ترابران- به امید آبادانی و خرمی وطن، به دست خود درختی مینشانیم به پایش جوی آبی میکشانیم و غافل هستیم که با این روش آبیاری منابع آبی زیرزمینی را استخراج میکنیم و با خشکاندن آنها دشتهای کشور را به آغوش غول فرونشست میسپاریم. بر اساس آخرین آمار به دست آمده، سالانه دشتهای کشور با نرخی بین 10 تا 30 سانتیمتر طعمه فرونشست میشوند که 8 برابر نرخ این پدیده در جهان است.
دکتر علی بیتاللهی در گفتوگو با ترابران با اشاره به اینکه بر طبق استانداردهای اروپایی، نرخ فرونشست بالاتر از 4 سانتیمتر، بحرانی است، در حالی که این رقم اکنون برای ما نرخی عادی محسوب میشود، میگوید: «ریتم اقدامات پیشگیرانه ما در برابر آهنگ فرونشست زمین بسیار کند است و اگر سرعت خود را زیاد نکنیم از فرونشست عقب میمانیم و آیندگان ما با سرزمینی سراسر بیابان و کویر مواجه میشوند.»
دکتر علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با اشاره به اینکه در کل کشور حدود 605 تا 610 دشت بزرگ آبرفتی وجود دارد، اظهار کرد: «در همه این دشتها فرونشست با نرخی بین 10 تا 30 سانتیمتر در حال رخ دادن است. متاسفانه فرونشست در برخی دشتها از شرایط بحرانی هم خارج شده که دلیل اصلی آن کاهش سطح آب زیرزمینی است. این موضوع بهویژه از دیدگاه ما که اثرات و مخاطرات ناشی از این پدیده را در ساختگاههای حملونقلی و شهرسازی بررسی میکنیم بهعنوان ریسک مطرح است و اثرات آن را نگرانکننده میبینیم.»
او درباره آخرین آمارهای ثبتشده از فرونشست زمین در ایران گفت: «براساس آخرین بررسیها، وسیعترین بخشی که در کشور وضعیت حادی از لحاظ فرونشست زمین دارد، محدوده استان اصفهان، بخش شهری اصفهان و استان کرمان است که در برخی نقاط نرخ فرونشست در این مناطق حتی بالغبر 30 سانتیمتر هم میرسد. این نرخ فرونشست آثار مخربی بر ساختوساز، اماکن تاریخی و زیرساختهای حملونقلی وارد کرده و خواهد کرد.»
بیتاللهی خاطرنشان کرد: «براساس آخرین آمار بهدستآمده، نرخ سالانه فرونشست زمین در جنوب غرب تهران نیز 24 سانتیمتر، در ورامین 17 سانتیمتر و در اشتهارد 12 سانتیمتر است که وسعت بالایی از زیرساختهای حملونقلی را در برمیگیرد و موجب به خطر افتادن امنیت حملونقل میشود. علاوه بر آن این پدیده بهصورت گسترده در استان خراسان رضوی، در سمت ورودی مشهد به شمالغرب در امتداد دشت مشهد به سیستم حملونقلی هم نزدیک شده و احتمال آسیبدیدگی این سیستم بسیار زیاد است.»
او با بیان اینکه ابعاد زونهای فرونشست متفاوت است، توضیح داد: «مثلا در محدودههای کرمان و اصفهان باید زونی را بهصورت پخششده با ابعاد 60 کیلومتر تا 30 کیلومتر در نظر گیریم. در مجموع، در مناطق کوهستانی جایی که سازندهای سنگی و رشتهکوهها را مشاهده میکنیم و ناهمواری سطحی زیاد است، فرونشست نداریم، بلکه در محیطهای دشتی و آبرفتها این پدیده رخ میدهد که به دلیل مسطح بودن، اغلب زیرساختهای جادهای، ریلی، فرودگاهی، ساختمانی و شهری نیز در همین مناطق ساخته میشوند.»
به گفته مدیر بخش خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی؛ چون کشورمان پهناور است اندازهگیریهای نرخ فرونشست در زمان معین برای کل کشور امکانپذیر نیست، بلکه ناحیهای از یک استان پهناور امسال و ناحیهای دیگر سال بعد اندازهگیری میشود؛ بنابراین وقتی میگوییم آخرین آمار باید بدانیم که همه آمار در یک برهه زمانی معین جمعآوری نشده است.
فرونشست زمین در ایران 8 برابر نرم جهانی
او در پاسخ به این پرسش که نرخ فرونشست در ایران در مقایسه با نرم جهانی چه وضعیتی دارد، تاکید کرد: «واقعیت این است که متاسفانه ما از استانداردها و نرمهای جهانی فرونشست زمین فاصله گرفتهایم و رقمهای بسیار فاحشی را در این پدیده ثبت کردهایم. بر طبق استانداردهای اروپایی، نرخ فرونشست بالاتر از 4 سانتیمتر، بحرانی است، زیرا کشورهای اروپایی کشورهایی با منابع آبی وسیعی هستند که فرونشست 4 سانتیمتری هم برایشان بحرانی است، در حالی که این رقم اکنون برای ما نرخی عادی محسوب میشود.»
بیتاللهی درباره آسیبهای فرونشست زمین گفت: «نخستین بخشی که برای کشورمان بسیار مهم است و از فرونشستها آسیب میبیند بخش محیط زیست است. وقتی میگوییم سالانه در یک منطقه، زمین 24 سانتیمتر فرونشست میکند نباید این نرخ را فقط در یک سال ببینیم، زیرا این پدیده حداقل از 20 سال گذشته یا حتی پیشتر از آن آغاز شده است؛ بنابراین وقتی آن را سالی 24 سانتیمتر در نظر بگیریم، میانگین 20 ساله آن حدود 5 متر افت ارتفاع در آن منطقه را نشان میدهد. این 5 متر افت ارتفاع و یا فرونشست یعنی به اندازه همین میزان، لایههای زمین در هم فشرده شده و آبرفتی که در خلل و فرج آن آبهای زیرزمینی حفظ میشد و سرسبزی دشتها را رقم میزند و آب کشاورزان را تامین میکرد، در حال از بین رفتن است.»
او افزود: «فشرده شدن لایههای زمین روی یکدیگر مانند غلتک زدن و compact کردن خاک، ویژگی جذب آب را از دشت میگیرد و محیط آن را نفوذناپذیر میکند؛ مانند یک تل خاک ماسهای میماند که آن را از بالا فشار دهید، در این صورت، پایین میرود و منافذش بسته میشود. واقعیت این است که با فرونشست زمین دشتهای ما کمکم به بیابان تبدیل خواهد شد، چون آب حاصل از بارندگی و برف در آن نفوذ نکرده، بلکه روی سطح جاری میشود. این جریان آب مواد مغذی خاک را میشوید و در نهایت دشتهای سرسبز و حاصلخیز را به کویر و بیابان تبدیل میکند که اگر چارهای نیندیشیم و طرحی نو درنیندازیم، “بیابان” سرنوشت محتوم دشتهای ایران خواهد بود.»
رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، با یادآوری اینکه اصلیترین دلیل فرونشست زمین استفاده بیرویه از منابع آبی زیرزمینی است، خاطرنشان کرد: «متاسفانه ما آبکشی هنگفتی از زیرزمین داریم، زیرا روشها و سیستمهای آبیاری ما در کشاورزی بهصورت غرقابی و اشتباه است. در این روش 80 درصد آب بخار میشود و به همین دلیل مجبور میشویم آب بیشتری استحصال کنیم و چون این منبع آبی جبران نمیشود، شاهد افت آب زیرزمینی و در پی آن فرونشست خواهیم بود.»
او بیان کرد: «از طرف دیگر در این سرزمین خشک و نیمهخشک، مدیریت کشت و زرع هم وجود ندارد، به صورتی که در استان نیمهخشک فارس، برنج کاشته میشود و دشت ورامین زیر کشت صیفیجات، هندوانه و محصولات آببر میرود. این چنین رفتارهایی استفاده بیشازپیش آب را به منطقه تحمیل و بیلان آب را منفی میکند.»
بیتاللهی با بیان اینکه عدم تغذیه سفرههای زیرزمینی هم مسئله دیگری است که موجب کاهش بیلان آب شده است، یادآور شد: «باید در فصلی که بارندگی زیاد داریم، آب حاصل از بارش را به سمت سفرههای زیرزمینی هدایت کنیم که متاسفانه در کشور ما هیچ برنامهای در این زمینه تدوین و هیچ اقدامی برای این کار انجام نشده است، بنابراین آب روی زمین جاری میشود و هدر میرود. در حالی که در کشورهای دیگر این آب را از طریق چالههای از پیش تعیینشده هدایت میکنند تا فرصت یابد به زیر زمین نفوذ و جبران مافات کند و تغذیه مصنوعی سفرههای زیرزمینی حاصل شود.»
او تاکید کرد: «به این ترتیب، استحصال بیرویه آب، حفر چاههای متعدد غیرقانونی و مخفی، شیوههای غلط آبیاری و کشت و زرع و در نهایت عدم تغذیه مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی همراه خشکسالی چندین 10 ساله گذشته دستبهدست هم دادهاند تا این مخاطره در کشور ما به بحران و حتی در برخی مناطق فرابحران تبدیل شود.»
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات، اظهار کرد: «شکل این بحران با زلزله متفاوت است، زیرا به شکل تدریجی اتفاق میافتد و ناگهانی نیست، اما آنقدر ریشه دارد که میتواند کل کشور را تهدید کند. مانند آن است که سلولهای سرطانی اندکاندک همه بافتهای بدن را فراگیرد و پدیده متاستاز رخ دهد که در این صورت دیگر نمیتوان کاری برای آن مریض انجام داد. فرونشست هم چنین حالتی دارد و چون تدریجی و غیرمحسوس است، از آن غفلت شده و اکنون که به بحران و فرابحران رسیده است، ما شاهد هستیم که زمین چه شکافهای بزرگی پیدا کرده و گاه این شکافها زیر خطوط ریلی، جادهای، انتقال نیرو، انتقال نفت و گاز و… هم قرار گرفته است. متاسفانه با وجود اینکه به مرحله فراتر از هشدار رسیدهایم و وضعیت بسیار جدی است اما هنوز بسیاری از مسئولان آنطور که شایسته است به این موضوع توجه نمیکنند.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا زندگی صنعتی میتواند عاملی برای فرونشست زمین باشد، گفت: «فاکتورهای زندگی صنعتی اعم از شقوق مختلف حملونقل، صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، کارخانهها و… همه از جمله عناصر آسیبپذیر در پدیده فرونشست هستند و در شکلگیری آن تاثیری ندارند. همانطور که گفته شد مهمترین عامل، صنعت کشت و زرع است که حدود 95 درصد استفاده آب را به خود اختصاص میدهد.»
آسیبهای جبرانناپذیری در راه است
بیتاللهی خاطرنشان کرد: «اگر در تاریخ مطالعات جهانی فرونشست زمین، تجربههای موفق را بررسی کنید متوجه میشوید که با تغییر الگوی کشت و زرع بر غول فرونشست فائق آمدند؛ مثلا در آمریکا برای جلوگیری از فرونشست زمین، نوع محصول و شیوه آبیاری خود را با شرایط محیطی تطبیق دادند و توانستند نرخ فرونشست را کاهش دهند. متاسفانه ما با نرخ 30 سانتیمتری فرونشست هنوز به این موضوع توجه نمیکنیم و این بیتوجهی میتواند ضربه و آسیب جبرانناپذیری به کشورمان بزند.»
رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در بخش دیگری از سخنان خود درباره اقدامات لازم برای کاهش نرخ فرونشست در کشور تصریح کرد: «نخستین اقدام ضروری، برخورد شدید با چاههای غیرمجاز و نصب کنتور پمپ برای چاههای مجوزدار است. بر اساس آمار، 50 هزار حلقه چاه مجوز دارد و 30 هزار حلقه چاه بدون مجوز داریم که اگر به این موضوع بیاعتنایی کنیم با تشدید بحران مواجه خواهیم شد. این در حالی است که گاهی دوستان میگویند برخورد شدید با این چاهها نارضایتی صاحبان آنها را به همراه دارد، اما اگر به واسطه چنین نارضایتیهایی در برخورد با آنها مسامحه به خرج دهیم، دشت و ناحیه با مشکل بیآبی مواجه میشود و بحران اجتماعی شدیدتری ایجاد خواهد شد و آن وقت باید جوابگوی همه مردم باشیم.»
او افزود: «موضوع بعدی استفاده غیرقانونی از چاههای قانونی است، زیرا از استحصال آب از چاههای قانونی هم بیش از اندازه است، مثلا به جای 10 لیتر در ثانیه 50 لیتر در ثانیه آب میکشند، بنابراین روند خشکسالی و فرونشست را تسریع میکنند که این مشکل را میتوان با نصب کنتورهای هوشمند پمپ کنترل کرد.»
بیتاللهی با بیان اینکه این اقدامات همچنین تغذیه مصنوعی سفرههای زیرزمینی در حوزه وظایف وزارت نیرو است، گفت: «ما هنوز هیچ اقدام پیشگیرانهای برای فرونشست زمین انجام ندادهایم. گاهی با یک حادثه و ایجاد چاله در جاده، خطوط ریلی و یا خطوط لوله، اقداماتی انجام شده که فقط حالت مُسکن دارد، اما هنوز از عملکرد پیشگیرانه خبری نیست. ما اکنون درگیر چنین کارهایی هستیم و اصل ماجرا را که در وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی باید انجام شود فراموش کردهایم.»
به عقیده بیتاللهی، اقدام عاجل تغییر شیوه کشت و زرع است که این کار را میتوان طبق برنامه از زونهای اولویتدار با آبیاری دیمی و قطرهای آغاز کرد.
عضو کمیته پهنهبندی آئیننامه 2800، از غفلت وزارت جهاد کشاورزی در زونبندی زمینهای کشاورزی برای محصولات خاص گفت: «متاسفانه هنوز وزارت جهاد کشاورزی کاربری هر زمین و قطعه کشاورزی را مشخص نکرده است، به همین دلیل، هر کس در هر منطقهای میتواند هر محصولی را کشت کند؛ مثلا در مرودشت شیراز برنج میکارند و باعث میشوند آب سفره زیرزمینی کمتر و روند فرونشست تسریع شود در نتیجه امنیت آثار تاریخی تخت جمشید به خطر میافتد.»
او با این هشدار که در سال 1400 اتفاقات مهیب و خطرناکی را در حوزه فرونشست زمین خواهیم داشت، بیان کرد: «از نظر فرونشست، مناطق خشک و نیمهخشک مرکزی، مناطق در خطر به شمار میروند و بیشترین زیرساختهای خطوط طولی مانند جادهها و ریل و خطوط لوله، فرودگاهها، اماکن تاریخی و… هم در این مناطق وجود دارد و از آنجا که زون فرونشست به حالت کاسهای شکل درمیآید و عمق آن در حاشیهها کمتر از وسط منطقه است این زیرساختهای طولی شدیدتر از زیرساختهای دیگر آسیب میبینند و حتی پی ساختمانها نیز دچار شکست میشود.»
3 میلیون نفر در زون فرونشست تهران
بیتاللهی در پاسخ به این پرسش که آیا آگاهی مردم میتواند در این روند تاثیرگذار باشد، اظهار کرد: «من بیشتر این موضوع را در حوزه عملکردی حکومتی و دستگاهی میدانم. اگر زلزله بود میتوانستیم بگوییم با آگاه کردن مردم نسبت به مقاومسازی خانهها و خرید خانههای ساخته شده با اصول مهندسی و مقاوم در برابر زلزله میتوان آسیبها را کاهش داد، اما فرونشست زمین، مبحثی حاکمیتی است و به تصمیمگیری دولتی نیاز دارد و یک شخص نمیتواند تاثیرگذار باشد، بلکه به تصمیمگیری و برنامهریزی حاکمیتی و ملی نیاز داریم. علاوه بر آن زیرساختهای تاثیرپذیر از این پدیده (حملونقل، خطوط ریلی، اماکن تاریخی و…) نیز حاکمیتی محسوب میشوند.»
او خاطرنشان کرد: «در تهران برآورد کردهایم که 3 میلیون نفر در زون فرونشست زمین قرار میگیرند و اگر زمین با همین آهنگ فروبنشیند، ممکن است بهصورت ناحیهای و منطقهای تاثیرهای آن در ساختوساز نمایان شود. بنابراین اقدامات اصلاحی و مقابلهای، همه در حیطه وظایف حاکمیتی است.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا چنین چشماندازی در طرحها و برنامههای وزارت نیرو دیده میشود، تصریح کرد: «با یک تاخیر 20 ساله، در همین 2 سال گذشته امیدواری ما زیاد شده است، زیرا بعد از سال 78 که کمیتههای فرونشست را تشکیل دادیم و بحث کارشناسی را آغاز کردیم، بالاخره این مقوله مورد توجه مسئولان عالی دولت، نهادها و دستگاههای اجرایی قرار گرفت و مهمترین اقدامات انجامشده تصویب قانون مدیریت بحران در سال 98 و تصویب قانون آب در وزارت نیرو بود.»
بیتاللهی با بیان اینکه تا ما خطر را با صدای بلند و بهصورت شفاف گوشزد نکنیم، به آن توجه نخواهد شد، تاکید کرد: «ریتم این حرکتها در برابر آهنگ فرونشست زمین بسیار کند است، به همین دلیل آثار مثبت این اقدامات نمایان نمیشود. اگر سرعت خود را زیاد نکنیم از فرونشست عقب میمانیم و آیندگان ما با سرزمینی مواجه میشوند که دیگر نشانی از دشتهای سرسبز و حاصلخیز در آن نیست بلکه سراسر بیابان و کویر است.»
او در پایان سخنان خود گفت: «تا فرصت از دست نرفته باید چارهای اندیشید و عمل کرد؛ در غیر این صورت، بعد از آن هرچه تلاش کنیم، به نتیجه نخواهیم رسید.»