رجا در چنگال دولت؛ توسعه یا نابودی؟
تصمیم دولت برای بازگرداندن شرکت رجا به زیرمجموعه شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران، در زمانی که توسعه خطوط حومهای به عنوان یکی از اولویتهای حملونقل ریلی مطرح است، سوالات و نگرانیهای جدی را در پی داشته است. این تصمیم، که به نظر میرسد با هدف بهبود خدمات حملونقل حومهای اتخاذ شده، در عمل با چالشهای ساختاری و مالی قابل توجهی روبهرو است. آیا واقعا این بازگشت میتواند به بهبود وضعیت قطارهای حومهای و رفع مشکلات کنونی این بخش کمک کند، یا برعکس، باعث انباشت زیانهای بیشتر و ضعف در کارایی خواهد شد؟ وقتی دولت با مشکل تأمین مالی مواجه است، آیا تصدیگری در این بخش، آن هم در شرایطی که شرکتهای دولتی بهویژه راهآهن خود بهشدت زیانده هستند، میتواند راهحل مناسبی باشد؟ در این شرایط، باید پرسید که آیا مدل اقتصادی فعلی توانایی پاسخگویی به نیازهای روزافزون حملونقل حومهای را دارد، یا اینکه این تصمیم نادرست تنها به تداوم مشکلات و ناکارآمدیهای سیستم حملونقل ریلی خواهد انجامید؟ در ادامه، به تحلیل و بررسی این موضوع پرداخته خواهد شد که چرا این تصمیم، اگر با شفافیت و نگاه اقتصادی دقیقتر همراه نباشد، ممکن است به جای حل مشکل، آن را پیچیدهتر کند.
تصمیم دولت برای بازگرداندن شرکت رجا به زیرمجموعه شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران، در زمانی که توسعه خطوط حومهای به عنوان یکی از اولویتهای حملونقل ریلی مطرح است، سوالات و نگرانیهای جدی را در پی داشته است. این تصمیم، که به نظر میرسد با هدف بهبود خدمات حملونقل حومهای اتخاذ شده، در عمل با چالشهای ساختاری و مالی قابل توجهی روبهرو است. آیا واقعا این بازگشت میتواند به بهبود وضعیت قطارهای حومهای و رفع مشکلات کنونی این بخش کمک کند، یا برعکس، باعث انباشت زیانهای بیشتر و ضعف در کارایی خواهد شد؟ وقتی دولت با مشکل تأمین مالی مواجه است، آیا تصدیگری در این بخش، آن هم در شرایطی که شرکتهای دولتی بهویژه راهآهن خود بهشدت زیانده هستند، میتواند راهحل مناسبی باشد؟ در این شرایط، باید پرسید که آیا مدل اقتصادی فعلی توانایی پاسخگویی به نیازهای روزافزون حملونقل حومهای را دارد، یا اینکه این تصمیم نادرست تنها به تداوم مشکلات و ناکارآمدیهای سیستم حملونقل ریلی خواهد انجامید؟ در ادامه، به تحلیل و بررسی این موضوع پرداخته خواهد شد که چرا این تصمیم، اگر با شفافیت و نگاه اقتصادی دقیقتر همراه نباشد، ممکن است به جای حل مشکل، آن را پیچیدهتر کند.
بازگشت رجا به راهآهن؛ تصمیمی درست یا تکرار اشتباهات گذشته؟
سید وکیلی در ابتدا اشاره کرد که تصمیم دولت برای بازگرداندن شرکت قطارهای مسافری رجا به زیرمجموعه راهآهن جمهوری اسلامی ایران، در حالی که خطوط حومهای عمدتاً توسط این شرکت اداره میشود، سوالات جدی را به همراه دارد. وی افزود که این تصمیم، که به ظاهر برای توسعه خطوط حومهای اتخاذ شده، در عمل ممکن است به تداوم مشکلات مالی و ساختاری راهآهن کشور دامن بزند.
وی توضیح داد که حدود ۸ یا ۱۰ سال پیش، دولت اقدام به تصویب تأسیس شرکت قطار حومهای وابسته به راهآهن جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک شرکت سوبسیدی کرد. اساسنامه این شرکت نوشته شد و انتظار میرفت که این اقدام به توسعه خطوط حومهای کمک کند. اما آیا این شرکت راهاندازی شد؟ سید وکیلی پاسخ داد: «پاسخ منفی است. علت چیست؟ وضعیت مالی شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران و شرکتهای وابسته به وزارت راه و شهرسازی به گونهای است که مشخص نیست این نهادها توانایی تأمین مالی و اداره چنین پروژههای بزرگی را دارند.»
