تحولات اخیر در فضای بینالملل و بازار خودروی جهان نشان میدهد که روند برقیسازی در صنایع خودروسازی و حملونقل در بخشهای مختلف دنیا به روندی غیرقابل چشمپوشی تبدیل و باعث شده که سیاستگذاران به سمت تعیین تکلیف در خصوص نوع مواجهه و نقشآفرینی در این روند سوق داده شوند، اما تحولات بینالملل نشان میدهد که حرکت در مسیر ورود و نقشآفرینی در زنجیره ارزش بینالمللی خودروهای برقی نیازمند طراحی جامع و برنامهریزی گسترده در سطوح مختلف است که متناسب با نیازهای هر کشوری میتواند متفاوت باشد. گامهای اساسی فرایند ورود و نقشآفرینی مناسب در زنجیره ارزش بینالمللی خودروهای برقی بهترتیب «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» هستند. این در حالی است که نتایج بررسیها نشان میدهد در روند فعلی برقیسازی در کشورمان توسط نهادهای مختلف دو سطح اول و دوم مغفول مانده و عملاً اقدامهایی که در حال انجام است در سطح سوم قرار میگیرند. در این گزارش سعی شده به بررسی ابعاد مختلف کلان روند برقیسازی حملونقل در مقیاس جهانی از جنبه فناوری، سیاستها و استراتژیهای کلیدی کشورهای مختلف در این حوزه پرداخته شود.
به گزارش ماهنامه ترابران، بیشک صنعت خودروسازی در دوره فعلی تحول بیسابقهای را سپری میکند. همزمانی الزامات محیطزیستی جهانی، تحولات ژئوپلیتیکی، ظهور بازیگران جدید در صحنه رقابت، پیشرفتهای سریع فناوری و ترجیحات متغیر مصرفکننده، خبر از تغییر پارادایم در این صنعت میدهد. از سوی دیگر، تحولات دیجیتال اساساً در حال تغییر مدل کسبوکار پایه و در نتیجه پویایی اقتصادی فناوریهای پاک از جمله صنعت حملونقل است و چالش بزرگی را برای خودروسازان سنتی ایجاد کرده، اما به موفقیت رسیدن کامل فناوریهای پیشرو مانند وسایلنقلیه برقی و متصل و خودران مستلزم آن است که ذینفعان کلیدی بر فناوریهای محوری مربوطه و زنجیرههای تامین، تسلط کامل داشته باشند. این ذینفعان نهتنها شامل بخشهای مختلف صنایع خودروسازی میشوند، بلکه برخی صنایع دیگر را نیز در بر میگیرند که برای دوام اقتصادی خود به این بخش متکی هستند.
در سال 2023 ، خودروهای برقی تقریباً 20 درصد از فروش سالیانه خودرو را در جهان به خود اختصاص دادهاند. چین پیشتازی خود را در بازار جهانی خودروهای برقی به نمایش گذاشته است و اروپا، ایالات متحده و کرهجنوبی در تلاش برای رسیدن به موقعیت جهانی چین هستند. البته فروش خودروهای برقی در کشورهای مختلف بدون چالش نبوده که اکثر این چالشها ریشه در سیاستگذاریها، وسعت تغییرات، مسائل مربوط به افکار عمومی و تغییرات عمده در زیرساختها دارد. در واقع انتقال به حملونقل برقی یک چالش چندوجهی است که به طیف وسیعی از راهحلها و رویکردهای اثرگذار نیاز دارد و سرعت تغییرات در همه جای دنیا یکسان نیست.
بازار خودروهای برقی در جهان
وسایل نقلیه کمآلاینده، منابع انرژی تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی و سیستمهای ذخیرهساز انرژی، اجزای یک اکوسیستم حملونقل پایدار هستند و در سالهای اخیر پیشرفتهای فناوری قابلتوجهی داشتهاند. با توجه به بلوغ فناوریهای جدید، مقرونبهصرفه شدن باتریها و پیشرفتهای اخیر، خودروهای برقی محبوبیت جهانی پیدا کردهاند. درمجموع 5/10 میلیون خودروهای تمام برقی و پلاگین جدید در سال 2022 به مصرفکننده تحویل داده شده که در مقایسه با سال 202۱ حدود 55 درصد افزایش داشت. اگرچه الگوی رشد منطقهای در حال تغییر است، پس از دو سال افزایش شدید فروش در اروپا، خودروهای برقی تنها ۱5 درصد نسبت به سال 202۱ افزایش یافتند.
بهطور کلی، مسئله محدودیت تقاضای این نوع خودروها در بازار و کمبود قطعات، تاثیر منفی خود را بههمراه داشته که با جنگ در اروپا تشدید شده است. همچنین، فروش خودروهای برقی در آمریکا و کانادا نسبت به سال قبل 4۸ درصد افزایش یافته است.
فروش خودروهای برقی در کشورهای مختلف بدون چالش نبوده که اکثر این چالشها ریشه در سیاستگذاریها، وسعت تغییرات، مسائل مربوط به افکار عمومی و تغییرات عمده در زیرساختها دارد. درواقع انتقال به حملونقل برقی یک چالش چندوجهی است
از آنجا که در سه ماهه اول سال 2024، فروش خودروهای برقی در مقایسه با سه ماهه اول سال 2023 حدود 25 درصد رشد داشته، این احتمال وجود دارد که در سال 2024، سهم بازار خودروهای برقی در چین به 45 درصد، در اروپا به 25 درصد و در ایالات متحده بیش از ۱۱ درصد برسد. بازار نسبتاً پویای خودروهای برقی حاصل رقابت بین تولیدکنندگان خودرو، کاهش نسبی قیمت باتری و خودروی برقی و تداوم سیاستهای مشوقی دولتهاست. در مجموع پیشبینیهای مختلف بینالمللی حاکی از آن است که فروش خودروهای برقی سرعت بیشتری از پیشبینیهای قبلی داشته، ولی همچنان تفاوت بین پیشبینیهای مختلف تا سال 2040 از سهم فروش خودروهای بدون آلایندگی نشانگر تفاوت سطح خوشبینی رشد بازار در 20 سال آینده است.
توزیع نامتوازن رشد خودروهای برقی در بازارهای مختلف
آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند که در چین، بیش از 60 درصد از خودروهای برقی فروخته شده در سال 2023 ارزانتر از میانگین قیمت خودروهایی با موتور احتراقی بودند؛ در حالی که، بسته به کشور و بخش خودرو، خودروهای برقی ۱0 تا 50 درصد گرانتر از مشابه موتورهای احتراقی در اروپا و ایالات متحده هستند. البته زمان تقریبی برابری قیمت بین خودروی برقی و بنزینی تابع طیفی از متغیرهای بازار است، اما روند فعلی نشان میدهد که میتواند تا سال 2030 در بازارهای عمده خودروهای برقی خارج از چین برای اکثر مدلها برابری قیمت اتفاق بیفتد. با تجزیه و تحلیل روند تولید و فروش خودروهای برقی جهانی و جابهجایی محصولات برای بازار هدف مربوطه در سال 2022، مشخص میشود که چین بزرگترین کشور تولیدکننده است و همچنین فروش غالب را در بازارهای داخلی خود در اختیار دارد.
بعد از چین، آمریکا و آلمان بهترتیب دومین و سومین تولیدکننده بزرگ در سال 2022 بودهاند. به همین ترتیب، کرهجنوبی، ژاپن، فرانسه و اسپانیا اکثر خودروهای برقی تولید شده را صادر میکنند. از نظر میزان فروش، پس از چین، ایالات متحده و آلمان، بریتانیا بازارهای بزرگ خودروهای برقی در سال 2022 است.
در این میان، موضع سختگیرانهتر اتحادیه اروپا در قبال مقررات محیطزیستی باعث میشود که در تشویق مصرفکنندگان برای خریدن خودروهای برقی پیشتاز باشد، بهطوری که انتظار میرود خودروهای برقی تا سال 2035 بیش از 90 درصد از فروش خودروهای سبک اروپا را به خود اختصاص میدهند.
استقبال از خودروی برقی در آمریکا در حالی که از اروپا کندتر آغاز شده، اما در حال سرعت گرفتن است، اما پذیرش خودروی برقی در سایر نقاط جهان بسیار کندتر پیشبینی میشود؛ تا آنجا که تخمین زده میشود در خارج از اروپا، آمریکا و چین، خودروهای تمام برقی تنها 35 درصد از فروش خودروهای سبک را در سال 2035 به خود اختصاص دهند، در حالی که مصرفکنندگان در این کشورها بیش از 50 درصد از کل خودروهای فسیلی را خریداری کنند.
آمادگی یک زیستبوم برای برقیسازی
ایجاد اقتصاد پویا برای عبور از خودروهای فسیلی به سمت حملونقل برقی (بهعنوان بخشی از حملونقل کمآلاینده) میتواند فرصت زیادی برای رشد اقتصادی و پایداری محیطزیست یک کشور را به همراه داشته باشد و خودروهای برقی میتوانند نقش مهمی در این گذار داشته باشند. سیاستگذاران بر پایه راهبرد کلان موردنظر، میتوانند نقش مهمی در شناسایی کاستیها و کاهش خطرات مرتبط با توسعه فناوری جدید ایفا کنند. مشارکت آنان در تدوین خطمشی، کارایی راهبردها را بهبود میبخشد و پیامدهای منفی تطبیق فناوری جدید را به حداقل میرساند. دستورالعملهای دولتی میتواند تاثیر چشمگیری در شکل دادن به رفتار مصرفکننده و واکنش صنایع به برقیسازی داشته باشد.
مشوقها، از اعتبارات مالیاتی و یارانهدهی گرفته تا سرمایهگذاریهای زیرساختی، بهعنوان محرکهای اصلی گسترش خودروی برقی در بازارهای مختلف مطرح هستند. البته سیاستگذاران باید در ارتقای سرمایهگذاری در زیرساختهای برگشتناپذیر دقت لازم را داشته باشند. به عبارت دیگر، هنگام تغییر سیستم حملونقل از پایه سیستم مبتنی بر سوخت فسیلی به حملونقل برقی، امکان بازگشت از این مسیر وجود ندارد و در طول مرحله گذار که هم خودروی برقی و هم خودروی غیربرقی در ناوگان حملونقل فعالیت میکنند (که حداقل چندین دهه به طول میانجامد) پیچیدگیها و هزینههایی وجود دارد که باید پیشبینی و مدیریت شود.
از سوی دیگر، برای گسترش حملونقل برقی در بازار هدف، باید اقتصاد از نقطهنظر تمام ذینفعان (از جمله مصرفکننده، قانونگذار و نهادهای اجرایی، خودروسازان، سازندگان و اپراتورهای شارژرها، شرکتهای دانشبنیان، زنجیره تامین، معادن، تولیدکنندگان مواد فلزی و غیرفلزی، شهرداریها، شورای شهر، اداره راهسازی و شهرسازی، خدمات پس از فروش، بانکها و سازمانهای مالی و اعتباری، بیمه، صنعت تولید و توزیع برق) توجیه باشد.
دگرگونی برقیسازی نیاز عمیقی به تهیه استراتژیهای مدیریت ریسک از نقطهنظر تمام ذینفعان دارد. رصد تغییرات زنجیره تامین جهانی و تحقیقات روند بازار و حمایت از تولیدکنندگان در راستای تضمین تعهدات بلندمدت بازیگران زنجیره تامین میتواند ریسک سرمایهگذاری را برای ذینفعان صنایع خودروسازی کمتر کند.
زیرساختهای برقیسازی
علاوه بر نیاز حیاتی به توانایی تامین متمرکز و غیرمتمرکز برق موردنیاز در سطح جغرافیای بازار هدف برقیسازی، مدیریت انرژی نقش ویژهای خواهد داشت؛ زیرا افزایش تعداد خودروهای برقی به معنای افزایش نیاز به تولید و توزیع برق پاک (از منابع تجدیدپذیر) است. از آنجا که گسترش وسایل نقلیه برقی به بار اضافی در شبکه برق کشورها منجر میشود، مدیریت تولید و مصرف برق نیاز به هماهنگی دقیق دارد. اگر تقاضای برق اضافی بهطور مساوی در روز پخش شود، افزایش در تقاضا در طول روز قابل مدیریت است، اما اگر قرار باشد همه خودروهای برقی در اوج زمانی مصرف، به شبکه برق وصل شوند، تقاضای لحظهای میتواند قابلتوجه بوده و برای شبکه بسیار مشکلآفرین باشد.
ترویج حملونقل برقی نیازمند سیستمهای دیجیتال جدید و برنامهریزی دقیق برای کنترل عرضه و تقاضای برق در طول شبانهروز است. همچنین آموزش مردم برای شارژ خودروی برقی بسیار ضروری است. از سوی دیگر، معیار کافی بودن شارژرها در یک جغرافیای خاص به عوامل متعددی بستگی دارد و صرفاً مطالعه تعداد مراجعان به ایستگاههای شارژ به معنای کافی بودن شارژر عمومی در آن محل نیست. نسبت تعداد شارژرها به خودروها و همچنین شعاع فاصله هر خودرو تا ایستگاه شارژ بعدی نشانههایی از بلوغ زیرساخت است.
سطح بلوغ صنعت
در صنعت خودروسازی پیشرفته جهانی که بهشدت رقابتی و در حال تکامل است، سه عامل ساده اما کلیدی وجود دارد که موفقیت هر محصولی را در بازار تعیین میکند: مطلوبیت (از دید مشتری)، توان فنی و مقرونبهصرفه بودن. توان فنی با شرایط جغرافیایی و نوع استفاده مصرفکنندگان رابطه مستقیم دارد. مطلوبیت و مقرونبهصرفه بودن، مهمترین عواملی هستند که رشد بالقوه هر خودرو را در بازار هدف تعیین میکنند. حتی نمایندگیهای فروش خودرو نیز باید انعطافپذیری لازم در انطباق با مدلهای اقتصادی کاراتر را از خود نشان دهند. افزایش فروش آنلاین، ظهور نسل جدیدی از فعالان بازار را ضروری کرد تا با سازگاری و آیندهنگری ریسک گذار به حملونقل برقی را مدیریت کنند. این در حالی است که تنوع روبهرشد امکانات خودروهای جدید، ظهور روزافزون خدمات اشتراکی و پشتیبانی پس از فروش، فرصتهای جدیدی را در بازار فروش آینده خلق خواهد کرد.
سطح بلوغ اجتماعی
آنچه از کشورهای پیشرو میشود آموخت این است که سیاستهای دولت و رفتار مصرفکننده همچنان محرکهای اصلی اجتماعی پذیرش خودروهای برقی هستند. در سراسر جهان چالشهای متنوعی از جمله آمادگی اجتماعی برای قبول تغییر وجود دارد و شاید نیاز به توجه ویژه دولت برای تقویت درک عمومی از وسعت تغییرات باشد.
یکی از روشهای اعتمادسازی شروع تغییرات از ناوگان عمومی و دولتی است. اصولاً دولت اول باید مدیران ناوگان را تشویق به تغییر کند و بعداً به سراغ صاحبان خودروی شخصی برود. توجه به سیاستگذاری برای بازار خودروی برقی دستدوم برای فروش خودروی برقی جدید هم ضروری است. افزایش درک عمومی از ریسکهای احتمالی و اطمینانبخشی شرکتهای بیمه میتواند این عدم قطعیت را کمتر کند.
پتانسیل برقیسازی حملونقل در ایران
پس از نفت و گاز، صنعت خودروسازی پویاترین صنعت ایران است که ۱0 درصد تولید ناخالص داخلی و 4 درصد نیروی کار فعال (700 هزار نفر) را به خود اختصاص داده است. ایران با تولید بیش از یک میلیون دستگاه خودرو در سال جاری از 20 کشور خودروساز بزرگ جهان از نظر کمیت قرار گرفته و پیشبینی میشود تعداد خودروها در ایران به 64 میلیون در سال 2050 برسد، بنابراین بزرگترین چالش ایران در حملونقل آینده، مصرف انرژی (فسیلی و غیرفسیلی) خواهد بود. این در حالی است که در حال حاضر با افزایش بدهی و زیان انباشته خودروسازان دولتی، وضعیت فعلی صنعت خودروسازی ملی در ایران از نظر اقتصادی چالشبرانگیز شده و در مقیاس وسیعتر، کل سیستم حملونقل ملی نیز از اهداف تعریفشده نوسازی عقب افتاده است.
1- فناوری باتری در میدان رقابت بازارهای جهانی: خودروهای برقی نسبت به خودروهای احتراقی تعداد قطعات بسیار کمتری دارند و فناوری باتری گرانترین بخش وسایل نقلیه برقی است. این در حالی است که امکان بومیسازی باتریهای پیشرفته خودروهای برقی در ایران همچنان بهعنوان ابر چالش اقتصادی باقی مانده است.
مطالعات اقتصادی درباره توسعه زیرساخت حملونقل برقی در ایران بسیار نادر است در صورتی که دادههای کشورهای پیشرو نشان میدهد بدون توجیه اقتصادی بلندمدت گسترش زیرساختهای شارژ یک رویای بیثمر خواهد بود و تولید انبوه خودروهای برقی با فقدان مطالعات علمی میتواند در آیندهای نزدیک به یک ابرچالش اقتصادی و انرژی در کشور تبدیل شود
آخرین مطالعات نشان میدهد که قیمت باتریهای موردنیاز خودروهای برقی از سال 20۱0 تا به امروز بهشدت کاهش یافته و در مقابل تقاضا برای این نوع باتریها هر ساله افزایش مییابد. ولی باید دقت داشت که فناوری باتری در دسترس هر کشوری نیست؛ چراکه در استفاده از باتری خودروهای برقی فناوریهای ناشناخته فراوانی وجود دارد که نیازمند همکاری نزدیک خودروسازان با باتریسازان جهت کنترل کیفیت است. در عین حال، رعایت الزامات و مشخصات فنی در لحظه خرید ممکن است کافی نباشد؛ زیرا آنچه امروزه از فناوری باتری میدانیم این است که ویژگیها و عملکرد آن در طول عمر کاری میتواند متغیر باشد. بنابراین ضمانت باتری برای افزایش اطمینان از عملکرد آن در طول عمرش برای خودروساز، مصرفکننده و بیمهگذار بسیار مهم است.
همچنین تایید کارایی و ایمن بودن باتری خودروهای برقی کار تخصصی پیچیدهای است؛ لذا خودروسازان موظفند نسبت به فناوری و دانش فنی توأم با منطبقسازی فرایند تولید با استانداردهای بینالمللی و تدوین ضوابط ملی اقدام کنند. با این تفاسیر، به نظر میآید که تولیدکنندگان داخلی در ایران فعلاً توانایی بومیسازی باتری رقابتی در سطح جهانی را ندارند، هرچند میتوانند یک مشتری آگاه فنی در دنیای رقابتی محصولات الکتریکی خودروهای برقی باشند که این امر حیاتی نیاز به تربیت حداقل صدها متخصص فنی – اقتصادی در حوزه باتری در کشور دارد.
2- چالش ساختار کنونی بازار: خودروهای برقی فعلاً برای بسیاری از مردم دنیا مقرونبهصرفه محسوب نمیشوند. ضمن اینکه، گسترش خودروهای برقی در میان افراد ثروتمند یک استراتژی هوشمندانه نیست؛ زیرا قشر کمدرآمد و متوسط جامعه ممکن است همچنان در حال رانندگی با وسایل نقلیه آلوده و پرهزینه باشند، بنابراین برای تولید انبوه خودروهای برقی و باتری، به سرمایهگذاری جهانی بیشتر و مدلهای اقتصادی جدیدتری نیاز است.
در ایران پرداختن به نگرانیهای محیط زیستی یک اولویت است، اما باید توجه داشت که فرض اینکه مصرفکننده ایرانی فوراً فرایند برقیسازی را قبول میکند یا اینکه خودروساز و مصرفکننده بهراحتی هزینههای اضافی تغییر (از فسیلی به برقی) را میپذیرند، دور از واقعیت است.
در ارزیابی خودروهای برقی، مهم است که به هزینه کل مالکیت، ارزیابی آلایندگیها و پشتیبانی تعمیراتی محلی توجه کرد. خودروهای برقی با باتری بزرگ فعلاً مزیت اقتصادی ندارند و هزینه بیشتری برای نگهداری دارند. شاسیبلندهای برقی در مقایسه با خودروهای کوچکتر برقی به مواد معدنی بیشتری برای باتریهای خود نیاز دارند؛ آن هم در شرایطی که در حال حاضر کمبود مواد معدنی برای تولید باتری در جهان مشهود است. علاوه بر این، بازیافت باتریها بخش اساسی از عامل پایداری در صنعت خودروهای برقی و فرایندی پیچیده محسوب میشود.
از سوی دیگر، اگر ایران بخواهد گسترش خودروهای برقی را در سطح انبوه (چه با واردات و چه با تولید) پیگیری کند، احتیاج به دادن یارانه بسیار قابلتوجه برای جذب مصرفکنندگان و حتی مصرف انرژی دارد. ضمن اینکه در سناریوی احتمالی که واردات خودروهای برقی به تولید ملی ارجحیت داشته باشد، ارزیابی دقیقی از محصولات وارداتی از نظر تجاری و فنی نیاز است.
تاثیر نظام رفاهی بر ساختار بازار خودروی کشور
مشتریان خودروهای برقی در جهان برای خرید دو هزینه، بها و مصرف این محصولات را پرداخت میکنند. قیمت مصرف خودرو نیز اغلب هزینه برق است، چراکه قیمت برق در اروپا و آمریکا بسیار بالا است، اما در ایران به دلیل پایین بودن قیمت انرژی، مصرفکننده به هزینه استفاده از خودرو (برقی و غیربرقی) توجه نمیکند؛ بنابراین در اکوسیستم خودروی برقی آینده کشور، سیستم انرژی از نظر زیرساخت، وضعیت نیروگاهها و قیمتگذاری سبد انرژی برای خودروها به راهبرد جدیدی نیاز دارد. آنچه مسلم است ارائه همزمان یارانههای خودروهای برقی و بنزین که برای دولت میتواند پرهزینه باشد. متاسفانه ایران در عملی کردن پروژههای گسترش انرژیهای تجدیدپذیر از جدول زمانی خود بسیار عقب است؛ ضمن اینکه مطالعه دقیقی در راستای بررسی ارجحیت اقتصادی تغییر سوخت از بنزین به برق – با واقعیتهای فعلی ساختار تولید و مصرف انرژی کشور – نیز وجود ندارد.
مطالعات نظری اقتصادی توسعه زیرساخت حملونقل برقی در ایران بسیار نادر است، در صورتی که دادههای کشورهای پیشرو نشان میدهد بدون توجیه اقتصادی بلندمدت، گسترش زیرساختهای شارژ یک رویای بیثمر خواهد بود. در واقع، بدون مطالعات نظری و میدانی امکانسنجی فنی – اقتصادی، گسترش زیرساخت هوشمند شهری حتی با وجود انبوه انرژی غیرفسیلی، سرمایهگذاری در مدیریت شارژ در ابعاد کشوری پرریسک و کمبازده خواهد بود.
تولید انبوه خودرو برقی با فقدان مطالعات علمی میتواند در آیندهای نزدیک به یک ابر چالش اقتصادی و انرژی در کشور تبدیل شود. تنوع اقلیمی ایران از تغییرات جوی یا نیاز مصرفکننده باید در انتخاب خودرو تطبیق اقلیمی و واقعیت فعلی توان برقی کشور در نظر گرفته شود؛ چراکه مطالعات بینالمللی نشان میدهد که تغییرات دما میتواند تاثیر عمدهای در قدرت پیمایش بعضی خودروهای فعلی بگذارد که در ایران مطالعات میدانی در این مورد انجام نشده است.