رسانه اقتصاد ترابری ایران

حمل و نقل هوایی

چهارشنبه, 10 خرداد 1402
ارزیابی امکانات هوانوردی در ایران برای امدادرسانی و نقش آن در مدیریت بحران

حدیث پریشانی

زلزله ترکیه، بار دیگر زنگ خطر زلزله مهیب‌تر را در ایران به صدا درآورد و با یادآوری سرانجام زلزله‌ای که بم را به زیر خاک برد، انفجاری که پلاسکو را فروریخت، آتشی که به جان جنگل‌های زاگرس افتاد، سیلی که بنیاد اهواز را برد و... هشدار داد که هوای مدیریت بحران و امدادرسانی در ایران تا چه حد پس است، چرا که پیش‌تر نشان داده‌ایم در همان نخستین مرحله یعنی تشکیل کمیته مدیریت بحران و ارسال امداد هوایی در زمان طلایی جست‌وجو و نجات، مستاصل و در ساماندهی زنجیره امداد ابتر می‌مانیم. این معضل به اندازه‌ای است که وقتی از دکتر محمدرضا حبیبی، عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری که تجربه‌های بسیاری از امدادرسانی هوایی در بحران‌های مختلف از جمله زلزله بم دارد، درباره وضعیت تجهیزات و امکانات امداد هوایی در ایران پرسیدیم، با بیان اینکه بیش از فقر تجهیزاتی و امکاناتی، فقر مدیریتی داریم، گفت: «ما در کشوری هستیم که با وجود در اختیار داشتن بسیاری از منابع و امکانات برای رفع بحران، متاسفانه دچار آسیب‌های جدی می‌شویم و بخش عمده‌ای از توان نیروها و تجهیزاتمان را هدر می‌دهیم.» او در حالی که اعلام آمار تجهیزات هوایی را برای امدادرسانی در حیطه وظایف ستاد مدیریت بحران، ‌اورژانس و جمعیت هلال‌احمر دانست، تصریح کرد که بخش اعظمی از توان هوایی ما همان امکانات نظامی است که به دلیل مسائل امنیتی نمی‌توان درباره تعداد و نوع آنها صحبت کرد.

دکتر حبیبی، عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری در گفت‌وگو با خبرنگار ترابران، سخن خود را با بیان این نکته آغاز کرد که در هر کشوری نهادی متمرکز برای مدیریت بحران وجود دارد که در ایران این جایگاه در وزارت کشور تعریف شده است. او ادامه داد: «همه عواملی که باید در مدیریت یک بحران اعم از سیل، زلزله، جنگ، آتش‌سوزی و… به فراخور نوع، شدت، موقعیت جغرافیایی و گستردگی بحران نقش داشته باشند، در این مرکز ساماندهی می‎‌شوند»

او سپس توضیح داد: «در حوزه هوانوردی نیز بخش‌های مختلفی اعم از هواپیمایی و هلیکوپتری، در مراحل جست‌وجو، امدادرسانی، تخلیه افراد از محل سانحه، درمان اولیه مجروحان و آسیب‌دیدگان و انتقال آنها به مراکز درمانی نقش آفرین هستند و البته با توجه به رشد فناوری و تکنولوژی، انواع پهپادها، درون‌ها (drone) و کوآدکوپترها (Quadcopter) نیز به ابزارهای مدیریت بحران هوایی افزوده شده‌اند که می‌توانند در جست‌وجو، شناخت، نقطه‌زنی، ارزیابی اولیه و حتی زنده‌یابی دستگیر مدیریت بحران باشند»

حبیبی با اشاره به اینکه در نخستین اقدام عملی مدیریت بحران یعنی مرحله‌ای به نام جست‌وجو و نجات (Search and Rescue) بر اهمیت حمل‌ونقل هوایی تاکید و خاطرنشان کرد: «انجام جست‌وجو و حتی نجات تنها با اتکا به توان حمل‌ونقل زمینی، ریلی و دریایی کار بسیار دشواری است؛ تا جایی که حتی اگر در بخش‌های مختلف حمل‌ونقلی سانحه و بحران ایجاد شود، عملیات جست‌وجو و نجات به کمک تجهیزات هوانوردی انجام می‌شود و در نخستین اقدام، توسط یکی از تجهیزات هوایی، موقعیت منطقه، مختصات و شدت خرابی‌ها، شناسایی و نقطه تمرکز آن بحران تعیین می‌شود»

او گفت: «با توجه به محدودیت‌هایی که درباره هواپیما و هلیکوپتر با آن مواجه هستیم، از هر کدام از آنها برای جست‌وجو در موقعیت‌های ویژه‌ای استفاده می‌شود، مثلاً نشست‌وبرخاست هواپیما حتماً باید در باند فرودگاه انجام شود، در صورتی که هلیکوپتر این محدودیت را ندارد، اما در عین حال، هلیکوپتر سرعتش کمتر و همچنین ظرفیتش برای جابه‌جایی نیرو و کالا محدود است. در نتیجه، اگر منطقه بحران‌زده وسیع باشد برای انجام جست‌وجو در ارتفاعات بالا از هواپیمای توربو (جت) و در ارتفاعات پایین از هواپیمای پراپ (ملخی) استفاده می‌شود.، اما اگر وسعت منطقه کم باشد معمولاً از هلیکوپتر استفاده می‌شود که قدرت مانور بیشتری دارد.»

نظارت دقیقی بر اجرای صحیح دستور‌العمل‌ها وجود ندارد و اغلب همه غافلگیر می‌شوند. دلیل این غافلگیری هم این است که مدیریت بحران به معنای واقعی و علمی وجود ندارد.

عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری افزود: «به وسیله هواپیما می‌توان حجم زیادی از امکانات و مایحتاج را به مناطق بحران‌زده ارسال کرد، مثلا در سیل اهواز توانستیم در فرودگاه پیام، 90تن کالای ضروری را ظرف چند ساعت آماده و به منطقه ارسال کنیم، اما با هلیکوپتر تنها می‌توان تا 3 تن کارگو را داخل کابین جای داد؛ البته هلیکوپتر علاوه بر نشست و برخاست در هر موقعیت مکانی، می‌تواند حمل بار را به‌صورت اسلینگ و آویزان در خارج از کابین انجام دهد و بدون فرود آمدن، آن بسته را در محل موردنظر رها کند که این کار در سرعت عمل و صرفه‌جویی زمان بسیار موثر است.»

