماهنگی با نهادهایی مانند بانک مرکزی به تزریق منابع مالی و کاهش ریسکها منجر شود، فرصتهای بسیاری را از دست داد. در شرایطی از این دست صندوقهای تثبیت و حمایت بازار سرمایه باید فعال شوند و با تزریق نقدینگی از ریزش شدید جلوگیری کنند.
همچنین کاهش دامنه نوسان در شرایط بحرانی میتواند به تثبیت روانی و اقتصادی کمک کند. به نظر میرسد همکاری نزدیک با بانک مرکزی و دولت برای تامین منابع مالی در شرایط اضطراری ضروری است. در شرایطی که نااطمینانی همچنان بالا است، تمدید تعطیلی تا تثبیت شرایط گزینهای منطقی محسوب می شود و سازمان بورس میتواند نسبت به این موضوع اقدامات لازم را انجام دهد.
بازار سرمایه ایران در شرایطی دوباره آغاز به کار کرده که هم عوامل اقتصادی و هم متغیرهای سیاسی در بدترین نقطهی ممکن با یکدیگر تلاقی کردهاند. شاخصها افت کردهاند، اعتماد عمومی به تردید افتاده، و بسیاری از سرمایهگذاران منتظر نشانهای واقعی از بازگشت اطمینان هستند.
تا اینجای کار، وعدههای مسئولان جای اقدامات ملموس را گرفتهاند. آنچه کارشناسان با صدای بلند میگویند ساده است: «بازار پول میخواهد، نه فقط سخنرانی.»
پیشنهاد تمدید مجدد تعطیلی
عرفان کاظمزاده نیز عملکرد سازمان بورس را در این بحران “فاقد آمادگی کافی” توصیف کرد و با اشاره به ضعف در هماهنگی با بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، پیشنهاد داد اگر نوسانات ادامه یابد، تمدید تعطیلی برای بازگشت آرامش روانی به بازار قابلتأمل است.
او افزود: «تجربه جهانی نشان میدهد در شرایط جنگی یا بحران سیاسی، بسیاری از دولتها با خرید مستقیم سهام وارد بازار میشوند، نه صرفاً وعده دادند.»
کاظمزاده اینگونه ادامه داد مبنی بر اینکه یکی از انتقادات اصلی به عملکرد نهادهای مسئول، عدمتامین منابع مالی لازم برای حمایت از بازار است.
در شرایطی که بورس با فشار فروش مواجه است، تزریق نقدینگی یا ارائه بستههای حمایتی میتوانست از شدت افت قیمتها بکاهد اما به دلیل محدودیتهای مالی یا عدم هماهنگی بین نهادها، چنین اقدامی صورت نگرفت.
با توجهبه شرایط کنونی به نظر میرسد بازار سرمایه در روزهای آینده همچنان با نوسانات و فشار فروش مواجه باشد. بخشی از سهامداران که از ریسکهای موجود و نبود حمایت کافی نگران هستند در کوتاهمدت از بازار خارج خواهند شد. این خروج منجر به کاهش نقدشوندگی و افزایش نوسانات می شود.
برای بازگشت به روند عادی و قابلتحلیل، نیاز به زمان و اقدامات موثر از سوی مسئولان است. بستههای حمایتی که میتوانند شامل تزریق نقدینگی یا تنظیم مقررات جدید برای تسهیل معاملات باشند، نقش کلیدی در این فرآیند ایفا خواهند کرد. با توجهبه روند کنونی، احتمالا چند هفتهای طول خواهد کشید تا بازار به ثبات نسبی برسد و تحلیلپذیری را بازیابد.
مقایسه با بازار مسکن: سکوتی عمیقتر
در کنار تحلیل بازار سرمایه، حسین عبده تبریزی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور، با انتشار یادداشتی در فضای مجازی، رکود بورس را با سکون عمیقتر بازار مسکن مقایسه کرد.
او نوشت: «بازار سرمایه با وجود هیجان منفی، حداقل دادههای روزانه دارد اما رکود بازار مسکن ساختاریتر و مزمنتر است. نااطمینانی سیاسی موجب شده سرمایهگذاران ملکی حتی با وجود توان مالی، وارد معاملات نشوند و نقدشوندگی کاملاً قفل شده است.»
وی تأکید کرد: «حتی وام مسکن نیز دیگر کارکردی ندارد؛ نرخ بهره، ریسک سیاسی و نگرانی از آینده اقتصادی خانوارها، تقاضا را در این بازار به حالت تعلیق بردهاند.»