رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران بر این باور است که برقی شدن ناوگان حملونقل عمومی تهران «نمایشی» است چون نه قرار است آلودگی هوا کاهش یابد و نه حملونقل عمومی توسعه پیدا کند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ترابران، قرارداد شهرداری تهران با چین برای وارد کردن اتوبوس و تاکسی برقی به کشور به جز منتقدان سیاسی در بین کارشناسان و نخبگان هم منتقدان جدی دارد. این دسته از کارشناسان گرچه برقی شدن ناوگان حملونقل عمومی را نمونه موفق از تجربه کشورهای توسعه یافته برای کاهش آلودگی هوا میدانند اما معتقدند وقتی خودرویهای فرسوده از رده خارج نمیشوند و از سوی دیگر بحران کمبود برق منجر به تعطیلی کشور شده، اقدام شهرداری تهران در برقی کردن تعداد محدودی تاکسی و اتوبوس حالت نمایشی دارد.
محمدحسنوند، رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران یکی از این افراد است که به ترابران میگوید: «یکی از مهمترین مزیتهای برقی کردن ناوگان حملونقل این است که سوخت فسیلی کمتری در داخل شهر استفاده میشود اما این بدان معنی نیست که کلاً مصرف سوخت فسیلی حذف میشود.»
سوزاندن سوخت فسیلی برای تامین برق ناوگان برقی!
او با بیان اینکه برق این ناوگان باید از یک جایی تولید شود، میافزاید: «برقی هم که در کشور تولید میشود عمدتاً با مصرف سوختهای فسیلی است بنابراین باید یک نیروگاهی داشته باشیم که برق را با مصرف سوخت فسیلی تامین کند و سپس آن را به داخل شهر منتقل کنیم که ناوگان از آن برق استفاده کند. هرچند در وهله اول مصرف سوخت فسیلی را در داخل شهر کم میکنیم اما مصرف آن سوخت را قطعا در خارج از شهر داریم.»
به گفته حسنوند؛ اگر ناوگان حملونقل برقی کشور به حد زیاد باشد آلودگی در شهر تهران کم خواهد شد. اما این در صورتی است که اولاً اتوبوس برقی به تعداد بالا داشته باشیم و همچنین ناوگان حملونقل شهر توسعه یافته باشد.
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران یادآور میشود: «این نکته را نباید از نظر دور داشت که آلودگی حاصل از خودروها عمدتاً ناشی از دو مسیر است؛ یک آلایندههایی که از اگزوز خودرو خارج میشوند و دو آلایندههای ناشی از ساییدگی لاستیک خودرو. هرچه سوخت فسیلی کمتر استفاده کنیم و به سمت خودروی الکتریکی برویم قطعاً میزان آلودگی که از اگزوز خودرو بیرون میآید کاهش خواهد یافت. اما موضوع دیگر مسئله آلایندههای ناشی از ساییدگی لاستیک خودرو است که باعث آلودگی هوا میشود.»
حسنوند با بیان این مقدمه توضیح میدهد: «وزن خودروهای برقی نسبت به خودروهای غیربرقی بیشتر است بنابراین این مسئله باعث میشود که ذرات آلوده ناشی از ساییدگی لاستیک خودرو بیشتر تولید شود. هرچه هم وزن خودرو سنگینتر باشد میزان انتشار این ذرات هم بیشتر است بنابراین انتظار این است که با برقی کردن ناوگان حملونقل میزان آلایندههای خارج از ازگزوز افزایش یابد.»
نیاز شهر تهران به ۵ هزار اتوبوس
او در ادامه با طرح این پرسش از شهرداری تهران که قرار است چند درصد از ناوگان اتوبوسرانی شهر برقی شود؟ میگوید: «شهرداری تهران که میخواهد اتوبوس برقی از چین وارد کند باید به این سوال پاسخ دهد. نیاز شهر تهران ۴ تا ۵ هزار اتوبوس است. اگر قرار است ۵۰۰ اتوبوس برقی شود گرچه کار ارزشمندی است اما نباید انتظار داشته باشیم آلودگی هوا به صورت چشمگیری کاهش یابد. چون این مقدار اتوبوس نمیتواند دردی دوا کند.»
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران تاکید میکند: «اگر نیت کاهش آلودگی هواست اولاً باید کلا ناوگان حملونقل عمومی را توسعه دهیم؛ حالا میخواهد به هر نحوی باشد چه برقی چه غیربرقی. اگر واقعا از لحاظ اقتصادی اثربخش است و شرایطش را داریم چه بهتر که به سمت برقی کردن ناوگان حرکت کنیم البته به شرطی که هزینه و فایده آن مشخص شود. یعنی اگر ادعا دارند که میخواهند اتوبوسها را برقی کنند باید شفاف بگویند انتظار دارند با چه هزینهای چقدر آلودگی هوا را کاهش دهند. چون این اعداد را ارائه نمیدهند در زمان اجرای هیچ کس نمیتواند رصد کند.»
او میافزاید: «گذشته از اینکه قراردادی که شهرداری با چین برای واردات اتوبوس و تاکسی برقی بسته شفاف نیست، پیشبینی آنها از کاهش آلودگی هوا با این اقدام نیز مشخص نمیشود و شفاف نیست.»
حسنوند اضافه میکند: «درباره تاکسیهای برقی نیز وضعیت همین است. نیاز شهر تهران به تاکسی عددهای خیلی بالاست. الان حدود ۲۰۰ تاکسی برقی شمارهگذاری شده و به سطح شهر تهران آمده است. ۸۰۰ تاکسی برقی هم در نوبت پلاکگذاری است که در مجموع میشود هزار تاکسی برقی که در مقایسه با تعداد تاکسیهایی که در شهر هست و به آن نیاز داریم اصلاً عدد چشمگیری نیست.»
خودرویهای فرسوده را اسقاط کنید
او میگویدد: «سوالی که باید شفاف به آن پاسخ داد این است که با این پول میشد اقدام دیگری برای کاهش آلودگی هوا انجام داد یا خیر؟ یعنی به جای اینکه هزار خودروی برقی وارد کنید که کرایههای آنها ۵۰ تا ۷۰ درصد بیشتر از تاکسیهای معمولی باشد آیا میشد به جای این کار خودرویهای فرسوده را از رده خارج کرد چون آنها آلودگی بیشتری دارند.»
حسنوند میافزاید: «عجیب است که خودروهای فرسوده را از رده خارج نمیکنند اما از آن طرف با پول بسیار زیاد میخواهند ناوگان برقی بیارند. از یک طرف خودروهای فرسوده از رده خارج نشدهاند، از طرف دیگر ناوگان حملونقل توسعه نیافته و در این میان فقط تعداد محدودی تاکسی و اتوبوس برقی وارد کشور میشود که نهتنها در کاهش آلودگی هوا نقش چندانی نخواهند داشت به دلیل وزن بالا آلودگی ذرات خارج از اگزوز خواهند داشت. این مسئله تنها یک ادعا نیست وهمه مطالعات علمی بر آن تاکید دارد.»
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران اظهار میکند: «قیمت دقیق اتوبوسهای برقی را نمیدانم اما گفته میشود 2.5 برابر قیمت اتوبوسهای دیزلی است. آیا با این مبلغ نمیشد اقدام دیگری برای توسعه ناوگان و کاهش آلودگی هوا انجام داد که اثربخشی بهتری داشته باشد.»
او تاکید میکند: «شهرداری تهران باید پاسخ دهد اگر قصد دارد خودروی برقی و اتوبوسهای برقی وارد کند انتظارش این است که چقدر آلودگی هوا کاهش یابد و چقدر تردد داشته باشد یعنی باید هزینه و اثربخشی کار به درستی سنجیده شود. این کار باید در قسمتهای مختلف دانشگاهی و مراکز دیگر انجام شود و اگر همه چیز شفاف باشد مراکز علمی هم از آن استقبال میکنند اما چون شفاف نیست کسی نمیتواند محاسبات را انجام دهد و بگوید این کار چقدر اثربخش است.»
افزایش ناترازی انرژی با برقی شدن ناوگان
او در ادامه به معضل کمبود برق در کشور اشاره میکند و میگوید: «همچنین با توجه به ناترازی انرژی که در کشور داریم معضلات این بخش هم افزایش مییابد. اتوبوسهای برقی نیاز به برق دارند. همین الان ادارات ما ساعت ۶ صبح شروع به کار میکنند و ساعت ۱۰ کارشان را باید تمام کنند. قطعاً این خودروها برق میخواهند و به بحران ناترازی انرژی دامن زده میشود. قطعاً با برقی شدن ناوگان حملونقل عمومی نیاز بیشتری به برق خواهیم داشت و ناترازی انرژی بیشتر به چشم میآید. اصلاً معلوم نیست قرار است برای این معضل چه فکری شود.»
او بر این باور است: «با توجه به شرایطی که گفته شد به نظر میرسد برقی کردن ناوگان حملونقل عمومی شهر تهران بیشتر حالت نمایشی دارد. چون وقتی ما ناترازی انرژی داریم و خودروی برقی وارد میکنیم مثل این است که در خانه آب نیست و کلنگ کارخانه فولاد در کنار آن زده شود! الان ما مشکل تامین برق حتی در بخش خانگی و صنایع داریم. حالا قرار است ناوگان هم اضافه شود. معلوم است که با عقل جور در نمیآید.»
تجربه کشورهای توسعهیافته در برقی کردن خودروها
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران سپس به تجربه کشورهای توسعه یافته در برقی کردن ناوگان حملونقل عمومی اشاره میکند و میگوید: «بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی برنامه جدی دارند که استفاده از خودروهای فسیلی را به صورت کامل کنار بگذارند . زمانهای مختلفی هم برای این کار تعیین کردهاند. برخی از این کشوررها در ۲۰۳۳، برخی در ۲۰۳۵ و برخی در ۲۰۵۰ هدفگذاری کردهاند.»
او یادآور میشود: «در اینکه استفاده از خودروهای الکتریکی مزیت بسیار بالایی نسبت به خودروهای فسیلی دارد اصلا شکی نیست اما نکتهای که وجود دارد این است که در دنیا این گونه نیست که خودروی فرسوده در شهر زیاد باشد از آن طرف خودروی الکتریکی داشته باشند.»
حسنوند با باین اینکه در دنیا با وجود تعداد بالای خودروی فرسوده به سمت خودروی الکتریکی نمیروند، میافزید: «اقداماتی که کشورهای توسعه یافته انجام میدهند بر اساس اثربخشی است یعنی مطالعات آنها پایه جدی دارد. آنها به این نتیجه رسیدهاند که ابتدا باید خودروی فرسوده را از رده خارج کنند چون بیشترین نقش در کاهش آلودگی هوا را دارد. در قدم بعدی حمل و نقل عمومی را توسعه دهند. یعنی در ابتدا توسعه حمل و نقل عمومی مدنظر است و الکتریکی کردن خودروها و اتوبوسها در اولویتهای بعدی است. بنابراین از لحاظ هزینه-اثربخشی این تجربه موفق در دنیا وجود دارد که باید از آن استفاده کرد.»
او اضافه میکند: «اقدام دیگری که باید انجام شود توسعه حمل و نقل فعال از طریق دوچرخه سواری و همچنین ایجاد مسیرهایی مناسب برای پیادهروی است. مجموعه این اقدامات میتواند از یک سو آلودگی هوا را کاهش دهد و از سوی دیگر مشکل ترافیک و حملونقل مردم را حل کند نه اینکه مانند کشور ما ۴۰ تا ۷۰ درصد خودروها فرسوده باشند بعد شهرداری برود خودروی برقی وارد کند.»
او با تاکید بر اینکه اولین و اساسیترین اقدام باید از رده خارج کردن خودروهای فرسوده باشد میگوید: «برای توسعه حمل و نقل عمومی با توجه به شرایط کشور که در تامین برق مشکل داریم نمیتوان بر ورود اتوبوسهای برقی یا خودروهای برقی به ناوگان اصرار کرد.»
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران خاطر نشان میکند: «هرچند اگر قرار بود برق اینها از مسیرهای دیگر غیر از سوزاندن سوخت فسیلی تامین میشد مانند نور خورشید یا باد قابل قبول بود اما اینکه در یک نیروگاهی در خارج از شهر سوخت فسیلی بسوزانیم و بدتر از آن مازوت بسوزانیم سپس برق آن را به داخل شهر بیاوریم کار بیهودهای است چون همان آلودگی به نحوی به داخل شهر و جاهای دیگر منتقل میشود.»