سالهاست گفته میشود درآمد گردشگری در ایران پتانسیل جایگزین درآمد نفتی شدن را دارد. حالا فعالان صنعت گردشگری معتقدند این گزاره، تخمینی اشتباه از وضعیت کشور است و گردشگری ایران در حال حاضر چنین توانی ندارد.
جایگزین کردن درآمد گردشگری به جای درآمد فروش نفت، رویای شیرینی است که سالها در ذهن مسئولین و مردم پرورانده شده است اما برخی متخصصان پرده از واقعیتی دیگر برمیدارند که مسئولین را از این رویای شیرین بیدار میکند.
واقعیت این است که وقتی روند رو به رشد صنعت گردشگری کشورهای دیگر را بررسی کنیم، خواهیم دید که بالا رفتن آمار گردشگری در کشور براساس برنامه درازمدت است، در حالی که به گفته متخصصان این حوزه ما تا به حال در ایران چنین جریان مستمر و اثرگذاری نداشتهایم.
رویاهای نوستالژیک را کنار بگذاریم
فعالان حوزه گردشگری میگویند ما سالهاست شاهد جریان مستمر و تاثیرگذاری نبودهایم و این صنعت مدیری نداشته است که کار ماندگار و اثرگذاری انجام بدهد.
آرش نورآقایی رئیس سابق کانون سراسری انجمنهای صنفی راهنمایان گردشگری و پژوهشگر و مولف حوزه گردشگری در اینباره در گفتوگو با ترابران میگوید: « یکی از مواردی که باعث میشود ما نتوانیم در حوزه گردشگری درست تصمیم بگیریم این است که گزارههای نادرستی در کشور جا افتاده است و دیگر کسی جرئت نمیکند آن گزارهها را بازخوانی و راستیآزمایی کند، یکی از آن گزارهها این است که میگوییم درآمد گردشگری کشور قرار است جای درآمد نفتی کشور را بگیرد.»
او با تاکید براینکه جایگزینی درآمد گردشگری به جای درآمد نفتی یک تخمین اشتباه است وگردشگری ما، حداقل در حال حاضر، این توان را ندارد، میگوید: «افرادی که درباره ظرفیتهای گردشگری ایران داد سخن میدهند، نه چیزی از تعریف جاذبه میدانند و نه تعریف درستی از منابع دارند. این افراد چشم خود را بر روی ساختوسازهای بیرویه، دریاخواری، دریاچهخواری، کوهخواری و رودخانهخواریها بستهاند، بهطوری که اکنون در عرصههای گردشگری بهندرت میتوانید یک منظر زیبا پیدا کنید که توریستهای خارجی بخواهند برای دیدن آنها به ایران بیایند.»
نورآقایی باور دارد مدیرانی که با چنین تفکراتی، مسئولیت اشتباهی را به گردن میگیرند، مجبور میشوند که برای نظرات خود دادهسازی و آمارسازی کنند و آماری که چند وقت پیش از طرف مدیران وزارت گردشگری به رئیسجمهور داده شد، آماری بسیار اشتباه و غیرکارشناسی بود.
فرصتهایی برای احیا که از دست رفت
از سوی دیگر، همهگیری کرونا، زخمی کاری بر پیکر کم رمق گردشگری داخلی بود که تازه در چند سال اخیر با راه اندازی گردشگری روستایی و بومگردی در حال جان گرفتن بود و روح تازهای در اقتصاد برخی روستاها دمیده بود، اما کرونا همه نقشهها را نقشه برآب کرد. تا جاییکه در تعطیلات نوروز امسال کمتر از ۱۰ از ظرفیت اقامتگاههای بومگردی پذیرای مهمان بودند.
اما مسئله این بود که کوید-۱۹ چوب لای چرخ صنعت گردشگری تمام دنیا گذاشت اما به باور فعالان حوزه در سایر کشورها برای جبران آن تدابیری اندیشیده شد.
نورآقایی در این باره میگوید: «ما هیچ برنامه و نشستی برای دوران پس از کرونا نداشتیم، متخصصانی که فعالیتشان دچار رکورد شده، فقط منتظر نشستند، فقط انتظار و انتظار. این فرصت زمان بسیار خوبی بود که رابطهها، برنامهها و قوانین مشکلدار خود را اصلاح کنیم، پروتکلهای همکاری بین بخشهای دولتی را تدوین و اصلاح کنیم، به مرمت و احیای بسیاری از بافتهای فرسوده و در حال نابودی بپردازیم، میتوانستیم با استارتآپها همکاری کنیم تا بتوانند تولید محتوا کنند، صنایع دستی تولیدی را با کمک استارتآپها صادر کنیم یا چند فیلم مستند با کیفیت از ایران و میراثهای جهانی آن بسازیم، همه این کارها قابل انجام بود، ولی هیچکدام انجام نشده است.»
کاهش سفرها اتفاق خوبی بود
از سوی دیگر برخی متخصصان هم به جنبههای دیگر موضوع نگاه میکنند و باور دارند باوجود اینکه اقامتهای بومگردی آسیب دیدند و حتی برخی از آنها تعطیل شدند، کاهش سفرها اتفاق خوبی بود.
مجید قارایی، مستندساز و فعال حوزه بومگردی در این باره به ترابران می گوید:«بدون سفر میتوان زندگی کرد، اما کرونا میتواند بسیار خطرناک باشد و جان انسان را بگیرد. در این دوران، اقامتهای بومگردی هم آسیب بسیاری دیدند، یکسری از آنها کاملا تعطیل شدند و صاحبانش این شغل را کنار گذشتند، چون وقتی تعداد مسافران خیلی کم باشد، با توجه به هزینههای فراوان نگهداری اماکن، اصلا برای میزبانان اقامتگاهها صرفه اقتصادی ندارد. با این حال، من همچنان میگویم تا زمانی که همه مردم واکسن نزدهاند، اقامتگاهها نباید فعالیت کنند، هرچند میدانم که اقامتگاهها هم مشکل امرار معاش دارند.»