او با اشاره به اینکه fire fighting یا خاموش کردن آتش نیز جزء امداد هوایی محسوب می‌شود، یادآور شد: «هلیکوپتر می‌تواند آب و سایر مواد ضد حریق را در حجم کمی جابه‌جا و آن را دقیقا روی آتش تخلیه کند، اما هواپیما آب و سایر مواد ضد حریق را با حجم بسیار بالاتری حمل و در طول یک مسیر، روی آتش تخلیه می‌کند.»

حبیبی در ادامه به ارسال هواپیمای نظامی ایران برای خاموش کردن آتش‌سوزی جنگل در ترکیه اشاره و ابراز تاسف کرد که هماهنگ کردن این هواپیما برای سوانح و بحران‌های داخلی بسیار زمان‌بر و دشوار است.

او افزود: «امروزه پهپادها، درون‌ها و کوآدکوپترها در عملیاتی با وسعت کمتر – مانند آتش‌سوزی در پالایشگاه‌ها- برای جست‌وجو به کار می‌آیند و در ارتفاع بسیار کم فیلم و اطلاعات دقیق‌تری ضبط و ارسال می‌کنند و در شناخت و تعیین نوع اقدامات و رتبه‌بندی آنها مفید هستند.»

به گفته عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری؛ با توجه به توضیحات ارائه شده، اگر در تهران زلزله‌ای رخ دهد به‌خاطر وسعت و‌ گستردگی کلان‌شهر تهران باید برای عملیات جست‌وجو و نجات و امدادرسانی همزمان از هواپیما و هلیکوپتر و ریزپرنده‌ها استفاده شود.

او با اشاره به آمبولانس هوایی (Air ambulance) و انجام اقدامات پزشکی، جابه‌جایی افراد و امکانات توسط آنها تصریح کرد: «ما سال‌ها در شرکت هواپیمایی آسمان آمبولانس هوایی داشتیم که از نوع هواپیمای جت فالکن 20 بودند.

علاوه بر این، برخی کشورها مثل روسیه هلیکوپترهای پهن پیکری در اختیار دارند که در قالب یک بیمارستان هوایی (Helypad Hospital) امکان استقرار و ارائه خدمات تخصصی در منطقه بحران‌زده را دارند و همزمان می‌توانند به تعدادی مصدوم مثلا تا 25نفر سرویس‌دهی داشته باشند. این هلیکوپترها در واقع یک درمانگاه سیار هستند و بعضا حتی اتاق جراحی نیز دارند. البته فقط تعداد معدودی از کشورها این امکانات را در اختیار دارند.»

حبیبی با بیان اینکه اغلب کشورهای پیشرفته چنین هلیکوپترهایی را در اختیار دارند،‌ افزود: «ما در حوزه نظامی نیز امکانات و تجهیزاتی داریم که نمی‌توانند در شرایط بحران در دسترس بخش‌های غیرنظامی مثل سازمان اورژانس و جمعیت هلال‌احمر و…. قرار گیرند، اما در برخی مواقع در شرایط بحران به‌طور مستقل به کمک می‌آیند.»

به گفته عضو هیئت‌مدیره انجمن هوافضا‎‌؛ ‌هر استان در کشور ما چند استان معین دارد و اگر قرار باشد امدادرسانی و کمک از استان‌های معین صورت گیرد، اینجاست که صنعت هوانوردی نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای خواهد داشت، مثلا یک هواپیما می‌تواند در زمان بسیار کوتاهی فرضاً حدود یکصد تن بار و یا 200 نیروی امدادگر را حمل و منتقل کند. البته علاوه بر استان‌های معین، هلال‌احمر نیز در برخی نقاط استان‌ها امکاناتی (کالاهای اساسی، چادر، پتو،‌ کنسرو، ‌وسایل بهداشتی و…) را برای استفاده در زمان بحران دپو کرده که برای جابه‌جایی آنها اغلب از هلیکوپتر کمک گرفته می‌شود.»

مدیرعامل سابق شرکت هواپیمایی کیش (کیش‌ایر) تاکید کرد: «ما برای امدادرسانی در بخش هوایی باید شیوه عملیات خود را در هر شهر به چند بخش تقسیم کنیم تا در ابتدا هواپیماها امکانات اولیه و نیروهای امدادی را از استان‌های معین به شهر بحران‌زده منتقل کرده و سپس هلیکوپترها از مناطق دپوی کالا،‌ وسایل موردنیاز را به محله‌های مختلف ببرند و در عین حال ارزیابی ‌کنند که مثلاً مسدود شدن میدان a یا خیابان b به چه دلیل است تا بتوان آن را در اسرع وقت – یا به‌صورت زمینی و یا هوایی – رفع کرد.»

او توضبح داد: «زلزله ترکیه حدود 8 ریشتر بود و تقریباً 100 برابر زلزله 6 ریشتری قدرت داشت، با این حال اگر در تهران زلزله‌ای با قدرت حدود 6 ریشتر حادث شود،‌ به احتمال قریب به یقین، برای بسیاری از نقاط و مناطق تهران نمی‌توان اساساً کاری انجام داد. این در حالی است که ترکیه از سال 2018 استانداردهایی را در این خصوص رعایت کرده که ما هنوز آنها را به‌طور گسترده و کامل رعایت نمی‌کنیم، بنابراین امیدواریم این اتفاق در تهران رخ ندهد، زیرا پیش‌بینی و برآورد شده است که اگر در تهران زلزله‌ای حدود 6 ریشتر بیاید، متاسفانه با یک فاجعه بزرگ انسانی مواجه خواهیم شد و میزان تلفات انسانی میلیونی خواهد بود، چرا که در برخی محله‌های تهران  کوچه‌هایی باریک و غیرقابل دسترسی با ساختمان‌هایی قدیمی وجود دارند که به‌طور  کامل تخریب می‌شوند، همچنین به دلیل وجود لوله‌های گاز،‌ بلافاصله پس از تخریب آتش‌سوزی‌هایی گسترده و مهیب رخ خواهد داد که موجب نابودی کامل آن مناطق خواهد شد»

دست‌های متعدد؛ هم تهدید و هم فرصت!

عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری با بیان اینکه در کشور ما در حوزه هوانوردی (هلیکوپتری/ هواپیمایی) برای مدیریت بحران، جمعیت هلال‌احمر، ‌اورژانس،‌ هوانیروز، سپاه (نیروی هوایی و دریایی)، ارتش (نیروی هوایی و دریایی)‌، نیروی انتظامی و بخش خصوصی دخیل هستند‏‌، تشریح کرد: «این تعدد ذی‌مدخلان، هم فرصت و هم تهدید است؛ چراکه هر کدام از آنها امکاناتی دارند که اگر در زمان بحران، به‌موقع و به‌صورت هماهنگ و منظم، از آنها استفاده شود، کارهای بسیار بزرگی انجام خواهد شد و هم‌افزایی بالایی خواهند داشت؛ اما مشکل اینجاست که همه اینها مدیریت و فرماندهی مجزایی دارند و تحت امر فرماندهی خود، اغلب با تاخیر و به‌شکل سلیقه‌ای و ناهماهنگ عمل می‌کنند که این عملیات تاخیری، سلیقه‌ای و نامنظم، با فرماندهی مجزا گاهی اوقات نه‌تنها کمکی نمیکنند بلکه می‌توانند تهدید‌آفرین و بحران‌زا نیز باشند.»

او افزود: «با رخ دادن یک بحران، نمایندگان جمعیت هلال‌احمر و اورژانس موظف هستند بدون فوت وقت در ستاد مدیریت بحران وزارت کشور حضور یابند و عملیات و اقدامات خود را همزمان سازماندهی و آغاز کنند، ولی در خصوص سپاه، ارتش، هوانیروز و… کسی نمی‌تواند تعیین تکلیف کند که امکانات خود را بلافاصله و همزمان با سایر عوامل حاضر، در اختیار این ستاد قرار دهند.»

اقدامات سلیقه‌ای و غافلگیری‌های مکرر!

حبیبی در پاسخ به این پرسش که آیا هر استان برای سوانح مختلف طبیعی و غیرطبیعی سناریوی آماده‌ای برای مدیریت و امدادرسانی دارد، گفت: «در این خصوص دستورالعملی وجود دارد که در استانداری‌ها و فرمانداری‌ها موجود است، اما چون نظارتی جدی روی اجرای دقیق و کامل آنها وجود ندارد و اغلب سلیقه‌ای به آن پرداخته می‌شود، هیچ زمانی مشاهده نشده که فرمانداری و استانداری بتوانند در زمان بحران بر اساس یک چهارچوب مشخص و شفاف، کاری را انجام دهند.»

او نظارت بر عملکرد استانداری‌ها و فرمانداری‌ها را در حدود اختیارات و وظایف وزارت کشور دانست و از آنجایی که ستاد مدیریت بحران کشور هم در آنجا مستقر است، تصریح کرد: «متاسفانه نظارت دقیقی بر اجرای صحیح دستور‌العمل‌های موجود وجود ندارد و اغلب سلیقه‌ای عمل می‌گردد و در لحظه تصمیم‌گیری می‌‌شود و معمولا هم غافلگیر می‌شوند. دلیل این غافلگیری هم نبود امکانات نیست، هم امکانات و هم دستورالعمل و آیین‌نامه شیوه استفاده از آن امکانات را داریم، اما از همین اندازه امکانات موجود هم نمی‌توانیم درست استفاده کنیم، چون مدیریت بحران به معنای واقعی، علمی و استاندارد وجود ندارد. شاید امکانات ما کافی و به‌روز نباشد، اما همین‌ مقدار هم که داریم، برای ما کارایی ندارد.» او گفت: «در زلزله ترکیه وقتی به تیم‌های امدادرسان نمره دادند، سوئیس نمره نخست را گرفت، در حالی که سوئیس کشوری زلزله‌خیز نیست، اما تیم آن کشور بهترین عملکرد را به ‌واسطه مدیریت خوب بحران داشت.»

در داخل فرودگاه‌ها چون ناظر بین‌المللی در چک لیست خود همه موارد را کنترل می‌کند، نمی‌توانیم سلیقه‌ای عمل کنیم و مجبوریم تابع استانداردها باشیم، در حالی که در خارج از فرودگاه‌ها چنین میزان آمادگی برای مدیریت بحران و تامین تجهیزات کمتر دیده می‌شود

عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری به یکی از خاطرات خود درباره مانوری که در فرودگاه پیام انجام‌ شد، اشاره کرد و توضیح داد: «بعضی از مدیران با اجرای این مانور مخالف بودند، اما ما این کار را انجام دادیم، چرا که به نفع خودمان بود که کمبودها و امکانات موجود برایمان روشن شود. این موضوع در مورد حوزه هواپیمایی و فرودگاهی بود، در خارج از این حوزه هیچ‌جا نمی‌توان متوجه شد که چه کاری انجام می‌شود و چه اقدامی صورت نمی‌گیرد.» او تصریح کرد: «ما در این حوزه بیش از آنکه فقر تجهیزاتی و امکاناتی داشته باشیم، فقر مدیریتی داریم. در بسیاری از مواقع وقتی زلزله، سیل، برف و یا هر سانحه و بحران دیگری رخ می‌دهد، امکانات کمک‌رسانی و رفع آن بحران را داریم، اما از آنها به‌خوبی استفاده نمی‌کنیم. در بخش‌های نظامی تا زمانی که فرماندهی آن نیرو، دستوری صادر نکند، اقدامی صورت نمی‌گیرد و اغلب دستور به‌موقع صادر نمی‌شود و گاهی هم که صادر می‌شود، نیرویی که باید اقدامات مورد نظر برنامه‌ریزی شده را انجام دهد، برای این کار آموزش ندیده است و تجربه مواجهه با این مدل بحران‌ها را ندارند، بنابراین نمی‌توانند از امکانات به‌خوبی استفاده کنند.»

عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری تصریح کرد: «خلاصه اینکه ما در کشوری هستیم که با وجود در اختیار داشتن بسیاری از منابع و امکانات برای رفع بحران، متاسفانه دچار آسیب‌های جدی می‌شویم و بخش عمده‌ای از توان نیروها و تجهیزاتمان را هدر می‌دهیم.»

آمادگی فرودگاهی به لطف ناظر بین‌المللی

حبیبی در پاسخ به این پرسش که آیا در حوزه هوایی برای نیروهای امدادرسان، آموزش یا دستورالعمل‌های خاصی وجود دارد، گفت: «ما در حوزه عملیاتی فرودگاه‌ها برای خدمت‌رسانی در زمان بحران، برای محدوده فرودگاه‌ها، دارای دستورالعمل‌های استانداردی هستیم که تحت نظارت ناظران بین‌المللی است. برای دستیابی به استانداردهای مورد نظر نیز بر اساس دستورالعمل، مانورهایی برگزار شود، البته به دلیل تشکیل میز بحران برای انجام مانور، می‌دانیم که اگر در داخل فرودگاه بحرانی رخ داد چه بخش‌هایی باید چه اقداماتی انجام دهند. همچنین در برهه‌های زمانی تعیین‌شده، بر اساس دسته‌بندی هر فرودگاه‌ می‌دانیم که اجرای چه مانوری لازم است. به همین دلیل، بالای 90 درصد دستورالعمل انجام می‌شود و نیروهای انسانی برای مدیریت بحران آماده هستند.»

او خاطرنشان کرد: «البته درباره اینکه هر فرودگاه تا چه مقدار از آمادگی و امکانات استاندارد برخوردار است، نقطه‌نظرات متفاوتی وجود دارد؛ در برخی از فرودگاه‌ها ممکن است به آن امکانات استاندارد نزدیک و در برخی از فرودگاه‌ها خیلی دور باشیم، اما به هر حال چون برنامه مقابله با بحران و انجام مانور برای آن تعریف شده و وجود دارد و ناظر بین‌المللی نیز در چک لیست خود همه موارد را کنترل می‌کند، نمی‌توانیم سلیقه‌ای عمل کنیم و چه بخواهیم و یا نخواهیم، مجبوریم تابع استانداردها باشیم، در حالی که در خارج از فرودگاه‌ها چنین میزان آمادگی برای مدیریت بحران و تامین تجهیزات کمتر دیده می‌شود.»

مدیرعامل سابق کیش‌ایر با بیان اینکه ما نمی‌توانیم بگوییم فرودگاه‌های ما برای مدیریت بحران خارج از فرودگاه‌ها چقدر آماده هستند، یادآور شد: «بر اساس دستورالعمل‌های حوزه فرودگاهی، این حوزه تعهد و الزامی جهت ارائه خدمت در خارج از فرودگاه ندارد، ولی مطمئناً در شرایط بروز بحران در خارج از فرودگاه‌ها، آمادگی فرودگاه‌ها برای خدمت‌رسانی در این شرایط، از آنچه در خود فرودگاه‌ها امکان انجام دارد، بسیار پایین‌تر است. علت آن هم وجود ناظر بین‌المللی در مورد حوزه‌های فرودگاهی است که اگر این ناظر نبود، مطمئنا در آنجا هم چنین میزان از آمادگی به‌وجود نمی‌آمد.»

او در پاسخ به این پرسش که آیا می‌‌توانیم بگوییم با توجه به گستردگی کشور، جمعیت 85 میلیونی و حادثه‌خیز بودن آن، به چند فروند هلیکوپتر و هواپیما برای مدیریت بحران نیاز داریم و آیا استاندارد و آیین‌نامه‌ای برای آن وجود دارد، گفت: «آیین‌نامه و استاندارد وجود دارد، اما مشخص نیست که چقدر از آنها اجرا شده است، ما فقط این را می‌دانیم که اکنون اصلاً ظرفیت و آمادگی تحمل زلزله بالای 6 ریشتر را در تهران نداریم.»

حبیبی اظهار کرد: «با توجه به اینکه مرکزیت ستاد مدیریت بحران در وزارت کشور تعریف شده است، ستاد مذکور آمار امکانات فعال نظامی و غیرنظامی را در اختیار دارد، اما می‌دانیم که دستورالعملی وجود دارد که مشخص می‌کند برای هر منطقه و با هر جمعیتی بر اساس نوع بحران‌زایی قابل پیش‌بینی به چه مقدار و چه نوع امکاناتی نیاز داریم.»

اهمیت مدیریت متمرکز منطقه‌ای

عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: «در کشور پهناوری مانند ایران اگر نتوانیم مدیریت بحران را متمرکز کنیم، زمان طلایی را در امدادرسانی از دست می‌دهیم، زیرا تا بخواهیم امکانات را سازماندهی کنیم و به فرماندهان نیروهای مختلف نامه بزنیم، بیش از 48 ساعت زمان می‌برد، یعنی زمان طلایی برای جست‌و‌جو و امداد و نجات را از دست داده‌ایم. به خاطر دارم که در ساعات آغازین پس از زلزله بم، وقتی به شهر وارد شدیم و می‌خواستیم مجروحان را جمع و سوار هواپیما کنیم، درست در زیر پاهای ما و از زیر آوار صدای انسان‌هایی به گوش می‌رسید که کمک طلب می‌کردند، اما اندک‌اندک صداها و ناله‌ها کم شد تا اینکه پس از 20 ساعت صداها دیگر قطع شده بود و متاسفانه افرادی که زیر آوار مانده بودند و به احتمال زیاد شانس نجات و زنده ماندن داشتند، جان باختند. این در حالی بود که هنوز خاک‌برداری و آواربرداری آغاز نشده بود. متاسفانه بعد از 3 روز مدیریت بحران تغییر کرد و فرد جدیدی آغاز به کار کرد! این درد است زیرا ما می‌توانستیم ظرف کمتر از ۴۸ساعت بسیاری از صاحبان آن صداها را نجات دهیم، اما به دلیل شیوه نادرست مدیریت قادر به نجات آنها نشدیم.»

