تحلیل چندوجهی واگذاری احتمالی کیشایر به بخش خصوصی
ترابران آنلاین: خبر واگذاری شرکت هواپیمایی «کیشایر» به بخش خصوصی، در حالی منتشر شده که جزیره کیش همچنان بهعنوان یکی از قطبهای اصلی گردشگری، تجارت آزاد، و تعاملات منطقهای ایران شناخته میشود. این تصمیم، با واکنشهایی همراه بوده که نگرانند خصوصیسازی کیشایر، بهجای تقویت رقابت و کیفیت، به تضعیف پیشران هوایی این جزیره بیانجامد.
آلبرت بغزیان، اقتصاددان و عضو اسبق شورای رقابت، در همین رابطه هشدار داده است که تجربههای قبلی در خصوصیسازیهای بیضابطه، مانند واگذاریهای در حوزه ریلی و خودروسازی، نشان میدهد اگر چارچوب و نظارت دقیقی بر فرآیند نباشد، پیامدها میتواند کاملا معکوس باشد: کاهش خدمات، افزایش هزینهها، افت رضایت و به حاشیه رفتن توسعه.
اقتصاد کیش، به بالهای کیشایر وابسته است
کیشایر تنها یک ایرلاین منطقهای نیست؛ این شرکت، یکی از بازوهای اصلی اتصال سرزمین اصلی به منطقه آزاد کیش است. تجربههای توسعهای نشان میدهد که حملونقل هوایی، بهویژه در جزایر، نهفقط ابزاری برای جابهجایی، بلکه اهرمی برای خلق فرصت اقتصادی، توازن منطقهای و افزایش ارزآوری گردشگری محسوب میشود.
کاهش تعداد پروازها یا محدود کردن دسترسی هوایی، میتواند اقتصاد مبتنی بر گردشگری کیش را در برابر رقبا (نظیر دوبی، شارجه و دوحه) تضعیف کند؛ شهرهایی که با حمایتهای زیرساختی، بهسرعت در حال جذب گردشگران منطقهای هستند.
در شرایطی که نهادهای رسمی بارها از عزم دولت برای گسترش دیپلماسی گردشگری، افزایش سفرهای داخلی، و توسعه مناطق آزاد سخن گفتهاند، واگذاری شرکت مادرِ حملونقل هوایی کیش، نشانهای متضاد با این رویکرد است. تجربه نشان داده خصوصیسازی، بهویژه در شرایط نبود رقابت واقعی و نظارت کارآمد، به کاهش خدمات و تمرکز صرف بر سود منجر میشود. در صنعت هوایی، این یعنی حذف پروازهای کمصرفه اما حیاتی، افزایش نرخ بلیت و کاهش انعطاف در برنامهریزی برای سفرهای گردشگری یا حتی درمانی.
بیشتر بخوانید:
با حضور نایبرئیس کمیسیون عمران؛ توسعه هوایی کرمان روی میز تصمیمگیران
اقدامات اصلاحی سازمان هواپیمایی کشوری؛ تحولی در اقتصاد هوانوردی
با حضور نایبرئیس کمیسیون عمران؛ توسعه هوایی کرمان روی میز تصمیمگیران
پیامدهای ژئوپلیتیکی
کیش، از نظر موقعیت جغرافیایی، همسایه بازارهای خلیج فارس، شاهراه عبوری انرژی، و ورودی جنوب ایران به تعاملات جهانی است. از همین رو، توسعه یا تضعیف زیرساختهای هوایی این جزیره، تنها یک تصمیم اقتصادی نیست؛ بلکه اثری مستقیم بر «جایگاه منطقهای ایران» دارد. واگذاری کیشایر در صورت کاهش نقش پروازی این ایرلاین، میتواند سبب کاهش نفوذ عملیاتی ایران در منطقه خلیج فارس شود. رقبای منطقهای ایران در حوزه گردشگری و حملونقل، از کوچکترین خلأ استفاده میکنند تا مسیرهای پروازی را جذب کرده و مزیت رقابتی بسازند. در مقابل، اگر این واگذاری با هدف ارتقای بهرهوری، نوسازی ناوگان و مدیریت حرفهای انجام شود، میتواند برند کیش را در رقابت منطقهای حفظ کند.
راهکارها؛ خصوصیسازی، اما با «شرافت اجرایی»
بغزیان پیشنهاد میدهد که واگذاری کیشایر در صورتی پذیرفتنی است که با قراردادهای شفاف، چارچوب دقیق نظارتی، و واگذاری به سرمایهگذاران داخلی با رویکرد توسعهمحور صورت گیرد. اگر سرمایهگذار صرفا بهدنبال سود سریع باشد، خطر «فروش داراییهای ارزشمند» و تضعیف برند کیشایر، واقعی است. همچنین حضور نهادهای فرابخشی مانند شورای رقابت، سازمان برنامه و بودجه، و سازمان منطقه آزاد کیش در تدوین فرآیند واگذاری، برای تضمین منافع عمومی ضروری است.
در پایام باید گفت: واگذاری کیشایر، فراتر از انتقال مالکیت یک ایرلاین است؛ آزمونی است برای نظام تصمیمگیری ایران در قبال توسعه پایدار، سیاستگذاری هوشمند، و آیندهنگری در حوزه گردشگری و حملونقل هوایی. این تصمیم، اگر بدون دقت و آیندهنگری باشد، ممکن است به قیمت از دست رفتن سالها سرمایهگذاری در برند گردشگری کیش تمام شود.