گذرگاه فلج
پایانه ریلی سرخس بهعنوان یکی از مهمترین گذرگاههای مرزی ایران با ترکمنستان، نقشی حیاتی در شبکه صادرات، واردات و ترانزیت کالا به آسیای میانه دارد. این گذرگاه به دلیل اتصال مستقیم به خطوط ریلی ترکمنستان و ازبکستان، همواره شاهراهی کلیدی برای تجارت منطقهای محسوب میشود. با این حال، طی ماههای اخیر حجم بالای توقف واگنها و کندی در مبادلات ریلی میان دو کشور، مشکلات جدی برای فعالان حوزه حملونقل بینالمللی ایجاد کرده است.
این چالشها نه تنها منجر به تحمیل هزینههای سنگین دموراژ و خواب سرمایه به شرکتهای حملونقل و صاحبان کالا شده، بلکه موجب کاهش سرعت صادرات، اختلال در جریان ترانزیت و تضعیف جایگاه ایران در مسیرهای بینالمللی حملونقل ریلی گردیده است. آنچه وضعیت را پیچیدهتر میکند، همپوشانی مسائل فنی همچون تعویض بوژی و کمبود دیزل با ملاحظات سیاسی و دیپلماتیک در روابط ایران و ترکمنستان است؛ موضوعی که باعث شده اقتصاد منطقه و بهویژه استان خراسان رضوی بهشدت تحتالشعاع قرار گیرد.
حمید ترابزاده، فعال حوزه حملونقل ریلی بینالمللی در این باره گفت: «حدود دو ماه است که جابهجایی کالا در پایانه ریلی سرخس از مسیر خط نرمال به دلیل تأخیر در مبادلات واگنها با ترکمنستان با مشکلات و توقفهای گسترده مواجه شده است.»
او با تأکید بر اهمیت زمان تحویل و هزینه تمامشده در حوزه صادرات و ترانزیت افزود: «این وضعیت موجب کندی در گردش مالی، خواب سرمایه و تحمیل هزینههای سنگین دموراژ ناشی از توقف واگنها شده است.»
به گفته وی، شرکتهای ترکمن مالک واگنهای خصوصی، تنها ۱۲ روز مهلت (Free Time) از زمان ورود واگن به خاک ایران تا مبادله آن به ترکمنستان در نظر میگیرند و هر روز مازاد بر این مدت، هزینه توقف دلاری دریافت میکنند. ترابزاده تصریح کرد: «این شرایط باعث افزایش هزینههای غیرضروری برای شرکتهای حملونقل و صاحبان کالا شده است.»
وی در ادامه بیان کرد: «با چنین شرایطی، استفاده از خط نرمال دیگر توجیه اقتصادی ندارد؛ زیرا تأخیر در انجام تعهدات زمانی و افزایش هزینههای سربار موجب کاهش صادرات شده است.»
ترابزاده همچنین یادآور شد: «ریشه این مشکل به تأخیر در عملیات تعویض بوژی واگنها در خط نرمال بین ترکمنستان و ازبکستان بازمیگردد که همین امر، روند مبادله واگنها در مرز سرخس را مختل و موجب توقف انبوهی از واگنها در مسیر تبادل بین راهآهن ایران و ترکمنستان شده است.»
او تأکید کرد: «در شرایط موجود، تنها مسیر عملی برای انتقال بهموقع کالا، پذیرش واگن از خط عریض است، چرا که هزینه تعویض بوژی در مقایسه با دموراژ توقف واگنها، مقرونبهصرفهتر محسوب میشود.»
این فعال حوزه ریلی ابراز امیدواری کرد که با پیگیری مسئولان، مشکلات فعلی حلوفصل شود.
دیدگاه انجمن صنفی شرکتهای حملونقل بینالمللی
در ادامه، سید مرتضی قندچی، رئیس کمیته ریلی انجمن صنفی شرکتهای حملونقل بینالمللی خراسان رضوی نیز درباره وضعیت پایانه ریلی سرخس توضیحاتی ارائه داد.
او گفت: «در گذرگاه سرخس، در طرف ایران و ترکمنستان، دو خط ریلی (عریض و نرمال) وجود دارد که هرکدام ظرفیت مشخصی برای پذیرش دارند. اما متأسفانه از این ظرفیتها استفاده کامل نمیشود و همین موضوع باعث توقف تعدادی از واگنها پشت مرز شده است.»
قندچی افزود: «در حال حاضر تعداد زیادی از واگنها در پایانه متوقف هستند و ترکمنها با بهانههای مختلف در زمینه پذیرش، ساعات کاری، انتقال و اعزام واگنها همکاری لازم را انجام نمیدهند. کمبود دیزل نیز همواره در دو طرف مشکلساز بوده است.»
او ادامه داد: «ترکمنستان اخیراً با هزینه بالا و سرمایهگذاری شرکتهای مختلف، پایانهای ریلی در خاک خود احداث کرده است. به همین دلیل ترجیح میدهند بیشتر عملیات ریلی در پایانه خودشان انجام شود و در نقطه صفر مرزی، کالاها ترانشیپمنت شده و با واگن ترکمن ادامه مسیر دهند. این مسئله طبیعتاً کار را برای ایران دشوارتر کرده است.»
به باور قندچی، «راهآهن ایران باید سیاستهای حمایتی و تسهیلگرانه بیشتری به کار گیرد. برای مثال در ورود واگنها، تخفیفات و امتیازاتی ارائه دهد یا برای توقف واگنها تخفیف و معافیت زمانی بیشتری لحاظ کند تا صاحبان کالا بتوانند سریعتر نسبت به خروج واگنهایی که امکان ترخیص دارند، اقدام کنند.»
او همچنین بر ضرورت تأمین دیزل تأکید کرد و گفت: «طرف ترکمن هم باید در زمینه واگذاری و پذیرش واگنها همکاری بیشتری با ایران داشته باشد.»
قندچی تصریح کرد: «وضعیت فعلی تأثیر مستقیم بر صادرات، واردات و ترانزیت کالاها دارد؛ زیرا واگنهای صادراتی متوقفشده پشت مرز، خطوط را اشغال کرده و عملکرد پایانه برای سایر فعالیتها را مختل میکند. در کنار آن، هزینههای سنگین دموراژ ارزی و ریالی نیز فعالیت اقتصادی در منطقه را فلج کرده و انبوه کالاهای دپو شده، خود تهدیدی جدی به شمار میرود.»
این فعال ریلی در پایان خاطرنشان کرد: «در جلسه اخیر با همکاران ریلی ازبکستان، آنها نسبت به عدم برخورد ایران با ترکمنستان اعتراض داشتند؛ اما پاسخی از سوی ما داده نشد، زیرا چنین مواردی تنها در حوزه اختیارات حاکمیت است و همواره ابعاد دیپلماتیک و سیاسی دارد. سیاست حاکم بر روابط ایران و ترکمنستان، اقتصاد کشور و استان را تحت تأثیر قرار داده و آن را فلج کرده است. متأسفانه اقتصاد ما بیش از حد سیاستزده شده و این موضوع هیچگاه بهطور جدی بررسی و بازنگری نشده است.»