ترابران- شطرنجبازها کلا دو دسته هستند: آنها که همیشه به حرکت بعدی خود هم فکر کردهاند و آنها که به حرکت بعدی فکر نمیکنند. نتیجه آشکارش فقط این نیست که گروه اول کمتر به دردسر و «چه کنم» دچار میشوند، این هم هست که در نهایت در این رقابت برنده میشوند. این موضوع تفاوتهای بزرگی ایجاد میکند و بزرگی تفاوت را در حال و روز بازنده بیشتر میتوان جستوجو کرد؛ دلزده، تلخکام، تهی از باور به خود و شرمنده از خویش!
اما شطرنجهایی هم هست که هزینه باختن در آنها چندان شخصی نیست و حاصل آنها دلزدگی و تلخکامی صرف هم نخواهد بود؛ هزینه سنگین عمومی و ملی دارند و باخت در آنها سرنوشت مردمان و کشورها را دستخوش طوفان ماتشدگی خود میکنند: شطرنج سیاست بینالملل از آن رقابتهاست: یک سرباز پیاده جلو میبری، بعد یکی دیگر … و سپس مهرهای که شاهد به فنا رفتن آن هستی. بعد دیگری، دیگری و یکباره به دامی میافتی که برای خروج از آن باید مهرههای دیگری را هم فدا کنی. حاصل سیاستها و تحرکاتی سرشار از آرزوهای نامفهوم و تهی از معنا.
فقط در سیاست دنبال «قاعده بازی» نگردیم. در عملیات تجاری نیز شطرنج پیچیدهتری در جریان است. نه فقط در بازار مبادلات، که حتی در بارگیری و تخلیه و انبارداری: برای کانتینربری که از سنگاپور به دریا میزند، کانتینرهای بندر مقصد اول، مثلا بندری در هند را روی کانتینرهای دیگر میگذارند تا کار تخلیه سریع و کمهزینه شود. در آنجا هم کانتینرهای به مقصد دوبی و اسکندریه یا رتردام را باید طوری قرار دهند که در بندر بعدی حداقل جابهجایی و تخلیه و بارگیری مجدد را داشته باشند. در بندر بعدی هم به همین سان، و …تصورش را بکنید آن کدام برنامه پیچیده است که میتواند ترتیبات و برنامه تخلیه و بارگیری را با صرف کمترین میزان وقت و جابهجایی به تجارت ارزانی کند؟ پاسخ آن یک وجود یک کامپیوتر قوی نیست، یک برنامهنویس قوی هم نیست. شاید یک نظام مدیریتی آگاه به حرکتهای محتمل بعدی در بنادر دیگر …
اما در جریان این لجستیک تجاری، چینشها و انبار کردنهای پیچیده دیگری هم در پسکرانهها وجود دارد که خوانندگان ترابران با آنها و رمز و راز نهفتهشان در سکوت و هیاهو و در انباشتگی و تهیماندگی انبارها آشنایند. شطرنج اصلی در آنجا جریان دارد! جایی که محاسبات چینش و تخلیه مطرح نیست؛ حسابگری پیچیده و هزارتوی ذهن سوداگر و سودجوی بشر، بر تاریکی و پنهانسازی معصومانه سولهها حاکم است! این مرحله از شطرنج اقتصاد را سوداگران ایرانی که نسبتی با هرم قدرت سیاسی دارند بهتر از کامپیوتر بازی میکنند.
این شماره ترابران حاوی گزارشهای مشروحی درباره مشکلات انبارداری در ایران است. خلاصهاش؟ این حلقه مهم از جریان تجارت، تهی از سامان، از ایده و طرح و حتی اطلاعات از وضع موجود است؛ یک فعالیت خاص، مانند ماهیگیری در آبهای غیرشفاف، نمونهای کامل از سودبرداری در پشت پرده پنهانکاری و حاصل توافقی پنهان بین همه؛ در همان حالی که بخشی از دستگاه بوروکراتیک از آن بهره میبرد، بخش دیگرش به آن همچون خاستگاه جرم نگاه میکند و نمیداند از آچمز این بخش از تجارت کوه یخی ایران چگونه باید گریخت.
×××
مشکلات تجاری ایران صرفا به خاطر ندانستن «حرکت بعدی» شطرنجبازی نیست که باخت در ناصیهاش حک نشده، اما بسیار میبازد، به خاطر تهی مغزی مثلا یک طراح و متصدی برنامه لجستیک هم نیست. انعکاس مشکلی بزرگتر در سطحی فراتر و حاصل تهی شدن کشور از مفاهیم اولیه حکمرانی و بازندگی عام در عرصه شطرنج سیاست است. وقتی کسی بازی را بلد نیست و در عرصه سیاست که بازی در آن قواعد سادهتری دارد همیشه میبازد، در تجارت با آن ظرافتها و پیچیدگیها قطعا از پیشباختهای بیش نیست. مهم نیست چقدر به پر بودن سیلوهای گندم یا انبار مواد غذایی یا انبارهای موشک و تسلیحات، یا پر بودن خط ساحلی از کشتیهای منتظر تخلیه مینازد، مهم این است که انبارهای فکر، آیندهنگری استراتژیک و اهداف درازمدتش چقدر تهی هستند!