او با تاکید بر اجرای مدیریت متمرکز منطقه‌ای گفت: «باید کشور را به ۴ تا ۶ منطقه تقسیم کنیم و در هر منطقه مرکز مدیریت بحران برای چند استان واقع در آن منطقه که معین یکدیگر هم هستند، داشته باشیم که همه این مراکز نیز تحت نظارت و هماهنگی با ستاد مدیریت بحران در وزارت کشور عمل کنند. به این صورت، آنها معین یکدیگر می‌شوند و متمرکز عمل می‌کنند و ما می‌توانیم امیدوار باشیم در زمان مناسب اقدامات لازم را انجام دهیم و با کمترین خسارت جانی و مالی بحران‌ها را مدیریت کنیم.»

دکتر حبیبی، عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری سخن خود را با بیان این نکته آغاز کرد که در هر کشوری نهادی متمرکز برای مدیریت بحران وجود دارد که در ایران این جایگاه در وزارت کشور تعریف شده است. او ادامه داد: «همه عواملی که باید در مدیریت یک بحران اعم از سیل، زلزله، جنگ، آتش‌سوزی و… به فراخور نوع، شدت، موقعیت جغرافیایی و گستردگی بحران نقش داشته باشند، در این مرکز ساماندهی می‎‌شوند»

او سپس توضیح داد: «در حوزه هوانوردی نیز بخش‌های مختلفی اعم از هواپیمایی و هلیکوپتری، در مراحل جست‌وجو، امدادرسانی، تخلیه افراد از محل سانحه، درمان اولیه مجروحان و آسیب‌دیدگان و انتقال آنها به مراکز درمانی نقش آفرین هستند و البته با توجه به رشد فناوری و تکنولوژی، انواع پهپادها، درون‌ها (drone) و کوآدکوپترها (Quadcopter) نیز به ابزارهای مدیریت بحران هوایی افزوده شده‌اند که می‌توانند در جست‌وجو، شناخت، نقطه‌زنی، ارزیابی اولیه و حتی زنده‌یابی دستگیر مدیریت بحران باشند»

در داخل فرودگاه‌ها چون ناظر بین‌المللی در چک لیست خود همه موارد را کنترل می‌کند، نمی‌توانیم سلیقه‌ای عمل کنیم و مجبوریم تابع استانداردها باشیم، در حالی که در خارج از فرودگاه‌ها چنین میزان آمادگی برای مدیریت بحران و تامین تجهیزات کمتر دیده می‌شود

حبیبی با اشاره به اینکه در نخستین اقدام عملی مدیریت بحران یعنی مرحله‌ای به نام جست‌وجو و نجات (Search and Rescue) بر اهمیت حمل‌ونقل هوایی تاکید و خاطرنشان کرد: «انجام جست‌وجو و حتی نجات تنها با اتکا به توان حمل‌ونقل زمینی، ریلی و دریایی کار بسیار دشواری است؛ تا جایی که حتی اگر در بخش‌های مختلف حمل‌ونقلی سانحه و بحران ایجاد شود، عملیات جست‌وجو و نجات به کمک تجهیزات هوانوردی انجام می‌شود و در نخستین اقدام، توسط یکی از تجهیزات هوایی، موقعیت منطقه، مختصات و شدت خرابی‌ها، شناسایی و نقطه تمرکز آن بحران تعیین می‌شود»

او گفت: «با توجه به محدودیت‌هایی که درباره هواپیما و هلیکوپتر با آن مواجه هستیم، از هر کدام از آنها برای جست‌وجو در موقعیت‌های ویژه‌ای استفاده می‌شود، مثلاً نشست‌وبرخاست هواپیما حتماً باید در باند فرودگاه انجام شود، در صورتی که هلیکوپتر این محدودیت را ندارد، اما در عین حال، هلیکوپتر سرعتش کمتر و همچنین ظرفیتش برای جابه‌جایی نیرو و کالا محدود است. در نتیجه، اگر منطقه بحران‌زده وسیع باشد برای انجام جست‌وجو در ارتفاعات بالا از هواپیمای توربو (جت) و در ارتفاعات پایین از هواپیمای پراپ (ملخی) استفاده می‌شود.، اما اگر وسعت منطقه کم باشد معمولاً از هلیکوپتر استفاده می‌شود که قدرت مانور بیشتری دارد.»

عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری افزود: «به وسیله هواپیما می‌توان حجم زیادی از امکانات و مایحتاج را به مناطق بحران‌زده ارسال کرد، مثلا در سیل اهواز توانستیم در فرودگاه پیام، 90تن کالای ضروری را ظرف چند ساعت آماده و به منطقه ارسال کنیم، اما با هلیکوپتر تنها می‌توان تا 3 تن کارگو را داخل کابین جای داد؛ البته هلیکوپتر علاوه بر نشست و برخاست در هر موقعیت مکانی، می‌تواند حمل بار را به‌صورت اسلینگ و آویزان در خارج از کابین انجام دهد و بدون فرود آمدن، آن بسته را در محل موردنظر رها کند که این کار در سرعت عمل و صرفه‌جویی زمان بسیار موثر است.»

او با اشاره به اینکه fire fighting یا خاموش کردن آتش نیز جزء امداد هوایی محسوب می‌شود، یادآور شد: «هلیکوپتر می‌تواند آب و سایر مواد ضد حریق را در حجم کمی جابه‌جا و آن را دقیقا روی آتش تخلیه کند، اما هواپیما آب و سایر مواد ضد حریق را با حجم بسیار بالاتری حمل و در طول یک مسیر، روی آتش تخلیه می‌کند.»

حبیبی در ادامه به ارسال هواپیمای نظامی ایران برای خاموش کردن آتش‌سوزی جنگل در ترکیه اشاره و ابراز تاسف کرد که هماهنگ کردن این هواپیما برای سوانح و بحران‌های داخلی بسیار زمان‌بر و دشوار است.

او افزود: «امروزه پهپادها، درون‌ها و کوآدکوپترها در عملیاتی با وسعت کمتر – مانند آتش‌سوزی در پالایشگاه‌ها- برای جست‌وجو به کار می‌آیند و در ارتفاع بسیار کم فیلم و اطلاعات دقیق‌تری ضبط و ارسال می‌کنند و در شناخت و تعیین نوع اقدامات و رتبه‌بندی آنها مفید هستند.»

به گفته عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری؛ با توجه به توضیحات ارائه شده، اگر در تهران زلزله‌ای رخ دهد به‌خاطر وسعت و‌ گستردگی کلان‌شهر تهران باید برای عملیات جست‌وجو و نجات و امدادرسانی همزمان از هواپیما و هلیکوپتر و ریزپرنده‌ها استفاده شود.

او با اشاره به آمبولانس هوایی (Air ambulance) و انجام اقدامات پزشکی، جابه‌جایی افراد و امکانات توسط آنها تصریح کرد: «ما سال‌ها در شرکت هواپیمایی آسمان آمبولانس هوایی داشتیم که از نوع هواپیمای جت فالکن 20 بودند. علاوه بر این، برخی کشورها مثل روسیه هلیکوپترهای پهن پیکری در اختیار دارند که در قالب یک بیمارستان هوایی (Helypad Hospital) امکان استقرار و ارائه خدمات تخصصی در منطقه بحران‌زده را دارند و همزمان می‌توانند به تعدادی مصدوم مثلا تا 25نفر سرویس‌دهی داشته باشند. این هلیکوپترها در واقع یک درمانگاه سیار هستند و بعضا حتی اتاق جراحی نیز دارند. البته فقط تعداد معدودی از کشورها این امکانات را در اختیار دارند.»

حبیبی با بیان اینکه اغلب کشورهای پیشرفته چنین هلیکوپترهایی را در اختیار دارند،‌ افزود: «ما در حوزه نظامی نیز امکانات و تجهیزاتی داریم که نمی‌توانند در شرایط بحران در دسترس بخش‌های غیرنظامی مثل سازمان اورژانس و جمعیت هلال‌احمر و…. قرار گیرند، اما در برخی مواقع در شرایط بحران به‌طور مستقل به کمک می‌آیند.»

به گفته عضو هیئت‌مدیره انجمن هوافضا‎‌؛ ‌هر استان در کشور ما چند استان معین دارد و اگر قرار باشد امدادرسانی و کمک از استان‌های معین صورت گیرد، اینجاست که صنعت هوانوردی نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای خواهد داشت، مثلا یک هواپیما می‌تواند در زمان بسیار کوتاهی فرضاً حدود یکصد تن بار و یا 200 نیروی امدادگر را حمل و منتقل کند. البته علاوه بر استان‌های معین، هلال‌احمر نیز در برخی نقاط استان‌ها امکاناتی (کالاهای اساسی، چادر، پتو،‌ کنسرو، ‌وسایل بهداشتی و…) را برای استفاده در زمان بحران دپو کرده که برای جابه‌جایی آنها اغلب از هلیکوپتر کمک گرفته می‌شود.»

مدیرعامل سابق شرکت هواپیمایی کیش (کیش‌ایر) تاکید کرد: «ما برای امدادرسانی در بخش هوایی باید شیوه عملیات خود را در هر شهر به چند بخش تقسیم کنیم تا در ابتدا هواپیماها امکانات اولیه و نیروهای امدادی را از استان‌های معین به شهر بحران‌زده منتقل کرده و سپس هلیکوپترها از مناطق دپوی کالا،‌ وسایل موردنیاز را به محله‌های مختلف ببرند و در عین حال ارزیابی ‌کنند که مثلاً مسدود شدن میدان a یا خیابان b به چه دلیل است تا بتوان آن را در اسرع وقت – یا به‌صورت زمینی و یا هوایی – رفع کرد.»

او توضبح داد: «زلزله ترکیه حدود 8 ریشتر بود و تقریباً 100 برابر زلزله 6 ریشتری قدرت داشت، با این حال اگر در تهران زلزله‌ای با قدرت حدود 6 ریشتر حادث شود،‌ به احتمال قریب به یقین، برای بسیاری از نقاط و مناطق تهران نمی‌توان اساساً کاری انجام داد. این در حالی است که ترکیه از سال 2018 استانداردهایی را در این خصوص رعایت کرده که ما هنوز آنها را به‌طور گسترده و کامل رعایت نمی‌کنیم، بنابراین امیدواریم این اتفاق در تهران رخ ندهد، زیرا پیش‌بینی و برآورد شده است که اگر در تهران زلزله‌ای حدود 6 ریشتر بیاید، متاسفانه با یک فاجعه بزرگ انسانی مواجه خواهیم شد و میزان تلفات انسانی میلیونی خواهد بود، چرا که در برخی محله‌های تهران  کوچه‌هایی باریک و غیرقابل دسترسی با ساختمان‌هایی قدیمی وجود دارند که به‌طور  کامل تخریب می‌شوند، همچنین به دلیل وجود لوله‌های گاز،‌ بلافاصله پس از تخریب آتش‌سوزی‌هایی گسترده و مهیب رخ خواهد داد که موجب نابودی کامل آن مناطق خواهد شد»

دست‌های متعدد؛ هم تهدید و هم فرصت!

عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری با بیان اینکه در کشور ما در حوزه هوانوردی (هلیکوپتری/ هواپیمایی) برای مدیریت بحران، جمعیت هلال‌احمر، ‌اورژانس،‌ هوانیروز، سپاه (نیروی هوایی و دریایی)، ارتش (نیروی هوایی و دریایی)‌، نیروی انتظامی و بخش خصوصی دخیل هستند‏‌، تشریح کرد: «این تعدد ذی‌مدخلان، هم فرصت و هم تهدید است؛ چراکه هر کدام از آنها امکاناتی دارند که اگر در زمان بحران، به‌موقع و به‌صورت هماهنگ و منظم، از آنها استفاده شود، کارهای بسیار بزرگی انجام خواهد شد و هم‌افزایی بالایی خواهند داشت؛ اما مشکل اینجاست که همه اینها مدیریت و فرماندهی مجزایی دارند و تحت امر فرماندهی خود، اغلب با تاخیر و به‌شکل سلیقه‌ای و ناهماهنگ عمل می‌کنند که این عملیات تاخیری، سلیقه‌ای و نامنظم، با فرماندهی مجزا گاهی اوقات نه‌تنها کمکی نمیکنند بلکه می‌توانند تهدید‌آفرین و بحران‌زا نیز باشند.»

او افزود: «با رخ دادن یک بحران، نمایندگان جمعیت هلال‌احمر و اورژانس موظف هستند بدون فوت وقت در ستاد مدیریت بحران وزارت کشور حضور یابند و عملیات و اقدامات خود را همزمان سازماندهی و آغاز کنند، ولی در خصوص سپاه، ارتش، هوانیروز و… کسی نمی‌تواند تعیین تکلیف کند که امکانات خود را بلافاصله و همزمان با سایر عوامل حاضر، در اختیار این ستاد قرار دهند.»

اقدامات سلیقه‌ای و غافلگیری‌های مکرر!

حبیبی در پاسخ به این پرسش که آیا هر استان برای سوانح مختلف طبیعی و غیرطبیعی سناریوی آماده‌ای برای مدیریت و امدادرسانی دارد، گفت: «در این خصوص دستورالعملی وجود دارد که در استانداری‌ها و فرمانداری‌ها موجود است، اما چون نظارتی جدی روی اجرای دقیق و کامل آنها وجود ندارد و اغلب سلیقه‌ای به آن پرداخته می‌شود، هیچ زمانی مشاهده نشده که فرمانداری و استانداری بتوانند در زمان بحران بر اساس یک چهارچوب مشخص و شفاف، کاری را انجام دهند.»

او نظارت بر عملکرد استانداری‌ها و فرمانداری‌ها را در حدود اختیارات و وظایف وزارت کشور دانست و از آنجایی که ستاد مدیریت بحران کشور هم در آنجا مستقر است، تصریح کرد: «متاسفانه نظارت دقیقی بر اجرای صحیح دستور‌العمل‌های موجود وجود ندارد و اغلب سلیقه‌ای عمل می‌گردد و در لحظه تصمیم‌گیری می‌‌شود و معمولا هم غافلگیر می‌شوند. دلیل این غافلگیری هم نبود امکانات نیست، هم امکانات و هم دستورالعمل و آیین‌نامه شیوه استفاده از آن امکانات را داریم، اما از همین اندازه امکانات موجود هم نمی‌توانیم درست استفاده کنیم، چون مدیریت بحران به معنای واقعی، علمی و استاندارد وجود ندارد. شاید امکانات ما کافی و به‌روز نباشد، اما همین‌ مقدار هم که داریم، برای ما کارایی ندارد.»

او گفت: «در زلزله ترکیه وقتی به تیم‌های امدادرسان نمره دادند، سوئیس نمره نخست را گرفت، در حالی که سوئیس کشوری زلزله‌خیز نیست، اما تیم آن کشور بهترین عملکرد را به ‌واسطه مدیریت خوب بحران داشت.»

عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری به یکی از خاطرات خود درباره مانوری که در فرودگاه پیام انجام‌ شد، اشاره کرد و توضیح داد: «بعضی از مدیران با اجرای این مانور مخالف بودند، اما ما این کار را انجام دادیم، چرا که به نفع خودمان بود که کمبودها و امکانات موجود برایمان روشن شود. این موضوع در مورد حوزه هواپیمایی و فرودگاهی بود، در خارج از این حوزه هیچ‌جا نمی‌توان متوجه شد که چه کاری انجام می‌شود و چه اقدامی صورت نمی‌گیرد.»

او تصریح کرد: «ما در این حوزه بیش از آنکه فقر تجهیزاتی و امکاناتی داشته باشیم، فقر مدیریتی داریم. در بسیاری از مواقع وقتی زلزله، سیل، برف و یا هر سانحه و بحران دیگری رخ می‌دهد، امکانات کمک‌رسانی و رفع آن بحران را داریم، اما از آنها به‌خوبی استفاده نمی‌کنیم. در بخش‌های نظامی تا زمانی که فرماندهی آن نیرو، دستوری صادر نکند، اقدامی صورت نمی‌گیرد و اغلب دستور به‌موقع صادر نمی‌شود و گاهی هم که صادر می‌شود، نیرویی که باید اقدامات مورد نظر برنامه‌ریزی شده را انجام دهد، برای این کار آموزش ندیده است و تجربه مواجهه با این مدل بحران‌ها را ندارند، بنابراین نمی‌توانند از امکانات به‌خوبی استفاده کنند.»

عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری تصریح کرد: «خلاصه اینکه ما در کشوری هستیم که با وجود در اختیار داشتن بسیاری از منابع و امکانات برای رفع بحران، متاسفانه دچار آسیب‌های جدی می‌شویم و بخش عمده‌ای از توان نیروها و تجهیزاتمان را هدر می‌دهیم.»

آمادگی فرودگاهی به لطف ناظر بین‌المللی

حبیبی در پاسخ به این پرسش که آیا در حوزه هوایی برای نیروهای امدادرسان، آموزش یا دستورالعمل‌های خاصی وجود دارد، گفت: «ما در حوزه عملیاتی فرودگاه‌ها برای خدمت‌رسانی در زمان بحران، برای محدوده فرودگاه‌ها، دارای دستورالعمل‌های استانداردی هستیم که تحت نظارت ناظران بین‌المللی است. برای دستیابی به استانداردهای مورد نظر نیز بر اساس دستورالعمل، مانورهایی برگزار شود، البته به دلیل تشکیل میز بحران برای انجام مانور، می‌دانیم که اگر در داخل فرودگاه بحرانی رخ داد چه بخش‌هایی باید چه اقداماتی انجام دهند. همچنین در برهه‌های زمانی تعیین‌شده، بر اساس دسته‌بندی هر فرودگاه‌ می‌دانیم که اجرای چه مانوری لازم است. به همین دلیل، بالای 90 درصد دستورالعمل انجام می‌شود و نیروهای انسانی برای مدیریت بحران آماده هستند.»

او خاطرنشان کرد: «البته درباره اینکه هر فرودگاه تا چه مقدار از آمادگی و امکانات استاندارد برخوردار است، نقطه‌نظرات متفاوتی وجود دارد؛ در برخی از فرودگاه‌ها ممکن است به آن امکانات استاندارد نزدیک و در برخی از فرودگاه‌ها خیلی دور باشیم، اما به هر حال چون برنامه مقابله با بحران و انجام مانور برای آن تعریف شده و وجود دارد و ناظر بین‌المللی نیز در چک لیست خود همه موارد را کنترل می‌کند، نمی‌توانیم سلیقه‌ای عمل کنیم و چه بخواهیم و یا نخواهیم، مجبوریم تابع استانداردها باشیم، در حالی که در خارج از فرودگاه‌ها چنین میزان آمادگی برای مدیریت بحران و تامین تجهیزات کمتر دیده می‌شود.»

مدیرعامل سابق کیش‌ایر با بیان اینکه ما نمی‌توانیم بگوییم فرودگاه‌های ما برای مدیریت بحران خارج از فرودگاه‌ها چقدر آماده هستند، یادآور شد: «بر اساس دستورالعمل‌های حوزه فرودگاهی، این حوزه تعهد و الزامی جهت ارائه خدمت در خارج از فرودگاه ندارد، ولی مطمئناً در شرایط بروز بحران در خارج از فرودگاه‌ها، آمادگی فرودگاه‌ها برای خدمت‌رسانی در این شرایط، از آنچه در خود فرودگاه‌ها امکان انجام دارد، بسیار پایین‌تر است. علت آن هم وجود ناظر بین‌المللی در مورد حوزه‌های فرودگاهی است که اگر این ناظر نبود، مطمئنا در آنجا هم چنین میزان از آمادگی به‌وجود نمی‌آمد.»

او در پاسخ به این پرسش که آیا می‌‌توانیم بگوییم با توجه به گستردگی کشور، جمعیت 85 میلیونی و حادثه‌خیز بودن آن، به چند فروند هلیکوپتر و هواپیما برای مدیریت بحران نیاز داریم و آیا استاندارد و آیین‌نامه‌ای برای آن وجود دارد، گفت: «آیین‌نامه و استاندارد وجود دارد، اما مشخص نیست که چقدر از آنها اجرا شده است، ما فقط این را می‌دانیم که اکنون اصلاً ظرفیت و آمادگی تحمل زلزله بالای 6 ریشتر را در تهران نداریم.»

حبیبی اظهار کرد: «با توجه به اینکه مرکزیت ستاد مدیریت بحران در وزارت کشور تعریف شده است، ستاد مذکور آمار امکانات فعال نظامی و غیرنظامی را در اختیار دارد، اما می‌دانیم که دستورالعملی وجود دارد که مشخص می‌کند برای هر منطقه و با هر جمعیتی بر اساس نوع بحران‌زایی قابل پیش‌بینی به چه مقدار و چه نوع امکاناتی نیاز داریم.»

اهمیت مدیریت متمرکز منطقه‌ای

عضو هیئت‌علمی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: «در کشور پهناوری مانند ایران اگر نتوانیم مدیریت بحران را متمرکز کنیم، زمان طلایی را در امدادرسانی از دست می‌دهیم، زیرا تا بخواهیم امکانات را سازماندهی کنیم و به فرماندهان نیروهای مختلف نامه بزنیم، بیش از 48 ساعت زمان می‌برد، یعنی زمان طلایی برای جست‌و‌جو و امداد و نجات را از دست داده‌ایم. به خاطر دارم که در ساعات آغازین پس از زلزله بم، وقتی به شهر وارد شدیم و می‌خواستیم مجروحان را جمع و سوار هواپیما کنیم، درست در زیر پاهای ما و از زیر آوار صدای انسان‌هایی به گوش می‌رسید که کمک طلب می‌کردند، اما اندک‌اندک صداها و ناله‌ها کم شد تا اینکه پس از 20 ساعت صداها دیگر قطع شده بود و متاسفانه افرادی که زیر آوار مانده بودند و به احتمال زیاد شانس نجات و زنده ماندن داشتند، جان باختند. این در حالی بود که هنوز خاک‌برداری و آواربرداری آغاز نشده بود. متاسفانه بعد از 3 روز مدیریت بحران تغییر کرد و فرد جدیدی آغاز به کار کرد! این درد است زیرا ما می‌توانستیم ظرف کمتر از ۴۸ساعت بسیاری از صاحبان آن صداها را نجات دهیم، اما به دلیل شیوه نادرست مدیریت قادر به نجات آنها نشدیم.»

او با تاکید بر اجرای مدیریت متمرکز منطقه‌ای گفت: «باید کشور را به ۴ تا ۶ منطقه تقسیم کنیم و در هر منطقه مرکز مدیریت بحران برای چند استان واقع در آن منطقه که معین یکدیگر هم هستند، داشته باشیم که همه این مراکز نیز تحت نظارت و هماهنگی با ستاد مدیریت بحران در وزارت کشور عمل کنند. به این صورت، آنها معین یکدیگر می‌شوند و متمرکز عمل می‌کنند و ما می‌توانیم امیدوار باشیم در زمان مناسب اقدامات لازم را انجام دهیم و با کمترین خسارت جانی و مالی بحران‌ها را مدیریت کنیم.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *