رسانه اقتصاد ترابری ایران

محیط زیست

یکشنبه, 8 مهر 1403
دریای خزر
خطر خشک شدن دریای خزر را چقدر باید جدی بگیریم؟

امواج خشکی در کمین خزر

بزرگ‌ترین دریاچه جهان نیز از تهدیدهای فزاینده تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین در امان نمانده و در سال‌های اخیر، سطح تراز آب دریای خزر کاهش کم‌سابقه‌ای را تجربه می‌کند و در صورت تداوم این روند، ادامه حیات تالاب‌ها، جانداران و گیاهان و حتی فعالیت بومیان، بنادر و کریدورهای منطقه‌ای ناممکن می‌شود. براساس سناریوی بدبینانه، افزایش دمای هوا، تشدید تبخیر سطحی، ازدیاد غلظت گازهای گلخانه‌ای، شدت تابش خورشید و کاهش بارندگی باعث کاهش سطح رودخانه ولگا و به‌تبع افت ورودی آب دریای خزر می‌شود و پیش‌بینی بسیار بدبینانه‌تر کاهش ۱۸ متری تراز آب دریای خزر تا قرن 21 میلادی است. از دکتر همایون خوشروان، مدیر سابق مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر پرسیدیم که افت سطح تراز آب دریای خزر چقدر نگران‌کننده است؟ او در گفت‌وگو با ترابران، ضمن تشریح همه مخاطرات محیط زیستی، ژئوپلیتیکی، اقتصادی، سیاسی و حتی اجتماعی که با خشک شدن دریای خزر دامنگیر 5 کشور ساحلی می‌شود، اظهار امیدواری کرد که با تغییرات اقلیمی جدید و خنک شدن دمای کره زمین، خزر تا سال 2050 دوباره تراز اکولوژیکی خود را بازیابد و این نوسانات شدید آبی را نیز پشت سر گذارد؛ البته این نگاه خوشبینانه، منکر بلایی نیست که ما با ایجاد آلودگی محیط زیستی، ساخت‌وساز و دخل و تصرفات بی‌رویه بر سر سواحل دریای خزر آورده‌ایم و قطعاً برای این حجم از خودخواهی و ندانم‌کاری باید پاسخگوی نسل‌های آینده باشیم.

به گزارش ماهنامه ترابران، دکتر همایون خوشروان، عضو هیئت‌مؤسس انجمن مهندسی سواحل و سازه‌های دریایی درباره میزان عقب‌نشینی دریای خزر در سال‌های اخیر چنین توضیح داد: «متاسفانه دریای خزر، یک‌بار در سال 1357 و مجدداً در حال حاضر، به تراز منفی 29 رسیده است که پایین‌ترین سطح تراز دریای خزر در دو  قرن اخیر است؛ یعنی طی این مدت، دو بار خزر تراز منفی 29 را تجربه می‌کند و این اتفاق نشان می‌دهد که دریای خزر نسبت به تغییرات اقلیمی بسیار حساس است.»

او ادامه داد: «در واقع، موقعیت جغرافیایی دریای خزر در خاورمیانه و موقعیت زمین‌شناسی به‌عنوان یک دریای درون‌قاره‌ای سبب شده تاثیر فرایند گرمایش زمین و میزان تبخیر در دریای خزر چندین برابر و بیلان آبی دریای خزر منفی شود، یعنی مجموع ورودی‌های این دریاچه (از روان‌آب‌هایی که از رودخانه ولگا  و دیگر رودخانه‌ها وارد آن می‌شود گرفته تا میزان بارندگی و آب‌های زیرزمینی) کمتر از میزان تبخیری باشد که اکنون تحت تاثیر گرما اتفاق می‌افتد. بنابراین همه این عوامل سبب شده است که خزر در سیر قهقرایی خود حرکت کند.»

خوشروان با اشاره به اینکه در حال حاضر، نسبت ورودی آب دریای خزر در مقایسه با میزان تبخیر بین 1 به 3 تا 1 به 5 متغیر است، گفت: «یعنی اگر 1 واحد آب وارد دریای خزر می‌شود، 3 واحد آب از آن تبخیر می‌شود؛ بنابراین اگرچه در حال حاضر، ولگا تغییر خاصی نداشته و با همان رژیم آب‌دهی خود وارد دریای خزر می‌شود (همان‌طور که می‌دانید حدود 85 درصد آب دریای خزر را تامین می‌کند) ولی تبخیر خزر، شرایط را بحرانی کرده است. اگر این گرمایشی که روی فلات ایران و حوضه آبریز رودخانه ولگا داریم، به همین شکل ادامه پیدا کند، ما در انتهای قرن حاضر سطح وسیعی از دریای خزر را از دست خواهیم داد و خزر حدود 9 تا 10 متر نسبت به سطح تراز فعلی پایین‌تر خواهد آمد یعنی منفی 29 به منفی 39 می‌رسد که این اتفاق تبعات محیط‌زیستی بسیار بزرگی دارد.»

متاسفانه دریای خزر، یک‌بار در سال 1357 و مجدداً در حال حاضر، به تراز منفی 29 رسیده که پایین‌ترین سطح تراز دریای خزر در دو  قرن اخیر است؛ یعنی طی این مدت، دو بار خزر تراز منفی 29 را تجربه می‌کند و این اتفاق نشان می‌دهد که دریای خزر نسبت به تغییرات اقلیمی بسیار حساس است

او درباره تبعات کوچک شدن دریای خزر از لحاظ محیط‌زیستی، تصریح کرد: «ما یک‌سری تالاب داریم که از خزر تغذیه می‌شوند مانند خلیج قره‌بغاز یا کراسنوودسک در منطقه شرق خزر یا خلیج آبشوران در قسمت غرب، خلیج گرگان در بندرانزلی و… بنابراین عدم رسیدن آب دریای خزر به این خلیج‌ها باعث خشک شدن آنها می‌شود و خسارات بسیاری از لحاظ اقتصادی و محیط زیستی به دنبال دارد که متاسفانه شروع آن از تالاب گمیشان بود که بعداً به تالاب میانکاله رسید و اکنون شاهد هستیم که خلیج گرگان هم در حال خشک شدن است. حتی تالاب‌های استان گیلان مانند کیاشهر، تالاب زیباکنار و انزلی هم به سمت خشک شدن کامل حرکت می‌کنند.»

عضو هیئت‌مؤسس انجمن مهندسی سواحل و سازه‌های دریایی با بیان اینکه ناحیه عمیق‌تر خزر در بخش جنوبی آن است که عمق آن قبلاً 1025 متر بوده و اکنون به دلیل کاهش سطح تراز دریای خزر به 1023 متر رسیده است، توضیح داد: «ما در سواحل کم‌شیب مانند منطقه شرق مازندران تا منطقه خواجه‌نفس گمیشان سطح وسیعی از سواحل را از دست داده‌ایم و این سواحل در حال تبدیل شدن به بیابان هستند. این بیابان‌زایی یعنی از دست دادن آبخوان‌های آب شیرین بر اثر افزایش رسوبات ساحلی. به عبارت دیگر، شکل اراضی منطقه کاملاً از ساحلی به بیابانی تغییر پیدا خواهد کرد که اثرات بسیار بدی از نظر بروز ریزگرد روی شهرهای ساحلی مانند بهشهر، گلوگاه، کردکوی، گرگان، بندر ترکمن، گمیشان و حتی آق‌قلا خواهد داشت. همان‌طور که دیدید در تابستان و پاییز سال گذشته، ریزگردها تا شهر بهشهر هم نفوذ پیدا کرده بود. بنابراین شرایط بسیار ناگواری است.»

از نابودی ماهیان تا بیکاری بومیان

او درباره نخستین اتفاقی که با از بین رفتن زیستگاه‌های جانوری در حاشیه خزر رخ می‌دهد، چنین گفت: «نخستین مشکل این است که خاویار و ماهی‌های استروژن که یکی از گرانبهاترین ظرفیت‌های اقتصادی دریای خزر است، از بین خواهند رفت. ضمن اینکه بسیاری از بومیان منطقه بیکار خواهند شد، چون ماهیگیران و شکارچیان دیگر فرصتی برای امرار معاش نخواهند داشت.»

خوشروان با هشدار درباره اینکه در صورت تداوم کاهش تراز آب دریای خزر، ترددهای دریایی در این منطقه نیز متوقف خواهد شد، تصریح کرد: «در چنین شرایطی،کشتی‌ها دیگر نمی‌توانند وارد حوضچه‌های بندری شوند، کل بنادر دریای خزر تعطیل می‌شوند و کشتیرانی بین ایران و روسیه متوقف خواهد شد. در واقع، اگر سطح تراز آب بندر امیرآباد نزدیک به 50 سانتی‌متر پایین‌تر بیاید، کار این بندر تمام می‌شود. اکنون همه بنادر شمالی کشورمان در شرایط بحرانی هستند، اگر تراز منفی 29 به منفی 30 تبدیل شود، باید با این بنادر به صورت عمده خداحافظی کرد و باید به سمت بنادر دور از ساحل برویم که احداث آنها حداقل 20 سال زمان می‌برد. به این ترتیب، کریدورهایی مانند شمال – جنوب نیز داستانی خواهد بود که پایان می‌پذیرد!»

با توجه به اینکه دولت سیزدهم گزارش‌های مستمری از احیای خلیج گرگان ارائه می‌داد، از این پژوهشگر درباره وضعیت فعلی خلیج گرگان پرسیدیم. او گفت: «اتفاقاً همان مدعیان لایروبی خلیج گرگان اخیراً اشاره کردند که بیش از 14 هزار کیلومتر مربع خلیج گرگان خشک شده است و عملاً اذعان کردند که عملکرد موفقی نداشته‌اند؛ ضمن اینکه مشاهدات میدانی و ماهواره‌ای نشان می‌دهد بخش عظیمی از خلیج گرگان خشک و تبدیل به شوره‎‌زار شده است، نمی‌دانم بر اساس چه مستنداتی دارند می‌گویند که خلیج گرگان نجات پیدا کرده است.»

او ادامه داد: «مشکل خلیج گرگان در ناحیه غرب است چون شیب این خلیج از غرب به سمت شرق است و پیشنهاد من این بود خلیج گرگان را از سمت غرب نجات دهیم ولی مسئولان تمام ظرفیت‌های مالی را روی ناحیه شرق گذاشتند و اکنون که دریا عقب‌نشینی کرده، اساساً آبی وجود ندارد که بخواهد وارد کانال شود.»

دریاچه خزر

کاهش تراز سطح آب دریای خزر تازگی ندارد

این پژوهشگر حوزه دریایی یادآوری کرد: «البته برای خزر از دست دادن 10 متر آب اتفاق نادری نیست. در 1500 سال پیش، خزر همین تغییرات منفی 29 را تجربه کرده که در زمان ساسانیان بوده و متاسفانه باعث نابودی تمدن ایران شد؛ عموماً تصور می‌کنند که اعراب ساسانیان را شکست دادند، در صورتی که عامل اصلی شکست ساسانیان تغییرات اقلیمی در آن زمان بود. متاسفانه کشاورزی و امنیت غذایی ایران در آن زمان تحت تاثیر خشکسالی قرار گرفت و دریای خزر هم کاهش تراز بسیار شدیدی را تا تراز منفی 37 تجربه کرد.»

خوشروان درباره نگرانی اصلی فعالان محیط‌زیست درباره شرایط دریای خزر تاکید کرد: «نگرانی ما این است که گرمایش زمین شرایط فعلی را تشدید می‌کند، آن هم به دلیل تصرفات انسانی که از سال 1945 شروع شده و اگر ادامه پیدا کند، ممکن است وضعیت خطیری به وجود آورد؛ البته من برخلاف آنهایی که تصور می‌کنند خزر تا انتهای قرن 21 می‌تواند 10 تا 18 متر عقب‌نشینی داشته باشد، به عنوان زمین‌شناس بسیار خوش‌بین هستم که خزر در کمتر از یک دهه دوباره به حالت خوب خود بر‌گردد. من معتقدم تا سال 2050 سطح دریای خزر دوباره بالا بیاید و به شرایط اکولوژیکی سابق خود برگردد.»

اگر سطح تراز آب بندر امیرآباد نزدیک به 50 سانتی‌متر پایین‌تر بیاید، کار  این بندر تمام می‌شود. اکنون همه بنادر شمالی در شرایط بحرانی قرار گرفته‌اند، اگر تراز منفی 29 به منفی 30 تبدیل شود، باید  با این بنادر به صورت عمده خداحافظی کرد و به سمت بنادر دور از ساحل رفت که حداقل 20 سال زمان می‌برد تا احداث شوند

او چنین توضیح داد: «مبنای نتیجه‌گیری من، سیکل نوسانی دریای خزر، متاثر از پدیده‌های منظومه‌ای و سیکل‌های چرخه‌ای کره زمین است. در واقع، اکنون کره زمین دارد وارد مرحله جدیدی از تحولات منظومه‌ای می‌شود که همه چیز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؛ حتی ممکن است ما به‌زودی شاهد دوره یخبندان بزرگی در سطح کره زمین باشیم و براساس مشاهدات موجود، این اتفاق خواهد افتاد. اگر دقت کنید، در سراسر نقاط کره زمین می‌بینید که بیشتر آتشفشان‌ها مانند آتشفشان‌های ایتالیا، روسیه، ایسلند، شمال غرب آمریکا و اقیانوس آرام فعال شده‌اند که اگر این روند به همین شکل ادامه یابد و میزان غبارها در سطح اتمسفر افزایش پیدا کند، ما به سمت خنک شدن زمین پیش می‌رویم و دیگر درباره گرمایش زمین نگرانی نخواهیم داشت.»

با توجه به اینکه اخیراً الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، در دیدار با پوتین از تحلیل رفتن فاجعه‌بار دریای خزر اظهار نگرانی کرده است و آنها درباره ارزیابی وضعیت موجود با هم توافق کرده‌اند، از خوشروان درباره بررسی رفتار کشورهای پنجگانه حاشیه دریای خزر سوال کردیم.

دکتر خوشروان معتقد است: «رفتار سیاسی کشورها متاثر از محدوده دریاهای سرزمینی آنها است. در رژیم حقوقی دریای خزر، دریای سرزمینی از تراز منفی 28 به فاصله 15 مایل دریایی تعریف شده و الان تراز منفی 28 در خشکی قرار گرفته است، یعنی یک متر از دریاهای سرزمینی هر یک از این پنج کشور از آب خارج شده است، اما عرض این 1 متر ارتفاع در منطقه‌ای مانند چالوس یا رامسر ممکن است 50 متر باشد؛ در حالی که در کشورهایی مثل قزاقستان یا ترکمنستان که شیب بسیار کمی دارند، گستره طولی این کاهش می‌تواند یک متر تا چند کیلومتر باشد. پس از آنجا که فرآیند خشک‌زایی نسبت به کاهش سطح تراز دریای خزر متاثر از تغییرات شیب ساحلی است، کشورهای کم‌شیب از کاهش دریای خزر بیشترین ضررها را می‌بینند. در روسیه نیز منطقه ولگا از مناطق بسیار کم‌شیب و حساس است و اگر سطح آب دریای خزر پایین بیاید، آنها دچار بیشترین آسیب می‌شوند.»

او ادامه داد: «ما در سواحل جنوب‌غربی حدفاصل انزلی تا رامسر مشکل زیادی نداریم، چون شیب بسیار تند است، مشکل ما بیشتر سواحل آستارا تا رضوان‌شهر و سواحل شرق بابلسر تا گمیشان است که فضایی کم‌شیب هستند و بیشترین خسارت را متحمل خواهند شد.»

نابخردمندانه‌ترین تصرفات انسانی در خزر توسط ایران

دکتر خوشروان درباره عملکرد روسیه در حوزه سدسازی روی رودخانه ولگا و مسدود کردن ورودی آب خزر ، گفت: «هیچ کدام از سدسازی‌های انجام‌شده تاثیری در این زمینه ندارد. درباره خزر مطالعات بسیاری انجام و گفته شده که روس‌ها با سدسازی روی ولگا آب دریای خزر را کاهش داده‌اند، اما من براساس مطالعات آماری خود این دیدگاه را رد کردم؛ حتی سازمان محیط‌زیست نظر غیرعلمی داد اما من بلافاصله واکنش نشان دادم و گفتم براساس مطالعات و مشاهدات ماهواره‌ای نه‌تنها آب ولگا کاهش پیدا نکرده، بلکه افزایش هم داشته است؛ ضمن اینکه روس‌ها از سال 1950 هر آنچه در حوزه سدسازی و کانال‌کشی لازم بوده انجام داده‌اند و نیازی ندارند که سدی بسازند؛ ضمن اینکه تاکید می‌کنم اگر تراز آب دریای خزر کاهش پیدا کند، اولین کشوری که بیشترین زیان را می‌بیند، خود روسیه است.»

این مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه دریایی خاطرنشان کرد: «رودخانه ولگا منطقه بسیار مهمی از نظر محیط‌‌زیستی و اقتصادی برای روسیه است، چون ترددهای دریایی آنها باید از طریق ولگا دن انجام شود، اگر ولگا آب نداشته باشند، کشتی‌ها چطور می‌توانند حرکت کنند یا چطور می‌توانند ماهی‌های خاویاری را صید کنند؟! بنابراین آنها هیچ وقت چنین کار احمقانه‌ای نمی‌کنند که آب ولگا را کاهش دهند تا مثلاً کشاورزی را توسعه بدهند. خوشبختانه روسیه علاوه بر ولگا رودخانه‌های پرآب دیگری هم دارد که می‌تواند از ظرفیت‌های آنها برای کشاورزی استفاده کند. ما هم به‌راحتی از طریق تصاویر ماهواره‌ای می‌توانیم ببینیم آب ولگا به چه اندازه وارد دریای خزر می‌شود و حتی گزارش‌های مستند آن را هم می‌توانیم در سطح ملی ارائه دهیم.»

خوشروان با اظهار تاسف از اینکه نابخردمندانه‌ترین تصرفات انسانی در حوزه دریای خزر از سوی ایران رخ داده است، توضیح داد: «ما شاهد هستیم که برخی ارگان‌های دولتی به برخی سرمایه‌گذاران مجوز می‌دهند تا جزایر تفریحی در سواحل خزر بسازند و اینها دخل و تصرف‌هایی است که به صورت منطقی و اصولی انجام نمی‌شود. ما در زمان پهلوی این اشتباه را داشتیم و اکنون هم داریم این اشتباه را دوباره تکرار می‌کنیم، در حالی که نباید به‌هیچ‌وجه وارد حریم دریای خزر شویم. حد دریای خزر قانونی و تعیین شده است.»

هیچ کدام از سدسازی‌های انجام‌شده تاثیری روی دریای خزر ندارد. روس‌ها از سال 1950 هر آنچه در بخش سدسازی و کانال‌کشی لازم بوده، انجام داده‌اند و نیازی ندارند که سدی بسازند؛ ضمن اینکه اگر تراز آب دریای خزر کاهش پیدا کند، اولین کشوری که بیشترین زیان را می‌بیند، خود روسیه است

او به خاطره تلخ دهه 60 اشاره کرد و گفت: «در دوران پهلوی دوم، تپه‌های ماسه‌ای را برای قشر ثروتمند تسطیح کردند تا ویلاسازی کنند و بعد هم با قیمت‎‌های هنگفت به مردم بفروشند، بنابراین در دهه 60، وقتی آب دریای خزر بالا آمد و به ویلاها رسید، مردم به استانداری‌ها هجوم آوردند که آب دارد خانه ما را می‌برد، استانداری‌ها هم برای هر مترمکعب دیواره ساحلی 500 هزار تومان در آن زمان به مردم دادند و این هزینه گزافی را متحمل شدند. بعد از 10 تا 15 ساحل دریای خزر شروع به پسرفت کرد، سازه‌های سنگین و زشت در ساحل باقی ماندند و حتی مملو از حیوانات موزی مار و موش شدند و دسترسی گردشگران ساحلی را به دریا از بین بردند.»

او با بیان اینکه هر گونه تصرف در منطقه ساحلی، تبعات محیط زیستی بسیار خطرناکی برای گردشگران، بومیان منطقه و ذی‌نفعان ساحلی به همراه دارد، تصریح کرد: «من در بازدیدهایی که از کشورهای ترکمنستان، روسیه، قزاقستان و آذربایجان داشتم، مشاهده کردم که تا حد ممکن همه این کشورها حریم دریا را رعایت می‌کنند؛ البته آذربایجان به دلیل فعالیت‌های نفتی در مناطق ساحلی اصلاً فرصت دخل و تصرف انسانی نمی‌دهد و آنها با رعایت تراز منفی 25، به سمت ساحل‌‍‌سازی و شهرک‌سازی در مناطق نزدیک سواحل روی آورده‌اند.»

خوشروان درباره علت بی‌توجهی به رعایت حریم دریا در مناطق ساحلی کشور گفت: «مشکل این است که بین سیاست‌گذاران و کارشناسان هماهنگی و تفاهمی وجود ندارد. مثلاً در فاصله 100 متری ساحل، برج 30 طبقه می‌سازند یا تحت عنوان ساماندهی سواحل، برای گردشگران ساحلی شناگاهی راه‌اندازی می‌کنند که حدفاصل دو رودخانه‌ای است که مجرای ورود انواع آلودگی‌ها به دریای خزر محسوب می‌شود و گردشگران و کودکان هم به این منطقه که خطرناک‌ترین و آلوده‌ترین آب‌ها را دارد، بدون آگاهی وارد می‌شوند.»

این مدرس دانشگاه تاکید کرد: «واقعاً شرم‌آور است در کشوری که ما مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر، پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و بسیاری واحدهای دانشگاهی داریم، گردشگران تحت عنوان سالم‌سازی سواحل در آلوده‌ترین آب‌ها شنا می‌کنند.»

خزر

فقط لازم است که دو کار اصولی انجام دهیم

عضو هیئت‌‌مؤسس انجمن مهندسی سواحل و سازه‌های دریایی درباره مطالبات فعالان محیط‌زیست از دولت چهاردهم گفت: «اولین گامی که سازمان محیط‌زیست باید برای دریای خزر انجام دهد این است که مشکل پسماند و پساب‌های غیربهداشتی در محیط ساحل و رودخانه‌ها را ساماندهی کند. شاید نشود کل نوار ساحلی خزر را پاکسازی کرد، اما امکان پاکسازی حداقل یک شهر مانند جویبار فراهم خواهد شد. این کار نیاز به یک جهاد و عزم ملی دارد.»

خوشروان خاطرنشان کرد: «رئیس جدید سازمان محیط‌زیست اگر طی مدت کاری خود فقط دو کار اصولی برای محیط زیست کشور انجام دهد، مثلاً جلوی فرسایش خاک را در منطقه مشخصی بگیرد یا بتواند وضعیت پسماندها و پساب‌ها را مدیریت کند یا الزامات کنوانسیون تهران را بین 5 کشور اجرایی کند، کار بسیار شایسته و قابل‌تحسینی خواهد کرد ولی اگر فقط کار سیاسی انجام دهد، فایده‌ای نخواهد داشت و مانند روسای قبلی سازمان، کارنامه قابل دفاعی از خود بر جا نمی‌‌گذارد. همان‌طور که درباره دریاچه ارومیه، علی‌رغم همه اقدامات اعلام شده، اگر سیلاب‌های اخیر نبود، همین مقدار آبگیری هم اتفاق نمی‌افتاد و ما به طور کامل دریاچه ارومیه را از دست می‌دادیم.»

این پژوهشگر حوزه محیط‌زیست تصریح کرد: «ما در کنار ساحل به برنامه‌ریزی منطقه‌ای نیز نیاز داریم یعنی ما باید بتوانیم در زمین‌های ساحلی با یک مدیریت صحیح هم از سواحل حفاظت کنیم و هم اجازه ندهیم که دخل و تصرفات انسانی شکل ساحل را از بین ببرد. اکنون می‌بینیم که در برخی مناطق ساحلی، جهاد کشاورزی و منابع طبیعی مجوز داده‌اند که تمام تپه‌های ماسه‌ای تخریب شود و تا لب دریا ویلا بسازند، در حالی که 700 سال زمان برده تا این تپه‌های ماسه‌ای به وجود بیایند و وجود آنها برای مقابله با پیش‌روی دریا و جلوگیری غرقاب زمین‌های پشت سواحل ضروری است.»

او با بیان اینکه اگرچه دولت سیزدهم دستور آزادسازی سواحل را داده بود ولی شاهد اقدام اثربخشی در این زمینه نبودیم، تصریح کرد: «خوشبختانه تصاویر ماهواره‌ای در دسترس قرار دارد و ما می‌توانیم به صورت روزانه رصد کنیم که چه اتفاقاتی در سواحل رقم می‌خورد. در تمامی سواحل ماسه‌ای ویلاهای ساحلی می‌سازند و به قیمت‌های چندین برابری به ساکنان استان‌های دیگر می‌فروشند. این جنایتی در حق خودمان و نسل‌های آینده است. از طرف دیگر، در همه شهرک‌های ساحلی مانند خزرشهر دسترسی گردشگران به ساحل را ممنوع کرده‌اند، در حالی که این کار غیرقانونی است. در کجای دنیا اموال ملی را خصوصی می‌کنند و اجازه ورود به سواحل را نمی‌دهند؟!»

خوشروان با انتقاد از اینکه مدیریت جامع سواحل ما فقط روی کاغذ مانده و هنوز به صورت واقعی و ملموس درنیامده است، یادآور شد: «به نظر من، استفاده از نخبگان در بدنه ذی‌نفعان ساحلی می‌تواند مهم‌ترین مطالبه برای رسیدن به توسعه پایدار باشد یعنی در سازمان محیط زیست، وزارت نیرو و جهاد کشاورزی باید ذی‌نفعان ساحلی را شناسایی و طبقه‌بندی کنند و سپس در بین آنها نخبگان را استخراج و با آنها تیمی تشکیل بدهند تا با نظارت و اقدامات اجرایی لازم، سواحل را نجات دهند. این کاری است که همه دنیا از جمله روس‌ها و قزاق‌ها انجام می‌دهند، ما چرا انجام ندهیم که هم دانش و توانمندی و هم شعور و آگاهی آن را داریم، فقط نیازمند یک سیستم جامع هستیم.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *