چند ثانیهای زمین میلرزد و زمان را به دو بخش قبل و بعد از زلزله تقسیم میکند، خطوط سیم پیام بریده، خطوط برق گسسته و آب آشامیدنی هم قطع میشود. در آن هنگام بیشک اینترنت هم وضعیت خوبی نخواهد داشت. تنها چیزی که میتواند بستری برای برقراری ارتباط باشد، زیرساختها و شریانهای حملونقلی است که اگر دست مقهور زلزله آنها را درهم نوردیده باشد، امدادرسانی بسیار دشوارتر خواهد شد و در مرحله بعد بازسازی را دور از تصور خواهد کرد. در چنین شرایط پرلغزشی، ضروری است که میزان تابآوری و پایداری شریانهای حیاتی را ارزیابی و برای آن چارهاندیشی کنیم؛ چراکه بیم آن میرود با وجود پیشروی پدیده فرونشست، فرسودگی بافتهای ساختمان، قدیمی بودن لولههای گازرسانی و... با لرزشی شریانهای حیاتی شهر تهران فروریزد. دکتر مهدی زارع، رئیس مرکز پیشبینی زلزله و استاد گروه زلزلهشناسی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله بهمنظور بررسی میزان آسیبپذیری یا تابآوری زیرساختهای حملونقلی شهر تهران دربرابر این پدیده با بیان اینکه از آزادی تا انقلاب و ارگ قدیم تهران جولانگاه زلزله است، میگوید: «واقعیت آن است که هنوز دقیق نمیدانیم سامانههای زیرساختی و مدیریتی ما در برابر چنین رخدادی چقدر آمادگی دارند. شاید یک دلیلش آن باشد که هنوز برآورد واقعبینانه از میزان ریسک زلزله (از هنگام رخداد تا وقایع بعدی آن) در دسترس نیست، ولی بر اساس تجربیات قبلی میزان آمادگی را خیلی بالا برآورد نمیکنیم.»
از دکتر مهدی زارع، رئیس مرکز پیشبینی زلزله و استاد گروه زلزلهشناسی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله درباره آسیبپذیری زیرساختهای حملونقلی کشورمان در برابر زلزله پرسیدیم، اما او در آغاز ترجیح داد برای آشنا کردن ذهن مخاطب با این مقوله به آسیبهای شریانهای حیاتی در زلزلههای ششم فوریه 2023 جنوب ترکیه (قهرمان مرعش) اشاره کند. دکتر زارع با بیان اینکه در این زلزلهها آسیبهای شدیدی به زیرساختها و شریانهای حیاتی وارد شد، به خبرنگار ترابران گفت: «برخی از بیمارستانهای منطقه از جمله بیمارستان دولتی اسکندرون، یک بیمارستان خصوصی در هاتای، دو بیمارستان خصوصی در مالاتیا و یک بیمارستان خصوصی دیگر در آدیامان به دلیل آسیبهای ناشی از زلزله غیرقابل استفاده شده یا بهمراتب کمتر از ظرفیت قبل از زلزله کار میکنند. با این حال، 9 بیمارستان با سیستم جداسازی پایه- ایزوله شده – (ایزوله پایه) به خدمترسانی ادامه دادند.»
زارع اظهار کرد: «از حدود 150 سد، تنها یکی از آنها، سد خاکی سلطان سویو به ارتفاع 60 متر در استان مالاتیا، شکافهایی خورد که منجر به انتشار کنترل شده آب از طریق سرریز شد و سد دیگری در سوریه به نام سد خاکی عفرین به ارتفاع 75 متر خسارت مشابهی را تجربه کرد.»
از نظر توزیع ریسک، نیمه جنوبی شهر تهران ریسک بیشتری نسبت به نیمه شمالی دارد. با این حال، نباید از میزان ریسک در مناطق شمال غربی (5 و 22) غافل شد. حتی خط ۷ مترو نیز از گسل فعال عبور میکند
او با بیان اینکه خطوط لوله هیدروکربنی، جادهها و راهآهن در گذرگاههای گسیختگی، زمینلغزش و روان شدن آسیب دیدند، افزود: «این خسارات جبران شد و عملکرد آنها عمدتاً از 15 فوریه از سر گرفته شد. همچنین از حدود 1000 دهنه پل در منطقه زلزلهزده، 15 پل دارای مشکلاتی محدود شدند که میشد آنها را بهسرعت برطرف کرد. البته دو پل یکی به دلیل ریزش سنگ و دیگری به دلیل روان شدن پایه فروریختند.»
رئیس شاخه زمینشناسی فرهنگستان علوم با بیان اینکه بندر اسکندرون، بهعنوان بندر ورودی برای تجهیزات اضطراری در بخش اسکله آسیب دید و بر اثر آتشسوزی وسیعی غیرقابل استفاده شد، گفت: «باند فرودگاه هاتای نیز بهدلیل مشکلات خاک و فونداسیون آسیب دید و در سه روز اول پس از زلزله به روی ترافیک هوایی بسته شد، اما از 15 فوریه، همه فرودگاههای منطقه فعال شدند. همچنین دو نیروگاه از سه نیروگاه اصلی حرارتی در منطقه زلزلهزده (1440 مگاوات و 1360 مگاوات نیروگاه افشین البیستان A و B) آسیب دیدند و عملیات آنها در انتظار تعمیر به حالت تعلیق درآمد.»
ریسک شدید زلزله در مناطق 12 تا 16
او در ادامه، پس از برشماری آسیبهای زیرساختهای حیاتی ترکیه در زلزله اخیر، بهمنظور برشماری آسیبهای احتمالی وقوع زلزله شدید در تهران بر وضعیت زیرساختها و شریانهای حیاتی گفت: «ریسک زلزله شدید در تهران به دلیل وجود بافت فرسوده و جمعیت زیاد و همچنین نزدیکی به پهنه گسلهای فعال در شهر تهران در مناطق 12 و 16 شهرداری و منطقه راهآهن، محور خیابان انقلاب و آزادی، ارگ قدیم تهران حدفاصل خیابان شوش، هفده شهریور، انقلاب و کارگر جنوبی و بازار تهران، خیابان مولوی، میدان بهارستان، میدان امام خمینی، محله امیریه و خیابان جمهوری به نسبت فعالتر است.»
زارع تصریح کرد: «بر اساس آخرین سرشماری سال 1395، در شمال تهران 1/2 میلیون نفر و در محور مرکز به سمت جنوب تهران (در مناطق 8 تا 21 شهرداری تهران) حدود پنج میلیون نفر در نزدیکی پهنههای گسلهای فعال زندگی میکردند، بدیهی است موضوع تراکم بالای جمعیت و بافت فرسوده بهویژه در مناطق 12، 14، 15، 16 و 17 تهران مسئلهای جداگانه است. همچنین در آن زمان، جنبش شدید در محدوده پهنه گسل و در بافتهای فرسوده حدود 3/5 میلیون نفر، یعنی 56 درصد جمعیت تهران را شامل میشد.»
شمال و جنوب تهران، در معرض خطر
او با اشاره به اینکه در یکی از بررسیهایی که یکی از دانشجویان دکتری روی شهر تهران انجام داد، برای ارزیابی ریسک زلزله در شهر تهران، از جدیدترین مجموعه دادههای ارزیابی خطر زلزله (مانند فهرست تاریخی و ابزاری، نقشه گسل فعال، زمینشناسی و…) استفاده و سپس قرار گرفتن در معرض خطر را بر اساس توزیع تراکم جمعیت ارزیابی شد، گفت: «علاوه بر تجزیهوتحلیل میزان خطر و قرار گرفتن در معرض آن، آسیبپذیری نسبت به محیط ساخته شده نیز با دادههای کاربری زمین، بافت شهری، ارتفاع ساختمانها و تاسیسات، انواع سازهها و سن و همچنین مجاورت برخی از زیرساختهای حیاتی تحلیل شد. در نتیجه معلوم شد که بخشهای شمالی و جنوبی تهران در سطح سنگ بستر در معرض بیشترین شتاب زمینلرزههای احتمالی قرار دارند.»
رئیس مرکز پیشبینی زلزله با بیان اینکه زلزله میتواند بهصورت گسیختگی سطحی، ترکهای بزرگ و اثرات جهت و… رخ دهد، افزود: «نتایج نشان میدهد که برای گسلهای اصلی، متوسط و فرعی تهران باید عرض گسیختگی سطحی در حدود 2-3، 1.5 و 1 کیلومتر را انتظار داشت.»
او تصریح کرد: «با توجه به عمر بالای خطوط لوله گاز منطقه 20 شهر تهران و در برخی موارد گذر لولههای گاز از روی گسلهای فعال و لرزهزا، این منطقه پتانسیل بالایی در برابر سوانح هنگام و بعد از وقوع زلزله دارد. ضمن اینکه باید امکان وقوع نشتی از لوله، شکستگی لولهها و اشتعال ناشی از آسیب لرزهای خطوط لوله گاز را هم در نظر گرفت.»
تمرکز جمعیت در مناطقی با بیشترین آسیبپذیری
زارع بیان اینکه براساس نقشه تراکم جمعیت از 22 منطقه شهرداری تهران، هشت منطقه پرتراکمترین مناطق تهران هستند، اظهار کرد: «نقشه کلی آسیبپذیری فیزیکی نشان میدهد که در برخی مناطق، جمعیت دقیقاً در مکانهای با بیشترین آسیبپذیری متمرکز شدهاند. بر این اساس 10 منطقه از 22 منطقه کلانشهر تهران 7، 8، 10، 11، 12، 14، 15، 16، 17 و 20 نسبت به سایر مناطق آسیبپذیری بیشتری نشان میدهند. این نتایج با برخی از مطالعات قبلی درباره آسیبپذیری بافتهای شهری و مدلهای تلفات ساختمانی در تهران مطابقت کلی دارد.»
او افزود: «نقشه کلی ریسک که در نتیجه ترکیب نقشههای خطر، مواجهه و آسیبپذیری ترسیم شده، بهصورت تخمینی نشان میدهد که از نظر توزیع ریسک، نیمه جنوبی شهر تهران دارای ریسک بیشتری نسبت به نیمه شمالی است. با این حال، نباید از میزان ریسک در مناطق دیگر، بهویژه مناطق شمال غربی (منطقه 5 و 22) که محل گسل شمال تهران و همچنان در حال گسترش و توسعه سریع شهری هستند هم غافل شد. این مطالعه نهتنها برای درک خطر زلزله در تهران، بلکه برای اولویتبندی اقدامات کاهش خطر لرزهای و افزایش تابآوری زیرساختها و شریانهای حیاتی در این کلانشهر، مبنای مفیدی ارائه میدهد.»
گسل شمال تهران با بازگشت هر 3000 تا 3500 سال با بزرگی حدود 7 شناخته میشود و آخرین زمینلرزه در این گسل حدود 3000 سال قبل رخ داده است؛ پس باید خود را بهسرعت آماده کنیم
رئیس شاخه زمینشناسی فرهنگستان علوم تصریح کرد: «در زلزله 31 خرداد سال 69 منجیل که در غرب البرز و در یک تلاقی ساختاری مهم در ابتدای دره سفیدرود رخ داد، در منطقه رود مرکزی و سه شهر مهم منجیل، رودبار و لوشان با جمعیتی بالغبر 120 هزار نفر، نزدیک به 16 هزار نفر (طبق آمار رسمی) کشته شدند. سد مهم منجیل نیز آسیب دید، ولی خوشبختانه با وجود آنکه مخزن سد پر از آب بود، فرو نریخت. امروزه در همان منطقه جمعیت در حدود 150 هزار نفر برآورد میشود.»
وقتی از زارع پرسیدیم که آیا مانورهایی که برای آمادگی در برابر زلزله برگزار میشود برای سنجش آمادگی کارایی کافی دارد، با ذکر یک مثال توضیح داد: «فروچالهها به دلیل ریزش (تدریجی یا ناگهانی) زمین ناشی از حرکت زیرسطحی مواد سیال در زیرزمین یا حفاریهای عملیات شهری مانند حفر تونل مترو رخ میدهد که یک نمونه از آنها در روز ٢٨ خرداد ١٣٩٥ هنگام حفاری تونل مترو در شمال غرب تهران رخ داد و باعث کشته شدن دو کارگر شد؛ این فروچاله حدود ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه بامداد با انفجار مهیبی میدان دوم شهران را در شمال غرب تهران لرزاند و پس از این انفجار آتشسوزی بزرگی نیز به وقوع پیوست.. این حادثه با وجود اینکه صرفاً در یک نقطه رخ داد و به هیچ عنوان گستردگی و وسعت یک زمینلرزه را (مانند زلزله 31 خرداد 69 منجیل) نداشت، ولی عملاً توانست بخشی از مشکلات ما در میزان دسترسی به پرسنل و مدیران باکیفیتهای بالای فنی و فناوریهای پیشرفته هنگام بحران و همچنین سطح هماهنگی بین نیروهای عملکننده و در میدان را در یک محله شهر تهران نشان دهد.»
او تصریح داد: «این در حالی است که حادثه مذکور بهغیر از مفقود شدن یک کارگر که ظاهرا در محل حادثه مشغول کار بوده، پیچیدگی دیگری نداشت، ولی هنگام وقوع زمینلرزهای مانند زلزله 31 خرداد 69 منجیل که در 36 دقیقه بامداد روی داد، علاوه بر بیاطلاعی از پهنه آسیبدیده (هم به دلیل مشکلات شبکههای لرزهنگاری و هم کوهستانی بودن منطقه) پهنهای با جمعیت حدود 120 هزارنفری در معرض شدت تخریب بالا قرار گرفت.»
هشدار زلزله 7 ریشتری در تهران
زارع یادآور شد: «اگر فقط مناطق 5 و 22 شهرداری تهران را که در مجاورت منطقه حادثهدیده شهران قرار دارند در نظر بگیریم که برآورد میشود در سال 1395 جمعیتهایی به ترتیب بالغبر 850 هزار نفر و 150 هزار نفر داشتند؛ اگر اکنون زلزلهای در شمالغرب تهران رخ دهد، جمعیت در معرض خطر بالغبر 10 برابر جمعیت در پهنه رود مرکزی زمینلرزه 31 خرداد 69 منجیل است. توجه کنیم که گسل شمال تهران با بازگشت هر 3000 تا 3500 سال با بزرگی حدود 7 شناخته میشود و آخرین رخداد مهم زمینلرزه در این گسل در همین منطقه از تهران حدود 3000 سال قبل رخ داده است. پس برای رخداد زمینلرزهای مشابه زمینلرزه منجیل باید در ناحیه مهمی مانند شهر تهران خود را بهسرعت آماده کنیم.»
او خاطرنشان کرد: «در استان تهران، بهویژه حاشیه غربی (شهریار) و جنوب شرق (ورامین افزایش) جمعیت ساکن (عمدتاً مهاجر) از سال ۱۳۶۸ تا ۱۴۰۰ حدود 5/6 میلیون نفر افزایش یافته است. این افزایش جمعیت که متقاضی آب شرب و کشاورزی هستند، فراتر از توان آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی استان تهران در این منطقه است. اگر زمینلرزهای با بزرگی 5/6 (مشابه زلزله 5 دیماه 1382 بم) در همین پهنه رخ دهد، میتوانیم با تجربهای که از نظر وسعت پهنه خسارت در زلزله بم داریم، پیشبینی کنیم که پهنه با خسارت شدید، محدودهای بیضوی با وسعت حدود 7 کیلومتر (درازا) در 3 کیلومتر (پهنا) خواهد بود. اگر چنین پهنهای را در محدوده شمال غرب تهران به مرکزیت کن فرض کنیم، محدودهای از حصارک کن (محدوده دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات) تا باغ اناری در شمال منطقه 22 تهران، به پهنای حدود 3 کیلومتر دچار بیشترین خسارتها خواهد شد و این فقط محدوده با بیشترین خسارت است، در حال که آسیبهای جدی به پیرامون همین منطقه هم وارد خواهد شد و آسیبهای ثانویه هم وجود خواهد داشت.»
آمادگی ناکافی در برابر بحران
استاد گروه زلزلهشناسی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در پاسخ به این پرسش که تا چه میزان در برابر بحرانهای بزرگ همچون زلزله آمادگی داریم، گفت: «واقعیت آن است که هنوز دقیق نمیدانیم سامانههای زیرساختی و مدیریتی ما در برابر چنین رخدادی چقدر آمادگی دارند. شاید یک دلیلش آن باشد که هنوز برآورد واقعبینانه از میزان ریسک زلزله (از هنگام رخداد تا وقایع بعدی آن) در دسترس نیست، ولی بر اساس تجربیات قبلی میزان آمادگی را خیلی بالا نمیدانیم.»
او با اشاره به اینکه اینها موضوعاتی هستند که امروزه در دنیا هم بهخوبی و با دقت قابل پایش و هم قابل کنترل هستند، افزود: «در این زمینه هم امکانات زیرساختی بسیار ضعیفی داریم و هم از نظر دسترسی به سامانه اطلاعات پایه برای سنجش و رصد، راهی بسیار طولانی در پیش رو خواهیم داشت. ولی یک نکته را در رخداد انفجار شهران متوجه شدیم که حتی در حادثهای که فقط یک نقطه از حاشیه شهر تهران را درگیر کند و ساختمان مهمی هم فرو نریزد (گرچه خسارتی مانند آتشسوزی و خرد شدن شیشهها وارد کند)، تبعات حادثه مانند قطع تلفن، موبایل، برق، آب و سایر امکانات شریانی و زیرساختی به چه میزان ممکن است شرایط را در محلهای از محلات شهر تهران پیچیده کند، حال اگر این حادثه رخدادی شبیه زلزله 1382 بم باشد، تبعات آن طبیعتاً بسیار پیچیدهتر و بدتر خواهد بود.»
زارع تصریح کرد: «راهکارهای پیشنهادی برای کاهش ریسک زلزله و حوادثی از این دست، همان کاری است که کشورهای پیشرفته در شهرهای بزرگ خود در پیش گرفتهاند، بنابراین ما نیز بهصورت سیستماتیک باید اول میزان ریسکهای مختلف را پایش و برآورد کنیم و بعد بر اساس آنچه بهعنوان سناریوهای واقعبینانه برای خطر و ریسک در تهران و سایر شهرهای ایران میشناسیم، مرحلهبهمرحله برای کاهش ریسک و افزایش تابآوری عمل کنیم.»
آموختنیهای انفجار بندر بیروت
او در بخش دیگری از سخنان خود به انفجار 14 مرداد 99 در بیروت با 190 کشته و حدود پنج هزار مجروح اشاره کرد و با بیان اینکه آن حادث نماد یک «سانحه فناورانه» در یک پایتخت بود، گفت: «براساس آخرین برآوردها، بیروت و پیرامون آن وسعتی حدود 67 کیلومترمربع و حدود 2/2 میلیون نفر جمعیت دارد که یک دهم مساحت 730 کیلومترمربعی تهران بزرگ است. البته محدودهای که انفجار بیروت به آن بیشترین خسارت را وارد کرد، بندر بیروت در شمال این شهر و در ساحل دریای مدیترانه بود.»
رئیس شاخه زمینشناسی فرهنگستان علوم با بیان اینکه محدودهای به شعاع حدود 5/1 کیلومتر پیرامون کانون انفجار، بیشترین خسارت را دید، افزود: «البته خسارتها تا حدود 10 کیلومتری محل انفجار هم با شدتهای کمتر گزارش شد. در محل انفجار حفرهای به قطر 140 متر ایجاد و آتشسوزی در یک انبار مجاور، موجب چکانش انفجار دپوی دوهزار و 750 تنی نیترات آمونیوم، بر اثر سرایت آتش به این مواد خطرناک منفجره شد. بر اثر این انفجار زلزلهای با بزرگی 5/3 ریشتر به صورت زلزله القایی ناشی از انفجار ایجاد و امواج لرزهای حاصل از انفجار و صدای آن تا 290 کیلومتری در جزیره قبرس ثبت و شنیده شد.»
او در پاسخ به این پرسش ایجاد که آیا اگر در تهران زلزله، آتشسوزی و انفجار رخ دهد، حادثهای مانند بیروت قابل انتظار است، گفت: «در تهران انبارهای نفت در شهران نمونهای است که بهویژه بعد از انفجار بیروت بسیار مورد توجه قرار گرفت. هر روز حدود 300 تانکر 30 هزار لیتری حمل سوخت از مخازن این انبار نفت بارگیری میکنند و سپس از وسط بافت مسکونی و خیابانها و کوچههای شهران میگذرند و نهایتاً وارد بزرگراه میشوند؛ علاوه بر این، تهران دارای سه انبار مواد سوختی دیگر اعم از انبار نفت ری (ری، جاده شهیدرجایی، بلوار پژوهشگاه نفت)، انبار گاز مایع ۱8 هزار تنی (در نزدیکی انبار نفت ری و انتهای بلوار پژوهشگاه نفت) و انبار نفت شمال شرق (لویزان، جاده لشکرک، بعد از مینیسیتی) است که هر چهار انبار ذخیره مواد هیدروکربوری تهران در محدوده و روی گسلهای فعال قرار دارند.»
تهران چهار انبار مواد سوختی اعم از انبارهای نفت در شهران، ری، لویزان، جاده لشکرک و انبار گاز مایع ۱8 هزار تنی نزدیک انبار نفت ری دارد که هر چهار انبار روی گسلهای فعال قرار دارند
او با اشاره به اینکه خط لوله بنزینی بهصورت شرقی-غربی در تهران وجود دارد و میدانیم خط ۷ مترو از گسل فعال عبور میکند، گفت: «اگر این سوال مطرح شود که باید درباره تونل خط ۷ چه ملاحظاتی مد نظر قرار گیرد، باید اهمیت و لزوم توجه به مسئله حریم را یادآور شویم تا براساس علم امروز در اجرا و ایمنسازی این خط در حریم گسل فعال از فناوری خاص یا شیوه اجرای ویژهای استفاده شود. وقتی برجهای بلند در کوچههای ششمتری ساخته میشود، باید توجه شود که اگر زلزلهای به بزرگای 6 ریشتر اتفاق بیفتد، ممکن است نیروهای آتشنشان حتی نتوانند به پای ساختمان برسند.»
او افزود: «در مطالعاتی که انجام شده، به این نتیجه رسیدهایم که اگر زلزلهای با بزرگای 6 ریشتر رخ دهد، بخشهای مرکزی به سمت جنوب تهران که دارای تمرکز جمعیت است و 60 درصد جمعیت تهران در این بخش قرار دارد، بیشترین آسیب را تجربه خواهند کرد. آمارهای رخداد زلزله و تلفات قابل انتظار در دنیا نشان میدهد اگر زلزلهای با این ویژگیها در روز روی دهد، بین یک تا 10 درصد جمعیت از دست میرود و اگر در شب اتفاق بیفتد، ممکن است بین 10 تا 40 درصد جمعیت از دست برود. حال اگر میانگین این آمار را در نظر بگیریم؛ در یک زلزله اصلی با بزرگای بیش از هفت ریشتر که کانون آن در محدوده شهر تهران کنونی واقع باشد، احتمال دارد 5 تا 20 درصد جمعیت تهران از بین برود.»
زارع تصریح کرد: «مناطق شمال شهر علاوه بر ریسک زلزله و حوادث ثانویه آن با خطر تشدید امواج لرزهای و زمینلغزه به خاطر وجود خاک نرم در این مناطق روبهرو هستند. البته این ریسک در محدودههای جنوبی شهر هم که حدود 60 درصد جمعیت پایتخت را در خود جای دادهاند، وجود دارد و آسیبپذیری این مناطق به دلیل فرسودگی املاک، تراکم جمعیت در محلات و باریکب ودن معابر در برابر حوادث مشابه ساختمان پلاسکو بهشدت بالاست. براساس مطالعات انجامشده و با استناد به تلفات زلزلههای مشابه با شرایط شهر تهران در کشورهای مختلف اگر زلزلهای با بزرگای بیش از 7 ریشتر اتفاق بیفتد، بسته به زمان و کانون وقوع آن، پنج تا 20 درصد جمعیت از بین خواهند رفت.»