عدم شفافیت مالی و نبود توان مالی برای توسعه
دبیر انجمن صنفی حملونقل ریلی در ادامه افزود: «اگر نگاهی به صورتهای مالی شرکتهای تابع وزارت راه و شهرسازی بیندازیم، خواهیم دید که وضعیت مالی این نهادها بسیار پیچیده و گنگ است. آیا این شرکتها میتوانند به عنوان یک دولوپر (توسعهدهنده) عمل کنند؟ قطعاً نه. آیا میتوانند منابع مالی لازم را برای توسعه خطوط حومهای تزریق کنند؟ پاسخ دوباره منفی است. بنابراین، تصمیمگیری در خصوص بازگشت رجا به راهآهن در واقع انتخاب یک مسیر نادرست برای توسعه خطوط حومهای است.»
وی سپس به این نکته پرداخت که ایده اولیه از ایجاد قطارهای حومهای، درست بوده است. سید وکیلی اظهار کرد: «حملونقل حومهای به شدت نیاز به توجه و حمایت دولت دارد و باید از منابع مالی دولت تأمین شود، زیرا این پروژهها بهطور طبیعی زیانده هستند. اما تصمیم به استفاده از درآمدهای تجاری شرکت رجا از حملونقل بینشهری برای تأمین هزینههای این خطوط حومهای، تصمیمی اشتباه است. این بدان معناست که دولت عملاً یک شرکت زیانده را به عنوان متولی تأمین مالی یک پروژه سوبسیدی زیانده دیگر معرفی میکند.در شرایط فعلی، بازگشت رجا به زیرمجموعه راهآهن جمهوری اسلامی ایران عملاً زیان در زیان است. اگر به راهآهن نگاه کنیم، خواهیم دید که این شرکت بهطور سالانه کمکهای مالی از دولت دریافت میکند و هنوز زیانده است. سازمان هدفمندی یارانهها به طور تقریبی بین ۱۰ تا ۱۵ هزار میلیارد تومان سالانه به راهآهن کمک میکند، اما همچنان مشکل بزرگ نبود شفافیت در صورتهای مالی وجود دارد.»
کمبود ظرفیت و افزایش تقاضا؛ چالش دیگر در مسیر حملونقل ریلی
دبیر انجمن صنفی حملونقل ریلی در ادامه به چالش کمبود ظرفیت در حملونقل ریلی اشاره کرد و گفت: «موضوع دیگری که باید به آن توجه کرد این است که ظرفیت قطارهای بینشهری بهطور جدی با تقاضای موجود فاصله دارد. در حال حاضر، عرضه بلیط قطارهای بینشهری تنها قادر به پاسخگویی به یکپنجم تقاضای بازار است. این وضعیت باعث ایجاد نارضایتی در بین مسافران و افزایش تقاضا برای خدمات بیشتر میشود. در چنین شرایطی، آیا بهتر نیست که قطارهای حومهای هم از همان مدل دولتی استفاده کنند؟ پاسخ به این سوال کاملاً منفی است. مسیر قطار حومهای تحت تصدی دولت نه تنها به حل مشکل کمبود ظرفیت کمک نخواهد کرد، بلکه آن را پیچیدهتر خواهد ساخت.»
سید وکیلی در نهایت بر ضرورت تغییر مدل فعلی حملونقل ریلی تأکید کرد و گفت: «مدل فعلی حملونقل ریلی کشور در حال حاضر به دلیل تصدیگری دولت و عدم رقابت کافی از سوی بخش خصوصی، به شدت دچار مشکلات مالی و ساختاری است. راهحل واقعی، حمایت از بخش خصوصی و رقابتپذیری بیشتر در این صنعت است. دولت باید به جای ادامه تصدیگری و ایجاد شرکتهای زیانده، از مدلهای نوین و شفافتری برای تأمین مالی و توسعه استفاده کند.»
وی با اشاره به وضعیت موجود ادامه داد: «بازگشت رجا به راهآهن، اگر با همین روند فعلی دنبال شود، نه تنها به حل مشکلات حملونقل حومهای کمک نمیکند، بلکه ممکن است به تکرار اشتباهات گذشته و تداوم ناکارآمدیها منجر شود.»


