رسانه اقتصاد ترابری ایران

گردشگری

شنبه, 12 آبان 1403
صنعت گردشگری
فشارهای همه‌جانبه‌ای که بر صنعت گردشگری وارد می‌شود خردکننده است؛

در دورترین فاصله با مطلوبیت

اوضاع برای خاورمیانه و ورای آن پرمخاطره است. این منطقه بار دیگر در یک قدمی مناقشه‌ای بسیار وسیع‌تر و مخرب‌تر از آتشی است که هم‌اکنون در لبنان، غزه و سایر نقاط می‌سوزد و می‌تواند پیامدهای ناشناخته‌ای برای منطقه و جهان داشته باشد. این جملات بخشی از دیدگاه‌های یک گزارشگر حوزه امنیت است که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. از سوی دیگر، پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل، در روز نخست اکتبر 2024، کشورهای اروپایی مانند آلمان، فرانسه و سوئیس از شهروندان خود خواسته‌اند که ایران را ترک کرده و از سفر به این کشور نیز خودداری کنند. در چنین شرایطی که ناامنی حرف اول را می‌زند، شاید صحبت از وضعیت گردشگری ایران و راهکارهای بهبود آن چندان منطقی به نظر نرسد، اما گفت‌وگویی که ما با مازیار شهمیری، مدیرعامل شرکت خدمات مسافرتی ارمیترا و عضو هیئت‌مدیره انجمن دفاتر خدمات مسافرتی ایران داشتیم، پیش از این روزهای بحرانی و به مناسبت هفته گردشگری (5 تا 11 مهرماه) بوده است. حال باید منتظر بنشینیم تا روزی که مسائل سیاسی و امنیتی جایی برای معیشت مردم باز کند تا حداقل خود ایرانیان بتوانند با آرامش خاطر در کشورشان سفر کنند.

ترابران: متاسفانه در سالهای اخیر، صنعت گردشگری ما بیش از گذشته دچار مشکلات عدیده شده و اهالی این صنعت معتقدند که گردشگری در ایران چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی در آستانه سقوط و تعطیلی است و این در حالی است که حتی از ظرفیتهای محدودی هم که داریم نمیتوانیم به نحو احسن استفاده کنیم. به این ترتیب، بهتر است گفتوگوی خودمان را با احصای مشکلات عمده صنعت گردشگری کشور از دیدگاه شما شروع کنیم.

همه ما می‌دانیم که در ایران ظرفیت‌های بالقوه بسیاری در حوزه گردشگری وجود دارد، اما این حرف به‌قدری گفته شده که شاید لازم نباشد که آن را دوباره تکرار کنیم. مشکل اصلی ما گسست در صنعت گردشگری است که باعث می‌شود بهره‌وری لازم را نداشته باشیم. این گسستگی یا همان چندپاره شدن، یعنی هنوز ساختار ما هم‌افزایی ندارد و نه در بخش خصوصی و نه در بخش دولتی برای رسیدن به یک هدف مشترک، انسجام و یکپارچگی به چشم نمی‌خورد. اگر دیدگاه مشترک و هدفمند به دست آوریم، آن موقع ممکن است مجبور شویم بسیاری از ساختارها را از ابتدا تدوین کنیم و چون معمولاً پذیرش تغییرات دشوار است، قطعاً با مقاومت زیادی مواجه می‌شود. فکر می‌کنم اگر همه فعالان حوزه گردشگری به این باور برسند که با هم‌افزایی نیروها از جسته و گریخته کار کردن‌ها رها شده و اینرسی ایجاد می‌شود، گام بزرگی در این راستا برداشته خواهد شد.

مشکل اصلی ما گسست در صنعت گردشگری است که باعث می‌شود بهره‌وری لازم را نداشته باشیم. این گسستگی یا همان چندپاره شدن، یعنی هنوز ساختار ما هم‌افزایی ندارد و نه در بخش خصوصی و نه در بخش دولتی برای رسیدن به یک هدف مشترک، انسجام و یکپارچگی به چشم نمی‌خورد

از نمونه‌های این گسست که به آن اشاره کردم، این است که صنعت گردشگری در کشور ما باید به نهادهای مختلفی جوابگو باشد؛ یکی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی است که در همین وزارتخانه رویکرد حوزه گردشگری با میراث فرهنگی و با صنایع دستی تفاوت دارد و هر کدام دیدگاه کاملاً مستقلی دارند. پس اولین ضرورت این است که در این وزارتخانه حوزه‌های میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تفکیک و تعیین تکلیف شوند. در عین حال، علاوه بر وزارت میراث فرهنگی که وزارتخانه جوانی است، وزارت راه و مشخصاً سازمان هواپیمایی کشوری، وزارت بهداشت و درمان که این روزها مدام مدیران آن درباره گردشگری سلامت اظهارنظر می‌کنند، وزارت امور خارجه، وزارت کار و رفاه اجتماعی و… هر کدام در امر گردشگری دخالت دارند، در حالی که باید فقط یک متولی دولتی، طرف‌حساب گردشگری باشد و این بخش مشکلات را در بقیه ساختار دولتی حل کند.

اگر قرار باشد ما مجوزی برای توسعه گردشگری از وزارت میراث فرهنگی و گردشگری بگیریم، ولی برای دفاع از موضوعات بسیار ساده و ابتدایی با کسانی که از گردشگری اطلاعی ندارند وارد بحث شویم، مشکلات ما تمامی نخواهد داشت. وزارت اقتصاد و دارایی و وزارت بهداشت و درمان شرایط خاص گردشگری را نمی‌دانند، اما خودشان را به نوعی «طرف حساب» این بخش فرض می‌کنند و ما باید به آنها هم پاسخگو باشیم. شرایط به گونه‌ای شده که نه فعالان این صنعت و نه گردشگران ایرانی از وضعیت گردشگری در کشور رضایت مطلوبی ندارند.

ترابران: با توجه به عدم رضایت موجود، وضعیت سفرهای نوروزی و تابستانی امسال به نسبت سالهای قبل چگونه بوده است؟

شاید به دلیل افزایش حداقل هزینه‌های سفر، مدل مسافرت در یکی، دو سال گذشته تغییر کرده و مسافرت داخلی کشور بسیار فعال شده است؛ البته این نقطه‌ضعف نیست، بلکه نقطه قوت است، یعنی ما زمانی خواهان آن هستیم که مسافر خارجی به ایران بیاید و به ما سود و پول برساند، اما زمان دیگری می‌گوییم حتی اگر خود ایرانی‌ها هم در ایران گردشگری انجام دهند، می‌تواند سودآور باشد. در تابستان و بهار گذشته، تعداد ایرانی‌هایی که داخل کشور مسافرت کردند رشد بسیار خوبی داشته است، با این حال، شاید اشکال ما این بوده که از این حجم مسافرتی که اتفاق افتاد، نتوانستیم به عنوان تابلوی تبلیغاتی استفاده کنیم و گردشگری داخلی را برای سال آینده نه براساس اجبار بلکه براساس انتخاب رونق دهیم. در عین حال، تعداد سفرهای خارجی روز به روز و سال به سال حتی در ایام نوروز و تعطیلات تابستانی کمتر می‌شود. اگر بخواهم تصویر روشن‌تری به شما بدهم، باید بگویم، اگر در گذشته 10 پرواز خارجی وجود داشت که مثلاً با 70 درصد ظرفیت تردد می‌کردند، امروز به جای 10 پرواز به 4 پرواز رسیده‌ایم که اگر با 100 درصد ظرفیت هم بروند، جبران آن تعداد را نخواهد کرد. آمار تورهای ورودی هم به‌قدری ناچیز است که نمی‌توانیم روی آن حساب کنیم. اگر اعداد و ارقام گردشگران خارجی خود را با کشورهایی که درباره گردشگری ادعا دارند مقایسه کنیم، آن‌قدر کم‌شمار است که اگر 2، 3، 5 یا 10 برابر هم شود، به نقطه مطلوب که هیچ، به نقطه دلخوش‌کننده هم نخواهیم رسید.

ترابران: ظاهراً همین تورهای محدودی هم که وارد کشور میشود، بیشتر زیارتی و از سوی کشورهای همسایه هستند

بله؛ ممکن است بگوییم یک عده برای زیارت می‌آیند و این سفرها از نظر فرهنگی محاسنی دارد، ولی از نظر فعالیت گردشگری کلان یا فعالیت اقتصادی در سطح ملی و کشوری تاثیر چندانی ندارند. شاید برای اقامتگاه‌ها و برخی واحدهای مسکونی اجاره‌ای یا بازار فروش سوغات و شرکت‌های چارترکننده پروازها مفید باشد، اما حتی گاهی بابت این تورهای زیارتی سوبسیدهای‌ی ارائه می‌شود و منافع زیادی برای توسعه دفاتر و صنعت گردشگری متصور نیستم. برای همین دلم می‌خواهد اینها از هم تفکیک شود؛ تعداد مسافر زیارتی چندان زیاد نیست و اگر هم کم‌وبیش وجود داشته باشد، صنعت گردشگری را رونق نداده است.

گردشگری ایران

ترابران: ما در گفتوگوهایی که در آستانه فعالیت دولت چهاردهم داشتیم، به دنبال این بودیم که نقشه راهی از سمت فعالان صنفی برای دولتمردان جدید ارائه کنیم. از دید جنابعالی، چه نگرشهای نادرستی در صنعت گردشگری وجود داشته که اکنون نیاز به بازنگری و تغییرات اساسی دارد؟

براساس اتفاقاتی که در چند سال گذشته در کشور ما رخ داد، مانند تغییر مکرر مدیریت، تمرکز بر دریافت انواع مالیات جهت کسری بودجه، حضور و نفوذ شرکت‌های جدید و احتمالاً خصولتی ویا شبه دولتی… و عدم امکان دفاع یا حمایت از دفاتر خدمات مسافرتی قانونمند، فعالیت گردشگری غیررسمی در کشور ما رونق گرفته است. منظورم از غیررسمی لزوماً از جنبه خطاکارانه یا مجرمانه به معنای تحت‌اللفظی آن نیست، چون ما در دوره‌ای به سر می‌بریم که اگر بخواهید زیر یک تابلوی رسمی فعالیت داشته باشید، نظارت‌های بی‌رحمانه، ناآگاهانه و آسیب‌زننده بسیاری اتفاق می‌افتد و میزان فشارهایی که به شما وارد می‌شود خردکننده خواهد بود، بنابراین شاهد روند فزاینده فعالیت‌های غیررسمی هستیم. حالا اینها ممکن است تبلیغاتشان را در فضای مجازی یا در یک مهمانی، مجلس یا مراسم خاصی و برای گروه خاصی ارائه داده باشند، اما بسیار راحت‌تر و ارزان‌تر فعالیت می‌کنند، در حالی که چنین فعالیتی به صنعت گردشگری آسیب می‌زند. پس شاید اولین موضوعی که باید در مورد آن تعیین تکلیف شود، حمایت از فعالان قانونمند و جلوگیری از فعالیت‌های غیررسمی در بخش گردشگری است.

مسئولان بارها سعی کردند که به نوعی چنین فعالیت‌های غیرقانونی را متوقف کنند ولی به نتیجه نرسیدند. خیلی‌ها معتقدند باید با نیروی قهریه بزرگی همه اینها را از بین ببریم، ولی نظر شخصی خود من است که در صورت استفاده از زور، رشد مجدد آنها در فضای مجازی بسیار آسان‌تر شده و متاسفانه با همدلی مردم هم همراه خواهد بود. نظر من این است که اگر به فعالان قانونی گردشگری امتیاز و امکانات کافی داده شود، خودبه‌خود فعالیت‌های غیرقانونی کنار گذاشته خواهند شد.

در تابستان و بهار گذشته، تعداد ایرانی‌هایی که در داخل کشور مسافرت کردند رشد بسیار خوبی داشته است، با این حال، شاید اشکال ما این بوده که از این حجم مسافرتی که اتفاق افتاد، نتوانستیم به عنوان تابلوی تبلیغاتی استفاده کنیم تا برای سال آینده گردشگری داخلی را براساس انتخاب رونق دهیم

در بخش گردشگری توقعاتی که ما مثلاً از اداره دارایی داریم، این نیست که مالیات و ارزش‌افزوده را پرداخت نکنیم. مشکل این است که سیستم درستی وجود ندارد و راه و روشی برایش تعریف نشده است. برای این کار، پایانه‌های فروشگاهی و سامانه مودیان راه‌اندازی کرده‌اند، ولی این سامانه نقص دارد، نه این‌که ما نخواهیم در آن درآمدها و صورت‌حساب‌های خود را ثبت کنیم، نه این‌که نخواهیم مالیات بدهیم، اما چند بار باید بیاییم و برویم؟ فعالان رسمی گردشگری آن‌قدر رفتند و آمدند تا بتوانند مسئولان تصمیم‌گیر را متوجه این کنند که اگر قرار است پایانه برای دفاتر خدمات مسافرتی مورد استفاده قرار گیرد، باید موضوعات دفاتر را به‌طور تخصصی دیده باشند که شرح آن طولانی و خسته‌کننده است، اما متاسفانه ایشان می‌خواهند با مدل‌های از قبل تعریف‌شده خودشان برای صنوف دیگر، مانند خرید و فروش، نمایندگی بیمه، حق‌العمل‌کاری و غیره ما را مجبور به ثبت اطلاعات در الگوهای غلط کنند.

متاسفانه اکنون همه از فهماندن این موضوعات به مسئولان ناامید و نسبت به آن بی‌اعتنا شده‌اند. خب وقتی بی‌اعتنا شوند، چه کار می‌کنند؟ از همان راه غیررسمی که بلد هستند شروع به فعالیت می‌کنند، یعنی حتی بخش قانونی را هم به سمت حرکت غیرقانونی سوق می‌دهند. پس شاید اولین قدم این باشد که یک جایی در ساختار دولتی پیدا شود که نظرات افرادی را که در صنعت گردشگری فعال و کارشناس هستند و تجربه کافی دارند بشنوند و اگر باور کردند سراغ حل آن بروند.

یک نقص دیگر این است که مسئولان دولتی اغلب خودشان را داناتر از همه می‌دانند، پس مشخص است که حرف گوش نمی‌دهند، یعنی خودشان قبل از این‌که راهکارهای پیشنهادی را بشنوند، پیش‌داوری‌هایی دارند. ما در حوزه گردشگری جزیره‌ای عمل می‌کنیم. من می‌گویم حتی کسانی که زمانی بقالی داشتند، کم‌کم به این نتیجه رسیده‌اند که باید به سمت فروشگاه‌های زنجیره‌ای بروند تا به کارشان نظم و نسق بهتری دهند، زیر یک اسم بزرگ‌تر قرار بگیرند و محصولشان را از جای یکسانی با هم تهیه کنند، اما در حوزه گردشگری، هنوز هر کسی جداگانه برای خودش کارهایی می‌کند، زیرا ساختار نظام‌مندی وجود ندارد.

ترابران: درباره تورهای ورودی اشاره کردید که آمار آن نزدیک به صفر است، آیا تا زمانی که ما تعاملات بینالمللی درست و دیپلماسی قوی نداشته باشیم، این امکان وجود دارد که گردشگران خارجی اقبال مناسبی به ایران نشان دهند؟

خیر، تا زمانی که تعاملات بین‌المللی‌مان درست نشود، شانس موفق شدن در حدی که ظرفیتش را داریم نخواهیم داشت، اما نکته اینجاست که حتی در حد تعاملات بین‌المللی فعلی هم نتوانستیم از ظرفیت‌های کشور استفاده کنیم. مدام گفته می‌شود که گردشگری باید خلق ثروت کند، ما رتبه دهم یا هفتم از نظر جاذبه‌های گردشگری در دنیا هستیم و بعضی آثارمان در دنیا یگانه است، اما برای این‌که جایگاه واقعی‌مان برسیم، فقط حرف‌های «پیش پا افتاده» می‌زنیم.

فرض کنید همین امروز همه مشکلاتمان را با دنیا حل کردیم و مثلاً فردا گفتند برجام دیگری امضا شده و کسی هم نمی‌خواهد آن را پاره کند، اما در این حالت هم من تصور می‌کنم اوضاع خیلی خطرناک خواهد بود، برای این‌که اصلاً زیرساخت‌های لازم را نداریم، برای هیچ‌چیزی آمادگی نداریم و چون معمولاً تصمیماتی که در کشور گرفته می‌شود، خلق‌الساعه است، اگر فردا راه‌ها باز بشود، تازه اول مشکلات ماست. به نظر من، اگر تعاملات بین‌المللی به نتیجه برسد، باید برای ورود توریست یک فاصله زمانی در نظر بگیریم و بگوییم اجازه بدهید ما خودمان را آماده کنیم. چون اگر نتوانیم خدمات درستی ارائه بدهیم، تاثیر منفی آن روی گردشگران خارجی ماندگار خواهد بود.

ما اکنون در دوره‌ای به سر می‌بریم که اگر بخواهید زیر یک تابلوی رسمی فعالیت داشته باشید، نظارت‌های بی‌رحمانه، ناآگاهانه و آسیب‌زای بسیاری اتفاق می‌افتد و میزان فشارهایی که به شما وارد می‌شود خردکننده خواهد بود، بنابراین شاهد روند فزاینده فعالیت‌های غیررسمی هستیم

ما مخصوصاً بعد از کرونا در حوزه گردشگری متحمل آسیب‌های بسیاری شدیم، اما بعد از کرونا هم گردشگری به اندازه کافی پول نداشت که خرج و دخل خود را تنظیم و پرسنل خود را تامین و راضی کند، بنابراین بخش بسیار بزرگی از فعالان گردشگری در همه زمینه‌ها از این حرفه خارج شدند. یک زمان تصور می‌کردیم هر کس در حوزه گردشگری کار می‌کند، به نوعی دل‌بسته این کار است، بنابراین مادام‌العمر به همین کار ادامه می‌دهد، ولی پس از این اتفاقات، متخصصان فراوانی به دلایلی از این صنعت خارج شدند و دوباره برنگشتند. امروز کارشناسانی بسیار کمی در این حوزه همچنان مشغول به فعالیت هستند. در بخش آموزش‌، اگر نیاز به آموزش‌های به‌روز داشته باشیم، حتی برای همین تعداد کم نیروهای شاغل هم قادر به ارائه آن نخواهیم بود. بد نیست بدانید که در موسسات آموزش عالی ما بعضی از محتواهای آموزشی متعلق به 15 یا حتی 20 سال پیش است! چون استادان و متخصصان این بخش، دیگر از این حوزه خارج شده‌اند. خلاصه اینکه، تعاملات بین‌المللی شرط لازم برای توسعه گردشگری است، ولی کافی نیست. شرط کافی تامین زیرساخت‌هاست که حداقل چند سال زمان نیاز دارد؛ ضمن اینکه برای آماده کردن این زیرساخت باید هزینه صرف شود. بدون کمک دولت، چطور قرار است این کار انجام شود؟ با صنعت ورشکسته‌ای که داریم بخش خصوصی توانایی آماده‌سازی زیرساخت‌های لازم را ندارد.

بودجه گردشگری

ترابران: در زمینه نبود زیرساختها، چه چالشهایی وجود دارد که باید پیش و بیش از همه مورد توجه قرار گیرد؟

اصولاً دفتر خدمات مسافرتی اولین مرجعی هستند که قرار است تورهای‌ی را وارد کشور کنند. حالا دفتری که می‌خواهد طراحی تور کند، به تعدادی راهنمای تور نیاز دارد، اما متاسفانه راهنمایان تور ما بسیار ضعیف هستند، زبان خارجه به اندازه کافی نمی‌دانند، فرهنگ‌های مختلف کشورهای خارجی را ندیده‌اند و استانداردها را نمی‌شناسند. در وهله بعد، وضعیت سکونتگاه‌های ما – هم از نظر کیفی و هم از نظر کمّی – با آنچه که در دنیا وجود دارد فاصله بسیاری دارد.

نکته بعدی وضعیت حمل‌ونقل درون‌شهری است. در حال حاضر، وقتی می‌خواهند یک مراسم بین‌المللی در تهران برگزار کنند، کل شهر قفل می‌شود. بعضی وقت‌ها می‌گوییم خدا کند گردشگر بیشتری وارد کشور نشود، چون هنوز نمی‌دانیم چه امکاناتی باید داشته باشیم. حالا فکر کنید جمعیت بزرگی قرار است بیایند و در جاهای مختلف سکونت داشته باشند و بعد بخواهند خودشان را به اماکن مختلف برساند.

جدا از نبود راهنمایان تور متبحر، محل سکونت مناسب و حمل‌ونقل درون‌شهری روان، مسائل مالی و انتقال ارز هم بسیار پیچیده است. زیرساخت‌هایی که به شما می‌گویم همه اجزای تشکیل‌دهنده گردشگری است. همین مسئله فیلترینگ را در نظر بگیرید، درست است که ممکن است فیلترینگ برای اهداف دیگری انجام شده باشد، ولی شک نکنید به گردشگری آسیب بزرگی زده است.

اولین موضوعی که باید تکلیف آن مشخص شود، جلوگیری از فعالیت‌های غیررسمی در بخش گردشگری است. خیلی‌ها معتقدند که باید با نیروی قهریه بزرگی همه اینها را از بین ببریم، ولی نظر من این است که در صورت استفاده از زور، رشد مجدد آنها در فضای مجازی بسیار آسان‌تر شده و با همدلی مردم هم همراه خواهد بود

این نکته را هم اضافه کنم که درباره افزایش سکونتگاه‌های گردشگری در کشور، همیشه اصرار زیادی به ساختن هتل‌های فوق‌لوکس و بزرگ در کشورمان وجود دارد، در حالی که این هتل‌ها بعد از ساخت نیاز به امکانات بی‌نهایت زیادی دارند، فقط کافی نیست که یک هتل خیلی بزرگ با اتاق‌ها یا لابی خیلی شیک داشته باشیم، در چنین صورتی، تنوع خدماتی هم که در این هتل ارائه می‌شود، باید بسیار گسترده باشد که برخی از این خدمات اساساً در ایران ممنوع است، بنابراین در چنین شرایطی، باید تمرکزمان را روی ساخت هتل‌های مناسبی بگذاریم که برای همه اقشار قابل دسترسی باشد. در کشورهای دیگر دنیا به‌راحتی از متخصصان خارجی که صاحب دانش و تجربه است استفاده می‌کنند. ما هم اگر می‌خواهیم تحولی در صنعت گردشگری کشور ایجاد کنیم، باید بپذیریم که «نمی‌دانیم» و سال‌هاست از مدل جهانی دور بوده‌ایم، هر آنچه هم که می‌دانیم قدیمی است و کفایت نمی‌کند، پس برای همه بخش‌ها باید از مدل‌های خارجی و متخصصین خارجی کمک بگیریم.

ترابران: ما میدانیم که دولت هزاران مشکل اقتصادی خرد و کلان و کسری بودجه وحشتناکی دارد، پس شاید اگر مشوقهایی برای بخش خصوصی ایجاد و فضا برای فعالیت بخش خصوصی بازتر شود، بسیاری از مشکلات مرتبط با سرمایهگذاری برای تامین زیرساختهای گردشگری قابلحل باشد.

من می‌گویم فقط خدا کند آزارمان ندهند و سنگ جلوی پای بخش خصوصی نیندازند. گاهی اوقات آسیبی که سازمان هواپیمایی کشوری به صنعت گردشگری می‌زند، بسیار بیشتر از سازمان‌های دیگر است، یعنی آن‌قدر که ساختار شرکت‌های هواپیمایی در تصمیم‌گیری‌های بالادستی قدرت نفوذ دارد، صنعت گردشگری ندارد. در صورتی که هواپیما ابزار صنعت گردشگری است. ما امروز از شرکت‌های هواپیمایی حمایت می‌کنیم، اما از آنچه که اساساً منشا ایجاد آنها بوده، حمایت نمی‌کنیم. به هر حال، ایرلاین گاهی ضرر می‌کند، گاهی سود می‌کند و باید به نقطه تعادل برسد چون یک بنگاه اقتصادی است ولی اگر قرار باشد که صنعت گردشگری منفعتی از آن نبرده باشد، سود و زیان شرکت هواپیمایی تفاوتی در نتیجه نهایی ایجاد نمی‌کند.

برای گردشگری حتماً باید ساختار واحدی ایجاد شود و مالکیت این ساختار در بقیه دنیا معمولاً متعلق به دولت‌ها نیست، هرچند اهدافشان از قبل تعیین‌شده و برای انجام این کار حتماً از جانب دولت‌ها حمایت جدی می‌شوند. اگر قرار است روزی با بقیه دنیا تعامل بهتری داشته باشیم و وارد چرخه گردشگری جهانی شویم، اما سیستم منظم و یکپارچه‌ای نداشته باشیم، سیستم‌های جهانی ظرف 24 ساعت می‌آیند و مدیریت توزیع را از دست ما خارج می‌کنند.

شخصاً چند بار که با مسئولان دولتی درباره سیستم توزیع در گردشگری صحبت کردیم یا آگاه نبودند یا خیال می‌کردند آگاهند یا با اطلاعات خیلی جزئی و پراکنده و مشورت با افرادی که دنبال منافع شخصی هستند، به دنبال مدل‌هایی می‌روند که اصلاً شبیه مدل‌های جهانی نیست. بنابراین برای توسعه گردشگری حتی اگر بهترین امکانات را هم داشته باشیم ولی یک سیستم توزیع عادلانه، منطقی و به‌روز دنیا (حداقل متعلق به 5 سال پیش دنیا) نداشته باشیم، چاره‌ای نداریم جز اینکه مدیریت این بخش (توزیع) را به سیستم‌های بین‌المللی بسپاریم تا آنها سیاست خودشان را اعمال کنند و ما هم نتوانیم از تمامی ظرفیت‌های گردشگری کشور استفاده کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *