یکی از فعالان صنعت هوانوردی بخش عمدهای از اعتراضات شرکتهای هواپیمایی را نسبت به نرخگذاری مبالغهآمیز دانست و گفت: «از شرکتهای هواپیمایی فعال، تقریبا یکسوم آنها از این مزایا و سفره دولت با صرفه بالاتر استفاده میکنند و سایر شرکتها کمی ضعیفتر ادامه حیات میدهند.»
حسین منتظریفر، مدرس و فعال صنعت هوانوردی در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری ترابران، ضمن مخالفت کلی با روش قیمتگذاری دستوری نرخهای بلیت هواپیما، اظهار کرد: «هرچند که نظام حاکمیتی کنونی در کل، رویکرد دستوری در نرخگذاری دارد اما باتوجه به حضور مستقیم برخی از ذینفعان، سهامداران و یا نمایندگانی از این صنعت در جلسات اولیه، نمیتوان گفت که آنها از روند قیمتگذاری بیاطلاع بودند.»
به گفته او، روشهای مدیریت سنتی، سلیقهای، غیرعلمی و یا بعضا سودجویانه هزینههای تمام شده شرکتهای هواپیمایی را افزایش میدهد.
او بخش عمدهای از اعتراضات شرکتهای هواپیمایی نسبت به نرخگذاری را مبالغهآمیز دانست و خاطرنشان کرد: «معمولا ذینفعان و گردانندگان اصلی صنعت هوایی با ایجاد این سناریو مبنی بر ناتوانی مالی شرکتها، سعی میکنند نقطه تسلیم حاکمیت را افزایش داده و در نهایت حتی با دریافت امتیازها و سوبسیدهای غیرمستقیم به خواسته و تامین بخش بیشتری از منافع خود نزدیک شوند.»
پنهانسازی سودآوری
این مدرس صنعت هوانوردی با بیان اینکه حتی با همین نرخگذاری کنونی و هزینههای موجود، بازهم منافع شرکتها تا حد زیادی تامین میشود، اظهار کرد: «اگر واقعا این صنعت سودی برای ایرلاینها ندارد، چرا تقاضای تاسیس و فعالیت جدید در این حوزه، روز به روز بیشتر میشود و یا اینکه چطور شرکتهای هواپیمایی با درآمدهای کنونی امکان سرمایهگذاریهای جدید روی زمین، مسکن و سایر موارد در داخل و یا خارج از کشور را دارند؛ بنابراین دورنگاهی به صنعت حاکی از سودآور بودن آن دارد که برخی از شرکتها سعی در پنهان کردن آن دارند.»
«سوخت یارانهای» به نام مسافر به کام بار
منتظریفر، مهمترین سوبسید دولت برای شرکتهای هواپیمایی را تخصیص سوخت ارزان قیمت به پروازهای مسافربری خواند و یادآور شد: «باتوجه به این سوبسید، برخی از شرکتها به اسم پرواز مسافربری، به جای ظرفیت کامل صندلی هواپیما، حداقل مسافر را پذیرش کرده و ضمن استفاده از سوخت ارزان قیمت، بقیه ظرفیت را به حمل بار اختصاص میدهند که این امر نادرست است .»
او اذعان کرد: «به نظر بنده از شرکتهای هواپیمایی فعال، تقریبا یک سوم آنها از این مزایا و سفره دولت با صرفه بالاتر استفاده میکنند و سایر شرکتها کمی ضعیفتر ادامه حیات میدهند اما باتوجه به زور قدرت همین یک سوم، در جریان اعتراضات به محض حمایت دولت باز هم همین بخش قدرتمند اول از امتیازها و سوبسیدها بهره میبرند و متاسفانه این چرخه تسلسل همواره ادامه دارد.»